دوران اصلاحات / روايت هشتم
سيد محمدعلي ابطحي
سه روز گذشته را در سفر پركار يزد بوديم و نتوانستم چيزي بنويسم. در راه رفتن به يزد آقاي خاتمي با من و رضا خاتمي اين بحث را باز كرد كه افرادي كه در ستادهاي رياستجمهوري در قبل انتخابات كار ميكردند، نيروهاي نخبه و مهمي هستند، چون در آن دوره كسي احتمال رياستجمهوري من را نميداد و بالطبع به خاطر نان و نام نيامده بودند. بيشترشان كساني هستند كه طالب يك تفكر نو در جامعه بودند و نبايد اينها رها بمانند. قويترين تشكيلات سراسري را ميتوان با آنها سامان داد. وقتي هواپيما روي شهر يزد رسيد، جمعيت انبوه از بالا ديده ميشدند. آقاي خاتمي آهي كشيد و گفت: تو دوران انتخابات چه غريبانه به اين شهر و آن شهر ميرفتيم. بلافاصله خندهاي كرد و گفت: اي دنياي سفلهپرور. همه خنديديم. بعد سفر يزد، امروز در دفتر روز شلوغ و خستهكنندهاي داشتم. علاوه بر ملاقاتهاي روزانه (مثلا آقايان دعايي) دو جلسه مفصل و داغ هم داشتيم. در جلسه اول كه موضوع محوري آن تشكيل يك حزب دوم خردادي فراگير بود، اين افراد حضور داشتند: موسويلاري، تاجزاده، حجاريان، خانيكي، خسرو تهراني، امينزاده، رضا خاتمي، باقريان، شريعتي و خليلي. در جلسه نكات مهمي مطرح شد، از جمله موسويلاري درباره دشواريهاي اجرايي راهاندازي چنين حزبي صحبت كرد؛ رضا خاتمي درباره انسجام نيروهاي دوم خردادي در استانها و لزوم مرتبط شدن آنها با مركز بحث كرد و حجاريان نيز اين بحث را پيش كشيد كه در دوم خرداد نيروهاي اجتماعياي بيدار شدند كه قبل از دوم خرداد شكل گرفته بودند و حزب مورد بحث ميتواند اين نيروها را سازماندهي كند. به نظر او بايد به يك سوال مهم پاسخ داده شود: نسبت اين حزب با آقاي خاتمي چه خواهد بود؟ قرار شد بحث ادامه يابد. جلسه دوم، در واقع، ديدار نمايندگان ائتلاف خط امام با رييسجمهور بود. شركتكنندگان در جلسه عبارت بودند از: سلامتي (سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي)، دكتر حبيبي و داود سليماني (انجمن مدرسين دانشگاهها)، دكتر معين و دكتر شكوري (انجمن پزشكان)، توكلي، بيغم و معين (دفتر تحكيم وحدت)، اصغرزاده و صالحآبادي (انجمن مهندسان)، مظفر (انجمن معلمان) ذبيحالله صفايي (نماينده همدان در مجلس)، الياس حضرتي (نماينده رشت در مجلس) و باقر ذاكري (نماينده قوچان در مجلس) . من نيز به نمايندگي از مجمع روحانيون مبارز در جلسه حضور داشتم. حاضران در جلسه پيشنهادات و ملاحظات خود را با رييسجمهور در ميان گذاشتند.مثلا به رييسجمهور پيشنهاد شد كه مشكلات دولت را بهطور شفاف با مردم در ميان بگذارد تا هم مردم در جريان امور قرار بگيرند، هم مخالفان اصلاحات هزينه بيشتري بپردازند. همچنين اين نكته خاطرنشان شد كه مهمترين ابزار رييسجمهور براي پيش بردن برنامههايش افكار عمومي است و مردم خاتمي را نه يك رييسجمهور معمولي كه برآورنده آمال خويش ميبينند. لذا مردم از خاتمي انتظار دارند كه نه فقط مشكلات مربوط به دستگاه اجرايي كشور بلكه مشكلات مربوط به ساير دستگاهها را نيز مرتفع كند. يكي از حضار نيز به معضلات اقتصادي و عدالت اجتماعي اشاره كرد و گلايهمندانه اظهار داشت كه ستاد اقتصادي دولت به اقتصاد باز و رها اعتقاد دارد. رييسجمهور نيز پس از شنيدن نظرات حضار، نكاتي را مطرح كرد. وي ابتدا از لزوم طراحي يك نظام ارتباطي سخن گفت كه از طريق آن رييسجمهور بتواند رابطهاي فعال و دوسويه با مردم و نيروهاي سياسي داشته باشد و نظرات آنها را بشنود. سپس به اين نكته اشاره كرد كه تشكلهاي سياسي موجود بايد بكوشند هر چه بيشر نقش نماينده مردم را داشته باشند و نظرات آنها را منعكس كنند. خاتمي درباره نسبت احزاب و تشكلهاي مدني با حكومت نيز سخن گفت و اظهار داشت كه تشكلها بايد حكومتساز باشند نه حكومت ساخته. رييسجمهور تاكيد كرد كه بايد تقويت جامعه مدني را در اولويت قرار دهيم و فراموش نكنيم كه جامعه مدني با جامعه ولايي فرق ميكند. در جامعه مدني حق حاكميت از آن مردم است و اين همان حقي است كه قانون اساسي جمهوري اسلامي به رسميت شناخته است. در اين جلسه پيشنهاد كردم كه يك «سمينار جامعه مدني» طراحي شود.
يكشنبه 11 / آبان / 76
امروز محورهاي پيشنهادي براي سخنراني رييسجمهور در كنفرانس اسلامي به دست من رسيد. پيشنهادات را مطالعه كردم. قرار است طي دو روز آينده پيشنهادات نهايي را براي آقاي خاتمي بفرستم.