گفتوگوي اختصاصي «اعتماد» با فردي كه پس از چند روز دوندگي لپتاپش را توانست پس بگيرد
رانندهاي كه سارق شد
پاسخ پشتيباني اسنپ به قاضي كشيك: اقدام قضايي كنيد
بهاره شبانكارئيان
... «راننده پايش را روي گاز گذاشت و رفت.»...
اين جمله «علي.ك» شاكي پروندهاي است كه يك راننده اسنپ در ۱۲ خرداد ماه سال جاري حدود ساعت ۲ ظهر كوله لپتاپش را به همراه وسايل جانبي داخل آن به سرقت برد. درست است كه پس از چند روز از اين اتفاق مسافر كوله لپتاپش را پس از سپري كردن هفتخان رستم توسط ماموران نيروي انتظامي و با دستور قضايي به دست آورد، اما برقراري جلسات رسيدگي به اين پرونده در دادسرا هنوز ادامه دارد. ادامه رسيدگي به اين پرونده هم به اين دليل است كه لوازم طراحي، ايرپاد و شارژر داخل كوله غيب شدهاند و راننده نيز منكر وجود آنها در كوله ميشود.
سراسر كشور اپليكيشن اسنپ را ميشناسند و با گزينههاي كاربردي آن هم آشنايي دارند. كاركردهاي فراواني نيز دارد و اكثر مردم براي امنيت و محدودسازي حريم شخصي خودشان از گزينه تاكسي اينترنتي بهره ميبرند اما حرف و حديثهاي فراواني چند سال است كه در حواشي تاكسي اينترنتي اين اپليكيشن مدام به گوش ميرسد. به عنوان مثال ۳۱ خردادماه سال ۱۴۰۰ بود كه خبر قتل زني ۵۰ ساله توسط راننده اسنپ در قزوين منتشر شد. خبر مبني بر اين بود كه راننده اسنپ زني ميانسال را به عنوان مسافر سوار خودرويش كرده و با انگيزهاي نامعلوم او را به قتل رسانده و جسدش را در حوالي بويينزهرا به آتش كشيده بود.
با اين حال با پيگيريهاي «اعتماد» از برخي از رانندگان اسنپ با توجه به اين سوال كه چگونه در اين شركت استخدام ميشوند و آيا فيلترهاي خاصي براي استخدام آنها وجود دارد اعلام كردند كه فقط در برنامه مربوط به رانندگان ثبتنام ميكنند و اسنپ هم فقط با توجه به بررسي سوابق سوءپيشينه مربوط به رانندگان درخواست آنها را قبول ميكند اما بايد توجه داشت كه در برخي موارد ممكن است اين رانندگان با ماشين مربوط به اقوامشان يا يكي از اعضاي خانوادهشان به اين فعاليت بپردازند و همين موضوع باعث شده چنين مواردي ترس و نگراني در مسافران ايجاد كند. ديده شده است وقتي موردي به پشتيباني اسنپ مطرح ميشود آن را به روابط عمومياش پاس ميدهند و روابط عمومي نيز پاسخگو نيست. تاكنون دوبار تقاضاي خبرنگار اعتماد براي مصاحبه با روابط عمومي اسنپ به نتيجه نرسيده است. تا جايي كه «محمد رحماني» يكي از وكلاي اسنپ نيز در گفتوگو با «اعتماد» خبر مربوط به حادثه پيش آمده در خصوص علي.ك را تاييد و ميگويد: «تا با روابط عمومي هماهنگ نشود، بنده اجازه صحبت ندارم.»
و اما اسنپ ديروز در بيانيهاي در پاسخ به اين ماجرا اعلام كرد: «درباره موضوع گم شدن لپتاپ يكي از مسافران اسنپ بايد اطلاعرساني كنيم كه تيم امنيت سفر از لحظه دريافت گزارش كاربر مسافر، با جديت موضوع را از سمت هر دو كاربر مسافر و راننده پيگيري كرد. حساب كاربري راننده مسدود شد و با هر دو كاربر بهطور مداوم در تماس بوديم. تيم پشتيباني اسنپ به صورت ۲۴ ساعته حتي در روزهاي تعطيل پاسخگوست و در اين مورد هم، پيگيري موضوع لحظهاي متوقف نشد. با وجود اينكه مسافر قبل از اثبات ادعا و دريافت مجوز از سوي مراجع قضايي اقدام به انتشار ادعاي خود در شبكههاي اجتماعي كرده بود، اسنپ به محض دريافت گزارش كاربر مسافر تمام تلاش خود را براي پيگيري موضوع به كار بست. اما صحتسنجي ادعاي طرفين نياز به ورود و بررسي دستگاه قضايي داشت.» اين در حالي است كه علي.ك مسافري كه كولهاش توسط راننده اسنپ به سرقت رفت و به سختي با حكم جلب و با همكاري ماموران پليس پس گرفته شد چنين ادعايي را قبول ندارد و حتي اظهار ميكند هنگامي كه ماجرا را براي «رضوانفر» قاضي كشيك دادسرا شرح ميدهد و قاضي كشيك با پشتيباني اسنپ تماس ميگيرد، به قاضي كشيك هم ميگويند؛ اقدام قضايي كنيد. حالا علي.ك ماجرا را توضيح ميدهد.
قاضي كشيك حكم جلب را صادر كرد
علي 26 سال دارد و گرافيست است. تمام طرحهاي كارياش را با لپتاپش انجام ميداد كه اين اتفاق افتاد. او ناراحت از ماجرايي كه برايش پيش آمده به «اعتماد» ميگويد: «روز پنجشنبه دوازدهم خرداد ماه بود كه من اسنپ گرفتم تا با همسرم براي خريد مبل عازم مقصدمان شويم. سرويس اسنپ را هم دو مقصده تعيين كرده بودم يعني مقصد اول مغازه دوستم بود كه در خيابان امام خميني واقع شده بود و مقصد دوممان شهرك وليعصر بود. يك ماشين پرايد خاكستري رنگ به دنبالمان آمد كه شيشه جلو ماشينش نيز شكسته بود. به مقصد اول كه رسيديم خريدم را انجام دادم و وقتي به سمت ماشين آمدم راننده گفت؛ داداش خريد كردي و جا نيست، كولهات را روي صندلي جلو بگذار. كوله را روي صندلي جلو گذاشتم و به مقصد دوممان كه شهرك وليعصر بود رسيديم. پياده شديم تا آمدم كولهام را از روي صندلي جلو بردارم در حالي كه در عقب ماشين هنوز باز بود راننده پايش را روي گاز گذاشت و رفت. اول فكر كرديم كه شايد عجله داشته. نخواستم فكر بدي كنم با اينكه تمام شواهد نشان ميداد اين كار راننده چيزي جزو سرقت نيست. چون راننده به موقع در خياباني كه مشخص كرده بوديم حاضر شده بود ديگر با او تماس نداشتم. وقتي هم به مقصد رسيديم اطلاعات مربوط به راننده پاك شده بود. براي همين با پشتيباني اسنپ تماس گرفتم و از آنها درخواست كردم شماره راننده را به من بدهند. پشتيباني مخالفت كرد و گفت ما مجاز به اين كار نيستيم با راننده تماس ميگيريم و به شما اطلاع ميدهيم. با راننده تماس گرفتند و به من اطلاع دادند كه راننده گردن نميگيرد كه وسيلهاي داخل ماشين مانده است و در واقع ميگويد وسيلهاي داخل ماشين نمانده است. دو بار با پشتيباني تماس گرفتم و هر دو بار گفتند مقدور نيست و اگر ميخواهيد اقدام قضايي كنيد. براي همين بلافاصله با 110 تماس گرفتم و پلاك ماشين را دادم و گفتم كه راننده اسنپ از ما سرقت كرده و ماجرا را برايشان توضيح دادم. چند دقيقه بعد از كلانتري 153 شهرك وليعصر با من تماس گرفتند و عنوان كردند كه براي پيگيري به كلانتري بروم. وقتي به كلانتري رسيدم ماموران پليس در حال ردزني پلاك ماشين بودند. ماموران پلاك ماشين را استعلام گرفته بودند و متوجه شده بودند كه ماشين به نام راننده نبود و متعلق به يك خانم بود. همان جا يك نامهاي برايم نوشتند و به شكايتم پيوست كردند و به من گفتند كه به دادسرا بروم. من هم همان موقع به دادسرا رفتم. آقاي رضوانفر قاضي كشيك آنجا بود و تا ماجرا را برايش تعريف كردم از منشياش خواست تا شماره تماس راننده را از داخل اپليكيشن اسنپ پيدا كند. شماره را پيدا كرد و بلافاصله با آن شماره تماس گرفت. وقتي قاضي خودش را معرفي كرد، هنوز در مورد كوله و اين ماجرا صحبت نكرده بود كه راننده گفت لپتاپ دست من نيست. يعني داخل كيف را بررسي كرده بود و به قاضي گفت هر كاري كه دوست داريد انجام بدهيد. فكر ميكنم باورش نشده بود كه واقعا قاضي با او تماس گرفته باشد. همان جا قاضي حكم جلب را صادر كرد كه بايد ماشين توقيف بشود و راننده بايد دستگير شود. همچنين خانه يا مخفيگاهش بايد تفتيش و مالك ماشين هم به جرم معاونت در سرقت بايد پاسخگو باشد. حكم جلب را به كلانتري 153 شهرك وليعصر برديم و آدرس راننده را در دسترسمان قرار دادند اما ماموران به ما گفتند؛ نياز به حكم نيابت است و ما اجازه نداريم بدون حكم نيابت راننده را تحت تعقيب قرار دهيم و ما نااميد به خانهمان برگشتيم.»
لوازم طراحي، ايرپاد و شارژر به مبلغ 25 ميليون تومان در كوله سرقتي موجود نيست
علي در ادامه ميگويد: «صبح جمعه با دلي پُر در فضاي صفحه اينستام اين موضوع را نوشتم. بعد هم خودم همان روز جمعه رفتم نسيمشهر و از كلانتري 12 آنجا پيگير شدم، اما كسي پاسخگو نبود و باز در خصوص حكم جلب گفتند؛ چون حكم نيابت نيست، ما مجاز نيستيم كه به نيابت از كلانتري تهران موضوع را پيگيري كنيم. خودم همان جا با راننده تماس گرفتم و گفتم اگر لپتاپم را تحويل ندهي پيگيري قضايي ميكنم. او هم گفت لپتاپ آماده است و بيا تحويل بگير. يكي از ميدانهاي شلوغ شهر قرار گذاشتيم اما تا رفتم گفت دست من نيست. اين اتفاق چندين بار تكرار شد. قصد داشت مرا خسته كند تا پيگير پرونده نباشم. بار هفتم يا هشتم بود كه آمده بودم نسيمشهر. روز يكشنبه بود. در راه برگشت از نسيمشهر بودم كه پليس آنجا با من تماس گرفت و گفت بيا كلانتري ماجرا را بگو. رفتم و ماجرا را براي سرگرد كلانتري توضيح دادم. سرگرد كلانتري هم دو مامور به من داد. هر دو با لباس شخصي بودند و سوار ماشين شديم تا رد او را بزنيم. در ابتدا يكي از ماموران با او تماس گرفت و چند دقيقه با او صحبت كرد تا توانست از طريق نقطهزني مكاني كه او بود را پيدا كند. به مكاني كه راننده بود رفتيم. يك آرايشگاه بود و راننده هم شرب خمر كرده بود. ماموران او را بازداشت كردند و به كلانتري آوردند. در همان ساعت اول اعتراف كرد كه دامادشان لپتاپ مرا دزديده. يكي از ماموران با يكي از بستگان راننده به خانهاي كه او آدرس داد رفتند و از دامادشان لپتاپم را گرفتند. پليس با كوله من برگشت ولي كيف را به من تحويل نداد. از اموالم صورتجلسه كردند و گفتند بايد نامه مربوط به تحويل اموال را بگيري تا بتوانيم كوله را تحويل بدهيم. روز دوشنبه 16 خرداد ماه بود و اولين روز كاري بعد از چند روز تعطيلي. سريع به دنبال حكم نيابت رفتم و بعد به دادسراي نسيمشهر مراجعه كردم و نامه تحويل اموالم را به من دادند و رفتم از پليس اموالم را تحويل گرفتم. ساعت 6 بعدازظهر روز دوشنبه بود كه آقاي خلج از اسنپ با من تماس گرفت و گفت كه به دفترشان بروم. وقتي رفتم با وكيل حقوقيشان صحبت كردم. آنها گفتند سيستممان در حال ارتقا است و به ما فرصت بدهيد تا رضايت شما را جلب كنيم اما جلسات رسيدگي در دادسرا ادامه دارد و متهم ادعا ميكند كه كوله من در ماشينش جا مانده. برادرزن راننده صاحب اكانت اسنپ بود و ماشين هم براي همسر راننده. از من خواستند تا رضايت بدهم من هم رضايت ندادم و پرونده در حال پيگيري است. روند ماجرا اين جوري بود كه انگار يك نفر با اكانتي در برنامه اسنپ ثبتنام كرده و ماشين هم متعلق به خواهر صاحب اكانت بوده و بدينصورت ماشين و اكانت در اختيار داماد خانواده كه همسر صاحب ماشين است قرار ميگيرد تا با آن كار كند. در واقع سارق همين فردي است كه با ماشين كار ميكرده است. با اين تفاسير واقعا روند پيگيري ما سخت شده بود و اگر من با قاطعيت پيگيري نميكردم قطعا صاحب لپتاپم نبودم. اسنپ هم كه مطلقا پاسخگو نبود. چون حتي جوابشان به قاضي كشيك اين بود كه اقدام قضايي كنيد و اصلا شماره تماسي از راننده نميدادند. لپتاپم حدود 70 ميليون تومان ارزش دارد، ولي از آن مهمتر تمام طرحهايي است كه براي شركتهاي مختلف زده بودم و داخل لپتاپم بود. مسالهاي كه الان وجود دارد اين است كه لوازم طراحي، ايرپاد و شارژرم در همان كوله لپتاپم بود كه ارزشي حدود 20 الي 25 ميليون تومان داشت و حالا اين وسايل در كولهام نيستند. راننده هم در طول جلسات رسيدگي ميگويد؛ اين وسايل داخل كوله لپتاپ نبوده است.»