سخنان شيرمحمد عباس استانكزي، معاون وزير خارجه طالبان در انتقاد از اعمال محدوديتهاي بيشمار بر زنان و دختران افغان موجي از تحليلها درباره بروز شكاف در ميان طالبان به راه انداخته است. استانكزي در مراسم ششمين سالگرد درگذشت ملا اختر محمد منصور، رهبر پيشين طالبان كه روز يكشنبه در كابل برگزار شد در انتقادي بيسابقه و شديداللحن گفت: «نيمي از جمعيت افغانستان زنانند، اما به حقوق خود دسترسي ندارند. زنان در افغانستان به حقوق شرعيشان دسترسي ندارند، از حق ميراث برخوردار نيستند و حق ندارند آموزش ببينند. زنان در كجا حقوق اسلامي و شرعي را آموزش ببينند؟ زنان در مدرسهها و مكتب بايد آموزش ببينند. اگر در جايي فساد وجود دارد، مسووليت آن با حكومت است كه بايد مانع فساد شود. وقتي كه فساد رخ ميدهد، به خاطر آن نميشود كه نيم جمعيت جامعه را حذف كنيم. اگر جمعيت ۴۰ ميليون باشد، ۲۰ ميليون آن زنانند. به زنان بايد همان حقي داده شود كه خدا و پيامبر و فرهنگ افغاني براي زنان قائل شدهاند. طالبان با «زور چوب» نميتوانند بر مردم حكومت كنند، بلكه بايد به اصول اسلامي و فرهنگ و سنتهاي مردم افغانستان احترام بگذارند. طالبان بايد خود را با خواستهها و مشكلات مردم تطبيق بدهند و اگر اين كار را نكنيم، زمان زيادي در قدرت نخواهيم بود.» به گزارش ترجمان افغانستان، استانكزي كه از بنيانگذاران گروه طالبان است و در دولت نخست گروه، سمت مشابه را داشت، از تصميمهاي اخير رهبري اين گروه ناراضي به نظر ميرسد. استانكزي از ۲۰۱۹ تا آگوست ۲۰۲۱، مدتي رييس دفتر طالبان در قطر بود و سپس كارش را به عنوان عضو ارشد تيم مذاكرهكننده با امريكا و دولت وقت افغانستان ادامه داد. او به عنوان يك چهره ديپلمات و رسانهاي طالبان، همواره در سخنرانيها و مصاحبههايش مدعي ميشد كه طالبان مخالف آموزش، كار و فعاليت زنان نيستند و اگر دولت اين گروه بر افغانستان حكم براند، حقوق زنان بهتر از هميشه محقق خواهد شد. استانكزي كه در چند سال گذشته، از چهرههاي تاثيرگذار و تصميمگيرنده در تماس و تعامل طالبان با دولتهاي منطقه بود، اكنون در انزوا به سر ميبرد و به مسندي كه تصور داشت، در كابينه طالبان نرسيد. اين نخستينبار است كه استانكزي، نارضايتياش از همراهانش را با اشاره به اوضاع زنان افغانستان ابراز ميكند. به گزارش «اعتماد»، اين سخنان استانكزي به تقويت اين تحليل منتهي شده كه اختلاف دروني ميان طالبان در حال تعميق است. در كنار ساير حوزههاي مورد اختلاف در ميان مقامهاي ارشد طالبان، موضوع آموزش دختران و محدوديتهاي تحميل شده بر زنان و دختران در سطح رهبري طالبان به موضوعي حساس مبدل شده است.
به گزارش بيبي سي، اخيرا منابع متعددي در تماس با اين رسانه تاييد كردهاند كه شمار انگشتشماري از افراد تندرو اما بسيار تاثيرگذار در گروه طالبان با رفتن دختران به مكاتب مخالف هستند، در حالي كه برخي افراد مهم ديگر موافق هستند. به گزارش ترجمان افغانستان، خالد سادات، آگاه مسائل حقوقي با اشاره به اختلاف در بدنه طالبان ميگويد: «طالبان مستقر در قطر كه وعده آموزش زنان و ساير آزاديهاي مدني را به جامعه جهاني دادهاند، اكنون قادر به انجام آن نيستند و اين موضوع باعث ايجاد اختلاف ميان آنان شده است.طالبان قطر به جهان قول داده و با جامعه جهاني صحبت كرده است كه ما با مردم افغانستان مينشينيم، با آنها گفتوگو ميكنيم، يك حكومت همهشمول و افغان شمول تشكيل ميدهيم، از حقوق زنان و جوانان محافظت ميكنيم، اما اكنون مساله برعكس جريان دارد بنابراين همه اين اختلافات ميان طالبان قطر و شوراي كويته است.» سميعالله يوسفزي، روزنامهنگاري كه با شماري از سران طالبان آشنايي دارد و در جريان مذاكرات طالبان و امريكاييها هم در دوحه حضور داشته، بر اين باور است كه از ابتداي شكلگيري دولت طالبان، ميان ملا برادر، عباس استانكزي و شماري ديگر از اعضاي دفتر سياسي طالبان در قطر با شبكه حقاني اختلاف وجود داشته است و اين اختلاف اينك نيز ادامه دارد. به گفته يوسفزي، عباس استانكزي قبل از رفتن به كابل، يك ماه در دوبي در انزوا به سر برده و در ملاقات با شماري از ديپلماتهاي خارجي، از اقدامهاي انجام شده در كابل ابراز نارضايتي كرده است. او ميافزايد: «هيات مذاكرهكننده طالبان كه رهبري آنان را ملا برادر به عهده دارد، از رهبري اين گروه، بهويژه از شبكه حقاني كه بيشترين ساختارهاي امنيتي و مهم دولت را تصاحب كرده، ناراضياند. ملا برادر، استانكزي و افراد همسو با آنان، در تلاشند ملا هيبتالله را در قندهار ملاقات كنند و نارضايتي خود از وضعيت موجود را با او در ميان بگذارند.»
رامين مظهر، شاعر افغان همراه با كمپين به راه افتاده در حمايت از مجريان زن افغان با به اشتراك گذاشتن تصوير مستاصل مجري سياهپوش شبكه طلوعنيوز، شعري را در توييترش به اشتراك گذاشت و توضيح داد كه آن را به ياد ليلا معلمي از هرات سروده كه طالبان او را بازداشت و شكنجه كردند.
سلام ليلا! شلاق خورده! زجر كشيده!
سلام ويرانه! درد ديده! رنگ پريده!
شكسته، ريخته، حيران و گيج بود صدايت
سلام دادي و بنداژ پيچ بود صدايت
چطور استي؟ [فردا كه سالمرگ اميد است]
هواي كابل اين روزها سياه و سفيد است
بگو كه شاعر بد مست زنده مانده نمانده
كسي كه زخم ترا بست زنده مانده نمانده
چه بادهاي بدي بود... قاصدك چه شد آخر
كسي كه خون ترا شست از سرك چه شد آخر
بگو كتابفروشي، بگو كه كافه چطور است؟
نفس كشيدن در لحظه اضافه چطور است؟
بگو ادامه اين ماتم بزرگ چگونه است؟
نفس كشيدن بين دهان گرگ چگونه است؟
سلام ليلا! با گرگ هار پنجه به پنجه
سلام ليلا، اي جيغ سرخ زير شكنجه
به دست باد رها بود روستا چه شد آخر؟
هزار و يك شب خواندي دعا، دعا چه شد آخر؟
چطور استي؟ ارّه در استخوان. چه بگويم؟