غائله يادگار امام تبريز از زاويهاي ديگر
اين يك جنايت سريالي است
بهرام سرگوسرايي
طبيعي است كه درگيريهاي بازي بين تراكتورسازي و پرسپوليس بيشتر مورد توجه قرار بگيرد. بيشتر كه البته كلمهاي است ناكافي. نيمهتمام ماندن بازي تراكتور و پرسپوليس در حال حاضر تيتر يك اخبار در ايران است. چه ورزشي و چه غيرورزشي. همين احتمالا باعث شده حواسها از اتفاقاتي كه چند روز قبل از بازي دو تيم رقم خورد چشم بپوشند.
بلاتشبيه ماجرا شبيه به قتلهاي سريالي است. انگار يك رشته قتل رقم خورده باشد ولي پليس و رسانهها به خاطر شلوغبازيها متوجه سرنخهايي كه طعمهها را به هم پيوند ميدهند نشده باشند. يا يكي از مقتولها آنقدر بزرگ بوده كه همه توجهات را به خودش جلب كرده و باعث بروز تفسيرهاي گوناگون شده كه همه از اصل داستان به دور هستند.
دعواي بين تماشاچيان پرسپوليس و تراكتور چند سالي است كه وجود دارد. چه وقتي تراكتوريها به آزادي ميآيند و چه وقتي پرسپوليس مهمان يادگار امام تبريز است. فحاشي كلامي هم هميشه بين طرفداران دو تيم رد و بدل شده ولي آنچه تا به حال سابقه نداشت اعمال خشونت فيزيكي بود. اتفاقي كه درنهايت باعث نيمه تمام ماندن بازي شد. همين بايد همه را به وجود داشتن مسائلي در پشت پرده مظنون ميكرد اما به دليل هياهوي ايجاد شده سرنخها مخفي ماندند.
نيمه تمام ماندن بازي تراكتور و پرسپوليس، در ادامه دو جنجال بزرگ فوتبالي در كمتر از دو هفته گذشته در استانهاي آذربايجان غربي و شرقي بود. ابتدا در فينال جام رمضان شهرستان خوي، در مسابقهاي كه به قول مردم شهر براي پدر و مادر بازيكنان هم اهميتي نداشت يك دعواي بيسابقه به وقوع پيوست. تصاوير منتشر شده از بازي به حدي ترسناك بود كه گمان ميرفت يك جنگ بزرگ رقم خورده نه يك دعواي فوتبالي. در آن بازي كه دو تيم ميلان و املاك شيخ نوايي به مصاف هم رفته بودند فردي به ناگاه پرچم اقليم كردستان را روي دست بالا برد و همين باعث به وجود آمدن آن اتفاقات شد. چند روز بعد سرهنگ سيدجليل موسوي فرمانده انتظامي شهرستان خوي از شناسايي عوامل اصلي نزاع و درگيري در فينال مسابقات فوتسال جام رمضان خبر داد. با اين حال التهابي كه از آن بازي برخاسته بود به شهر تسري پيدا كرد و چند روز جو خوي را تحت تاثير قرار داد. مدتي بعد و سه روز قبل از بازي پرسپوليس و تراكتور دو تيم نود اروميه و ونپارس در ليگ دسته دو به مصاف هم رفتند و جنجال بزرگ ديگري رقم خورد. در آن بازي هواداران خشمگين باراني از اشياي پرتابي را روانه زمين بازي كردند به شكلي كه داور بازي چند بار خواست مسابقه را متوقف كند اما به هر نحوي كه ميشد آن را به پايان رساند. بعد از بازي به دليل جو ملتهب سكوها و خيابانهاي اطراف تيم مهمان براي خروج ايمن از ورزشگاه مجبور شد چند ساعت در رختكن بماند.
جنجال در دو بازي نسبتا بياهميت در فاصله چند روز مانده به بازي هميشه حساس پرسپوليس و تراكتور بايد اين زنگ خطر را براي مقامات تاميني و ورزشي استان به صدا درميآورد كه همه تمهيدات لازم را درنظر بگيرند. همه بايد ميدانستند اين بازي آبستن اتفاقاتي غير قابل پيشبيني است و اگر يك بازي فوتسال ساده ممكن است به چنان خشونتي كشيده شود، بازي تراكتور و پرسپوليس ميتواند خون به پا كند. اتفاقي كه در عمل رخ نداد و با بليتفروشي بيش از ظرفيت و عدم بازرسي درست تماشاچيان هنگام ورود، زمينه براي هرجومرج فراهم شد. درنهايت همانهايي كه بازيهاي قبل را به خشونت كشيده بودند موفق شدند از جو احساسي تماشاچيان تراكتور سوءاستفاده كرده و وضعيت را
به گونهاي پيش ببرند كه بحراني بزرگ در سطح ملي به وجود بيايد.
همه نكاتي كه رسانهها در اين چند روز از ريشههاي اتفاقات ورزشگاه يادگار امام گفتند، در بروز درگيريها تاثير داشته. رفتارهاي اشتباه بازيكنان و مديران دو ت يم و وضعيت بد معيشتي و عصبي بودن مردم و اشتباهات اركان قضايي فدراسيون فوتبال در برخورد با خاطيان و چه و چه. اما همه اينها هميشه بوده و همانطور كه گفته شد نهايتا با جدالهاي لفظي شامل توهينهاي قوميتي به پايان ميرسيد. اينكه اينبار كار به سنگپراني و نيمهتمام ماندن بازي كشيده شد يعني چيزي در اين معادله تغيير كرده است. اگر كارآگاه ماهري پيدا شود شايد بتواند سرنخها را به هم وصل كند و يك نتيجهگيري درست پيش روي مخاطب بگذارد. شايد آن وقت مشخص شود چه كساني عامدانه شيطنت كردند، چه كساني ترك فعل كردند، چه كساني از اين وضعيت سود ميبرند و چه كساني در حق فوتبال مرتكب جنايت شدند.