دوربيني كه نميبيند
ابراهيم عمران
سالهايي كه يكي از تلويزيونهاي فارسي زبان به مدد تازه بودن بحثها و روندي نو؛ مخاطبان زيادي داشت؛ در يكي از اين مناظرهها، مخاطبي از دولت وقت امريكا بابت زندان گوانتانامو و شرايط ناگوارش انتقاد كرد و مراد از اين انتقادش اين بود كه نابساماني و عمل نكردن به قانون در همه جا وجود دارد و شما (تلويزيون فوقالذكر) نبايد اين موارد را ناديده بگيريد. مجري كاركشته و تاحدودي بيطرف آن برنامه حرفي زد كه هيچگاه يادم نميرود. به راحتي گفت: «كار بد و ناشايست در همه جا مورد ترديد و شماتت است» و اگر فرد يا افرادي در آن زندان كرداري خلاف دارند؛ دليل نميشود كه همان كار در جغرافياي ديگري تكرار شود. مقصود از اين واگويه مانده در ذهن؛ نوع برخورد رسانهها با اخبار و بالمآل تحليلهاي گوناگوني است كه انجام ميدهند.
و در اين رهگذرلامحاله به سمت و سويي خاص گرايش و تلاش دارند سردبيران خبر (بيشتر در راديو و تلويزيون) نوعي مشتركسازيهاي ذهني ايجاد كنند كه بر فرض مثال مشكلات و سختيها در همه جا رخ ميدهد و فقط در ايران اينگونه نيست كه تورم نزديك به پنجاه درصد اسمي و رسمي باشد. در خبري راجع به گراني بنزين در انگليس آمده بود كه مردم براي جبران اين گراني، به سمت دوچرخههاي قديمي و كهنه رفتهاند و به همين سبب بازار تعميراتيها رونق گرفته است. خبر و تحليلي كه فينفسه نادرست نيست و حاليه گراني بنزين در اروپا و امريكا وجود دارد . در انگليس هر گالن حدود هفتاد پوند و در امريكا هر ليتر از پنج تا شش دلار در نوسان است. حال كاري به مقدار درآمد و ميزان خدمات آنها نداريم كه از كفر ابليس و زهد اسفنديار هم معروفتر است و به هر كه چنين بگويي از آن طرف؛ اولين ادلهاش ميزان درآمدهاست. ولي نكته رسانهاي در اين بحث مغفول مانده است. سر بند افزايش بيرويه قيمتها به سبب كرونا و سياستهاي اقتصادي و تحريم؛ بسياري از نيازهاي روزانه و يوميه خودمان نيز از دسترس خارج شده است. نيازهاي اوليه به كنار؛ ولي نياز و احتياجهاي ثانويه به شكل چشمگيري دستخوش تغييرات اساسي شده است. نگراني خانوادهها از خراب و ايراد پيدا كردن لوازم خانگيشان؛ آنچنان است كه فكر كردن بدانها نيز؛ موجب بيماري روحي ميشود؛ چه رسد به اينكه بخواهند بخرند يا تعميرشان كنند! به راستي در پيرامونمان چند خانواده توانستند مبلي عوض كنند؛ فرشي نو كنند؛ يخچال و فريزري را ارتقا دهند؟ آنسان كه در انگليس بازار دست دوم فروشها و تعميراتيها رونق گرفته؛ اينجا نيز چنين است. البته در مخرج مشترك چنين هستيم وگرنه تعمير و درست كردن مبل و لوازم صوتي و تصويري و خانگي؛ از عهده هر خانواري بر نميآيد! دوستان تصميمگير پخش و تحليل خبر سري به مراكز توليد و تعمير مبل در اطراف تهران و شهرستانها بزنند تا ميزان درستي اين ادعا بر آنها مكشوف شود. ايرادي ندارد بحران اقتصادي ينگه دنيا بيان شود (حال اگر به واقع اطلاق بحران درست باشد) ولي اندكي هم اين بدينجا بهتر و درستتر نگريسته شود؛ به صواب است. حال ثوابش بماند! بگذريم كه هميشه «شوخ ما را پيش چشم ما ميار» هم به صلاح نيست!