• ۱۴۰۳ دوشنبه ۵ آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5222 -
  • ۱۴۰۱ چهارشنبه ۱۱ خرداد

خاطرات سفر و حضر (219 )

اسماعيل كهرم

در كودكي‌ام كه زندگي شيرين بود
پيوسته دعاي خير مادر اين بود
مي‌گفت الهي پسرم پير شوي
پنداشت دعا كند ولي نفرين بود
اين شعر با خطي خوش به مقر مغازه اسلحه‌فروشي ميخ شده بود. بنده هم نمي‌دانم كه چرا مردم به همديگر نفرين مي‌كنند و مي‌گويند پير شي! به قول يكي از دوستان پارك‌نشين، پير شي يعني كور شي ، شل بشي،لال بشي ، كر بشي و... دوستي فرمود شايد موضوع آن است كه سالم باشي و پير شي كه تقريبا محال است. كهولت با خود عوارضي را مي‌آورد كه همراه با گذشت زمان است؛ مثل آرتروز، آب مرواريد و غيره... امروزه تقريبا همه خود را براي يك ليست بيماري‌ها آماده مي‌كنند. تنها خوشبخت‌ها اين ليست را تكميل مي‌كنند. تنها كساني كه خوشبخت هستند! بدشانس‌ها قبل از ظهور علايم سن زياد، بار را بسته و رفته‌اند.تيمور لنگ معتقد بود كه در شهرهاي گوناگون، مردم تمايلات مشترك دارند، مثلا او مردم نيشابور را مردمي عميق و همه را فيلسوف مي‌ديد. چنين برداشتي را من از مردم هندوستان پيدا كردم. با هر كس سلام و عليك كردم به موضوعاتي مانند فلسفه، فرهنگ و مذهب كشيده شد. و چقدر آنها پر بودند و چقدر آگاه. مثلا شما ممكن بود با دو نفر در يك رستوران سر يك ميز نشسته باشيد. از همان لحظه اول تبادل اطلاعات آغاز مي‌شود. شما حس مي‌كنيد كه مخاطبان شما از آشنايي با شما واقعا خوشحال شده‌اند. طوفان سوال از شما آغاز مي‌شود. مي‌خواهند از شما، فرهنگ، زبان، مذهب و جغرافي مملكت شما را بدانند. كاركنان رستوران‌ها ياد گرفته‌‌اند كه شما را به ميزهايي راهنمايي كنند كه همه تنها هستند و بعد از نيم ساعت يك ميز با 5 نفر منتظر غذا خواهند بود.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون