نگاهي به روند امتيازگيري سرخها
پرسپوليس درست مثل ليورپول
فصل 92-91 آخرين فصلي بود كه ليگ هجده تيمي برگزار شد. در آن فصل استقلال با ۶۷ امتياز قهرماني را به دست آورد. از آن سال به بعد يعني به مدت ۸ سال و تا پايان ليگ بيستم و در ليگ شانزده تيمي هر باشگاهي كه توانست به بيش از ۶۰ امتياز برسد جام قهرماني را هم به خانه برد. اين رويه تنها يك مثال نقض دارد و آنهم مربوط ميشود به فصل 1400-۱399 كه سپاهان ۶۵ امتياز دشت كرد ولي پشت سر پرسپوليس ۶۷ امتيازي به مقام نايبقهرماني رسيد.
از گزاره قبلي ميتوان نتيجه گرفت كه كسب ۶۰ امتياز به بالا يعني متوسط كسب مثبت دو امتياز براي هر بازي و بيشتر يك عملكرد قابل توجه در ليگ ايران با همه پيچيدگيهايش به حساب ميآيد. بيشتر مربياني كه ميخواهند براي كسب عنوان قهرماني بجنگند همين هدفگذاري را در ابتداي ليگ در نظر ميگيرند. اين به عنوان طرح كلي براي رسيدن به بالاترين رتبه در كنار جزيياتي كه در طول فصل اتفاق ميافتد نتيجه نهايي را رقم ميزند.
پرسپوليس با وجود همه انتقاداتي كه برخي كارشناسان و عموما هواداران به سرمربي و كادرفني تيم وارد ميكنند، در اين فصل موفق شد ركورد كسب بيش از ۶۰ امتياز را دشت كند اما نتوانست به مقام قهرماني برسد. دليلش هم يك اتفاق مشخص است: حضور تيمي كه بهتر نتيجه گرفت.
اين وضعيت بهطور مرتب در ليگهاي ديگر هم اتفاق ميافتد. زماني كه مورينيو براي اولينبار روي نيمكت چلسي نشست با كسب ۹۵ امتياز قهرمان شد. اين قهرماني در فصل ۲۰۰5-۲۰۰4 به دست آمد و در همان فصل آرسنال و يونايتد با ۸۳ و ۷۷ امتياز دوم و سوم شدند. فصل بعد چلسي باز هم با بيش از ۹۰ امتياز قهرمان شد و يونايتد و آرسنال با ۸۳ و ۸۲ امتياز دوم و سوم شدند. همان زمان كارشناسان و رسانههاي انگليس ميگفتند شياطين سرخ و توپچيها طبق روال هر فصل نتيجه گرفتند اما اين چلسي است كه سطح جديدي به ليگ وارد كرده است.
چنين وضعيتي هنوز هم در ليگ برتر انگليس وجود دارد. تا چند سال پيش رسيدن به مجموع ۹۰ امتياز به بالا به معناي تضمين صددرصدي كسب عنوان قهرماني بود تا اينكه گوارديولا آمد و اين رويه را عوض كرد. به شكلي كه ليورپول يورگن كلوپ دو بار توانست بيش از ۹۰ امتياز كسب كند ولي دستش از جام كوتاه ماند. چرا؟ نه به اين خاطر كه ليورپول فاجعه بوده بلكه به اين دليل كه يك تيم عملكرد بهتري داشته.
استقلال در فصل گذشته كاري كرد كه مورينيو هنگام ورود به انگليس انجام داد. همان كاري كه گوارديولا در سيتي انجام ميدهد. اين تيم موفق شد سطح ليگ را بالا ببرد به شكلي كه پرسپوليس با كسب احتمالا ۶۳ امتياز زير فشار شديد قرار گرفته و هواداران اين تيم تصور ميكنند كادرفني ناموفق عمل كرده است. در حالي كه پرسپوليس وضعيتي كاملا مشابه ليورپول دارد. آنها كاري كه معمولا براي قهرماني نياز بود را تا حد زيادي انجام دادند ولي از شانس بدشان امسال با رقيب سرسختتري روبرو بودند. اينكه استقلال موفق شده با عملكرد خودش نه تنها رقيب را از كسب عنوان قهرماني دور كند كه توانسته آنها را با وجود نتيجهگيري مطلوبشان به يك بازنده تمامعيار در پيش چشمان هواداران اين تيم تبديل كند به نوعي موفقيت مضاعف به حساب ميآيد.
آيا استقلال ميتواند همين سطح را در فصل بعدي هم حفظ كند؟ با توجه به تغيير و تحول در اين باشگاه بعيد به نظر ميرسد. حتي اگر خود مجيدي هم در جمع اين تيم ميماند كسب عنوان قهرماني با بيشترين امتياز ممكن و بدون باخت كار بسيار سختي به نظر ميرسيد. بنابراين احتمالا در فصل بعد دوباره قهرمان ليگ با همان فرمول عبور از ۶۰ امتياز و احتمالا با امتيازي بين ۶۳ تا ۶۵ امتياز جام قهرماني را بالاي سر خواهد برد.
در چنين شرايطي ترند ساختن از هشتگ اخراج سرمربي پرسپوليس و كادر فنياش نه تنها منطقي نيست كه قرابتي با واقعيتهاي فوتبال ندارد. همانطوركه نتيجه گاهي ميتواند همه اشتباهات را جبران كند، ميتواند در مواقعي موفقيتها را نيز كمرنگ جلوه بدهد.