زنگ خطر احياي اجماع جهاني عليه ايران
نگذاريد توپ را به زمين ايران بيندازند
جاويد قربان اوغلي
هرگونه اقدام تقابلي از جانب ايران در شرايط فعلي، در نهايت به ضرر ايران تمام خواهد شد. در پيش گرفتن سياست تقابلي به ويژه در برابر آژانس بينالمللي انرژي اتمي كه نهادي ناظر است و گزارشهاي آن تاثير جدي روي عملكرد نهادهاي بينالمللي بالادستي دارد با توجه به وضعيتي كه در جهان حاكم است به صلاح كشور ما نيست.
اگر بخواهيم نگاه دقيقي به مساله و نشانهها داشته باشيم، تهران در حال حاضر در مذاكرات احياي برجام روبهروي ايالات متحده و كشورهاي اروپايي كه نه كاملا همنظر اما همراستا با ايالات متحده حركت ميكنند، در يك وضعيت تقابلي قرار دارد. در مساله آژانس اما موضع كشورهاي اروپايي از مواضع ايالات متحده تندتر است و حتي گزارشهايي وجود دارد كه كشورهاي اروپايي در صدد آمادهسازي قطعنامهاي با لحني بسيار تندتر عليه ايران بودند كه امريكا ترجيح داد اين اتفاق نيفتد.
چنين به نظر ميرسد كه ايالات متحده ميخواهد روند فشار را به صورت تدريجي و نه يكباره عليه ايران افزايش دهد تا شانس براي احياي برجام همچنان وجود داشته باشد.
اگرچه تهران به باور خود به دنبال اقدام متقابل و موثر است اما واقعيت اين است كه با توجه به در پيش بودن نشست آينده شوراي حكام آژانس بينالمللي انرژي اتمي تداوم روند تقابلي كنوني در طول سه ماه آينده و كاهش همكاريهاي ايران و آژانس، منجر به تندتر شدن لحن قطعنامه شوراي حكام در ماه سپتامبر و در نهايت فراهم شدن زمينه براي ارجاع پرونده به شوراي امنيت سازمان ملل متحد خواهد شد. به خصوص اگر تا آن زمان گفتوگوهاي احياي برجام به سرانجامي نرسد، امكان ارجاع پرونده هستهاي جمهوري اسلامي ايران به شوراي امنيت از مسيرهاي موجود افزايش مييابد.
يك واقعيت غيرقابل انكار در قطعنامه اخير شوراي حكام آژانس بينالمللي انرژي اتمي اين بود كه از ميان 35 كشور، 30 كشور راي موافق به اين قطعنامه دادند و تنها دو كشور چين و روسيه ترجيح دادند كه مخالفت خود را با آن اعلام كنند. روسيه درگير مساله اوكراين و تقابل با غرب است و چين نيز ترجيحش مدارا با ايران به منظور احياي برجام است اما موافقت 30 كشور ديگر با قطعنامه عليه ايران زنگ خطري است كه بايد در تهران شنيده شود.
ما امكان خواندن ذهن مسوولان را نداريم و شفافيتي هم وجود ندارد كه بدانيم در ردههاي بالاي تصميمگيري چه ميگذرد و اين مسائل چگونه تحليل ميشود. ممكن است با توجه به اينكه وضع فروش نفت اندكي بهتر شده و ايالات متحده با سهلگيري بيشتري در اجراي تحريمهاي نفتي برخورد ميكند تا بتواند بازار نفت را در بحبوحه بحران اوكراين كنترل كند، اين تصور به وجود آمده باشد كه ما ميتوانيم نفت خود را بفروشيم و در نتيجه بايد صبر كنيم تا بتوانيم امتيازات بيشتري بگيريم. اين تحليل اما نميتواند تحليلي مبتني بر واقعيتها باشد.
واقعيت اين است كه دولت با اجراي سياستي كه آن را جراحي اقتصادي ميخواند و بعضي اقتصاددانها آن را لازم و ضروري توصيف ميكنند، فشاري را بر آنان تحميل كرد كه اثري جدي روي زندگي روزانه مردم گذاشت. صبر و استقامت مردم در برابر فشارهاي اقتصادي هم پارامتري نيست كه قابل اندازهگيري باشد اما بايد پذيرفت اين صبر بينهايت نيست و همه چيز را هم نميتوان كنترل كرد. ما چه راهحلي پيش روي خود داريم؟ من بعيد ميدانم كارشناسي وجود داشته باشد كه واقعا باور داشته باشد در دوره برجام وضعيت اقتصادي مردم بهبود نيافت و دست دولت بازتر نشد. از شاخصهاي اقتصادي گرفته تا قيمت ارز و طلا همه تحتتاثير اين اتفاق تغيير كرد و فروش نفت به ايران كمك كرد درآمد خوبي كسب كند. امروز هم اگر اين اتفاق بيفتد و توافق حاصل شود با توجه به قيمت نفت و همچنين آزاد شدن منابع مالي ايران، اين اتفاق روي اقتصاد و وضعيت معيشتي مردم اثر خواهد گذاشت. لازم به ذكر است كه احياي برجام روي روابط ما با ديگر كشورهايي كه تحتتاثير تحريم روابط شان با ايران كاهش يافته نيز اثر خواهد گذاشت و گشايشي جدي در اقتصاد شكل خواهد گرفت.
اطلاعي ندارم كه چه كساني و كدام مشاورهها در پشت پرده اين تصميمات و تحليلهاي اشتباه قرار دارند اما به عنوان يك كارشناس ميتوانم هشدار بدهم كه بايد از تكرار اشتباهات گذشته پرهيز كرد و دانست كه كاهش رنجهاي مردم كه لازمه آن احياي برجام و مديريت صحيح روابط با آژانس بينالمللي انرژي اتمي است، تامينكننده منافع ملي ايران است.
زماني كه دونالد ترامپ، رييسجمهور پيشين ايالات متحده از برنامه جامع اقدام مشترك خارج شد، سياستها به گونهاي اتخاذ شد كه واشنگتن عملا حتي در ميان متحدان اروپايي خود نيز منزوي شد و تلاش ميشد به نحوي در برابر اقدامات امريكا ايستادگي شود. هرچند اين تلاشها با توجه به اينكه ايالات متحده يك ابر قدرت است به نتيجه نرسيد اما ايران از نظر سياسي منزوي نشد. نقش آژانس بينالمللي انرژي اتمي نيز در اين زمينه حائز اهميت است چرا كه اين نهاد بيش از 15 گزارش در تاييد اجراي برجام از سوي ايران ارايه داد و اين مساله موقعيت ايران را در جهان ارتقا داد. ايران نه تنها از همكاري با آژانس بينالمللي انرژي اتمي ضرر نكرد بلكه از آن به عنوان ابزاري براي پيشبرد ديپلماسي خود بهره برد. همه به اين نتيجه رسيده بودند كه اين امريكاست كه مسووليت به نتيجه نرسيدن برجام و تشديد تنشها را بر عهده دارد. اينبار اما شرايط در حال تغيير است و اقدام اخير در جمعآوري دوربينها به امريكا كمك ميكند توپ را در زمين ايران بيندازند. ما نبايد اجازه دهيم يك بار ديگر توپ در زمين ايران بيفتد.
بازگشت اجماع جهاني يك نگراني جدي است. نتيجه مسير فعلي هم افتادن توپ در زمين ايران خواهد بود، موقعيت ما در آژانس بدتر خواهد شد و هيچ اطميناني هم وجود ندارد كه چين و روسيه در شوراي حكام يا در صورت ارسال پرونده به شوراي امنيت در شوراي امنيت به دفاع از ايران و مخالفت با قطعنامههاي پيشنهادي ادامه دهند. زمزمههايي به گوش ميرسد كه روسيه با توجه به مشكلات زياد اقتصادي كه در سايه جنگ اوكراين با آن درگير شده، با ارايه تخفيفهاي زياد در حال ربودن سهم ايران از بازارهاي نفت و فولاد است. با اين حال حتي تداوم حمايتهاي چين و روسيه نيز نميتواند وضعيت را براي ايران تغيير دهد و از رنجهاي مردم ايران كه از فشار اقتصادي خسته شدهاند، بكاهد.
ضروري است دولت سيزدهم توجه داشته باشد كه ساير برنامههاي آنها نيز زير سايه شكست احياي برجام و تشديد تنشها با آژانس بينالمللي انرژي اتمي تحتتاثير قرار خواهند گرفت. از جمله اين برنامهها تنشزدايي در منطقه و مذاكرات با عربستان سعودي است كه مطمئنا در صورت شكست احياي برجام دچار مشكل خواهد شد. عربستان در حال خريد زمان است كه نتيجه برجام روشن شود و بدون برجام آنها تلاشي براي اصلاح رابطه با ايران نخواهند كرد.