خاموشي داريم يا نه؟
اما متاسفانه در سال جاري عليرغم اينكه نيمي از هفته صرفهجويي سپري شده، هيچ اقدام قابل توجه رسانهاي، پويشي يا ايدهاي در جهت فرهنگسازي و افزايش مشاركتهاي اجتماعي از سوي دستگاههاي اجرايي به ويژه وزارت نيرو، سازمان حفاظت از محيطزيست، وزارت جهاد كشاورزي، وزارت صمت و از همه مهمتر صداوسيما صورت نگرفته است. اين درحالي است كه اخيرا مديرعامل شركت مهندسي آب و فاضلاب ايران، شهرهاي داراي تنشهاي آبي كشور را 272 شهر اعلام و در ادامه تاكيد ميكند، چنانچه مديريت درستي بر منابع آب و موضوع كاهش مصرف در دستور كار قرار نگيرد، احتمال افزايش تعداد به 600 شهر نيز وجود دارد. از سوي ديگر برخي استانهاي كشور مانند سيستان و بلوچستان با معضلات بيشتري براي دسترسي عمومي به آب آشاميدني سالم مواجهند و هنوز بسياري از خانوادهها در اين استان از آب هوتكهايي استفاده ميكنند كه كاملا غيراستاندارد است. مدتي قبل بود كه خبر رسيد كودكي در يكي از اين هوتكها غرق شده است. حوادثي غمبار كه هر از گاهي رسانهاي شده، مدتي در ويترين رسانهها مينشينند، اما دوباره با گذشت زمان از يادها ميروند.
3) وزير نيروي دولت سيزدهم نيز اخيرا اعلام كرده، كشور با كسري بالاي تراز برق مواجه است و به گفته ايشان بيش از 17 هزار مگاوات كسري برق وجود دارد كه قطعا بخش عمدهاي از آن به كسري نيروگاههاي برقآبي مربوط است. همچنين سخنگوي دولت اعلام ميكند امسال ديگر خبري از جدول خاموشيها نيست، اما در واقع مردم در سراسر كشور و در بخشهاي گوناگون اقتصادي با خاموشيهاي فراواني مواجه هستند. اين كمبودها نه تنها بخش خانگي را متاثر كرده، بلكه حوزههاي صنعتي و كشاورزي را نيز با تكانههاي تخريبي مواجه ساخته است. بسياري از كشاورزان در استانهاي گوناگون نسبت به قطعي برق موتورهاي چاه آبي خود اعتراض ميكنند. اين خاموشيها به خصوص در مناطق خشك و توليد محصولاتي چون پسته (كرمان، اصفهان، سمنان و...) و خرما (خوزستان، بوشهر، سيستان و بلوچستان و...) خسارتهاي فراواني را به دنبال داشته است. از طرف ديگر صنايع مهم كشور مانند فولاد، آلومينيوم و... با كسري توليد به دليل خاموشيهاي مكرر مواجه شدهاند.
4) با توجه به اين آمار و ارقام و با عنايت وضعيت خاص كشور به دليل مشكلاتي چون تحريم، عدم نوسازي صنايع، فقدان سرمايهگذاري مناسب، كاهش حجم سدها به دليل خشكسالي و... كه امكان توليد بالاتري در حوزه برق را چندان امكانپذير نميكند، بهترين رويكرد براي مديريت اين شرايط خاص، آگاهسازي عموم مردم نسبت به اهميت بهينهسازي مصرف و مديريت تقاضا است. حداقل كاري كه دستگاههاي اجرايي به ويژه وزارت نيرو ميتوانستند انجام دهند، استفاده از روشهاي رسانهاي چون برگزاري پويش است. اين نوع برنامهريزيهاي رسانهاي جدا از اطلاعرساني و آگاهيبخشي باعث جلبتوجه افكار عمومي به اين مقولات مهم ميشد. اما متاسفانه عليرغم هشدارهاي كارشناسان و با وجود بودجههاي كلان دستگاه دولتي و شهرداريها، هيچ اقدام قابل توجه و مفيدي در جهت جلب مشاركتهاي عمومي (حتي در صدا و سيما) مشاهده نشد. با اين روشها، چطور ميتوان از مردم خواست كه در پروسه مديريت مصرف آب، همكاري داشته باشند. وقتي مردم ميبينند سخنگوي دولت خبري را درخصوص عدم وجود خاموشيها ميدهد كه با واقعيت چندان سازگاري ندارد، طبيعي است دچار تناقضات جدي شوند. همه اميدواريم مسوولان متوجه اهميت يك چنين مناسبتهايي باشند و برنامهريزي درخصوص آگاهيبخشي را در دستور كار قرار دهند.