يوسفي افشار از نبود نقشه راه در ورزش ايران ميگويد
در دعوای پولادگر و دبیر حق با ريیس فدراسیون کشتی است
وزير حتي نميداند مشكل ورزش در كجاست
بعضيها زلال هستند مثل چشمهاي كه از دل زمين ميجوشد. ميتوان تصوير خود را در سيماي پاكشان ديد و يك دل سير نوشيدشان و رفع نياز كرد. مرد تنهاي ورزش و كشتي ايران، از همان دوران نوجواني كه احساس مسووليت كرد و اسلحه به دست گرفت تا به جاي دنبال كردن تمرينات خود در جبهه و جنگ از مام ميهن در برابر تجاوز رژيم بعثي عراق دفاع كند، نشان داد كه چه انسان پاكباخته و بزرگي است. انسانيت و انسان بودن، براي خلق خدا و خدا كار كردن، همواره شعار او بوده و شايد براي همين با تمام تواناييهاي ذاتياش، همواره يكه و تنها مانده است. نايب قهرمان وزن ۶۲ كيلوگرم مسابقات كشتي فرنگي بازيهايي آسيايي ۱۹۹۰ پكن از آن چهرههاي تكنيكي و تاكتيكي نسلهاي قبلي است كه هنوز هم قديميهاي ورزش، حتي حميد سجادي وزير ورزش، نمايش او روي تشك مسابقات را به خوبي در ياد دارند. درگيري لفظي عليرضا دبير رييس فدراسيون كشتي با محمد پولادگر بر سر بودجه كشتي بهانه خوبي بود تا سراغي از اين چهره فني و متخصص بگيريم و درباره اين ماجرا و مسائل فني و تخصصي با او گپ بزنيم. و او كه سابقه سالها مربيگري و قهرمانپروري، تجربه كارهاي تحقيقاتي و علمي و رياست بر انستيتو فدراسيون كشتي و مربيگري تيمهاي ملي را دارد، چه خوب نقاط ضعف ورزش ايران را شناسايي و برايمان برشمرد و چه خوبتر از نسخه شفابخش خود براي رفع اين ايرادات سخن گفت. دقايقي با حسن يوسفي افشار تكنيسيني كه اين روزها با حكم عليرضا دبير به عنوان مشاور عالي در امور فني با فدراسيون كشتي همكاري ميكند و طرحهايش افق تازهاي پيش روي كشتي ايران قرار داده، همكلام شديم. خواندن ماحصل اين گپ و گفت كه در ادامه آمده بيترديد خالي از لطف نيست.
طي روزهاي اخير شاهد درگيري لفظي آقاي عليرضا دبير رييس فدراسيون كشتي با آقاي محمد پولادگر معاون وزير ورزش بر سر بودجه فدراسيون كشتي بوديم. نظر شما به عنوان يك چهره فني و كسي كه سالهاي سال چه در مقوله قهرماني و چه در امر مربيگري و البته مباحث علمي و تحقيقاتي فعاليت داشتهايد، درباره اتفاقات پيش آمده چيست؟
من حق را به آقاي دبير ميدهم. البته اين به خاطر اين نيست كه بنده عضوي از خانواده كشتي هستم نه، بلكه به دلايل فني و تخصصي است. پر واضح است كه آقاي پولادگر و در كل وزارت ورزش نگاهي تخصصي به اين موضوع و مقوله قهرماني ندارند كه اگر داشتند چنين تصميمي اتخاذ نميكردند. چطور فردي كه بعد از ۴۰ سال فعاليت در رشته تكواندو و بيش از ۲۰ سال رياست بر فدراسيون نميتواند مورد قبول اهالي تكواندو واقع شده و راي مجمع را از آن خود كند، ميتواند در جايگاهي بالاتر قرار گرفته و براي كل ورزش قهرماني تصميمگيري كند؟ ترديدي نيست كه نگاه آقاي پولادگر تخصصي نيست كه اگر بود تكواندو اين اواخر به اين حال و روز نميافتاد. البته مقصر اصلي در اين ماجرا آقاي پولادگر نيست، بلكه سيستمي است كه با تمام اين ايرادات او را در جايگاه تصميمگيري قرار ميدهد، بيآنكه توجه لازم و كافي را به تواناييها و برنامههاي او داشته باشد.
با اين تفاسير شما ايراد را متوجه دستگاه ورزش دانسته و ضعف را در مديريت كلان اين حوزه ميبينيد.
همينطور است. مشكل از اينجا نشات ميگيرد كه نگاه ما به موضوعات تخصصي نيست. ايراد از جايي است كه بدون اينكه از افراد راهكارهاي كاربردي، برنامه تخصصي، شرح وظايف، نقشه راه و... بخواهند، آنها را بر كرسي رياست و تصميمگيري قرار ميدهند. سوال من از تصميمگيران كلان كشور اين است آقاي حميد سجادي كدام راهكار كاربردي براي پيشرفت ورزش كشور كه ضمانت اجرايي داشته باشد را ارايه داده كه به عنوان وزير، معرفياش كردهاند؟ خيلي ساده است، در كشورهاي پيشرفته اگر بخواهند مسووليت هر كاري را به فردي بدهند از او طرح و برنامه ميخواهند و آزمون تخصصي ميگيرند اما متاسفانه در ايران انگار در انتخاب افراد حتي اين اصل ساده هم در نظر گرفته نميشود. وظيفه اصلي آقاي سجادي اين بوده كه براي پيشرفت ورزش راهكار كاربردي ارايه دهد كه گويا خبري از اين موضوع نيست.
البته كه آقاي سجادي خود قهرمان شناختهشدهاي بوده و اينطور نبوده كه همچون وزراي قبلي با مقوله قهرماني غريبه باشند.
تعجب ما هم از همين است. انتظار ما اين بود كه آقاي سجادي توجه بيشتري به مسائل فني و تخصصي داشته باشند اما اينطور به نظر ميرسد كه ايشان نيز درگير مسائل ديگري شدهاند كه به دور از مسائل فني و تخصصي است. در واقع بايد گفت ايشان نيز از اصل دور شده و با اين روش بيترديد موفق نخواهند شد.
اينطور به نظر ميرسد كه اين مشكل ريشهاي است و تا تدبيري براي آن انديشيده نشود، ورزش ايران رداي ثبات و موفقيت را به تن نخواهد كرد.
بنده نه به عنوان يك كارشناس و مربي، بلكه به عنوان يك ورزشكار كه سالها عضو تيم ملي بودهام، اين سوال را مطرح ميكنم كه آيا آقاي سجادي و همكارانشان در وزارت ورزش ميدانند مهمترين مشكل ورزش كشور در چيست كه در تمام اين سالها اين همه وزير آمده و رفته، اما هنوز در بسياري از رشتهها به خصوص فوتبال در جهان هيچ حرفي براي گفتن نداريم !!! چرا هيچ طرح و برنامهاي براي پيشرفت وجود ندارد! سوال من اين است كه اگر طرح يا برنامهاي وجود دارد ضمانت اجرايي آن چيست و كجاست؟! آقاي سجادي خود دووميداني كار بودهاند، ما در اين ورزش مدال نقره المپيك را كسب كردهايم و اين يعني اينكه استعداد لازم در اين رشته را داريم اما چرا بعد از آن مدال نقره حتي يك برنز هم كسب نكردهايم؟! راستش را بخواهيد ورزش ما با وجود آدمهايي كه هيچ راهكاري براي پيشرفت ندارند، دارد استعدادهايش را يكي پس از ديگري از بين ميبرد. چرا ما با تمام پيشرفتي كه در واليبال داشتهايم هيچوقت در المپيك، قهرماني جهان و حتي جام جهاني روي سكو نرفتهايم؟ يا سالهاست تيم فوتبال اميد ايران با تمام بودجه و پولهايي كه در فوتبال رد و بدل ميشود، نميتواند جواز حضور در المپيك را كسب كرده يا تيم ملي در جام جهاني از گروه خود صعود كند يا قهرمان جام ملتهاي آسيا شود؟! واقعا نميدانم اين چه سياستي است كه توجهاي كه بايد به رشتههاي مدالآوري چون كشتي، وزنهبرداري و... نميشود و شاهد اختلافاتي شبيه به اختلافي كه بين آقاي دبير و پولادگر رخ داد، هستيم.
براي اينكه آن ضمانت اجرايي كه در موردش گفتيد در ورزش ايران داشته باشيم، بايد چه كار كنيم؟
ابتدا بايد نقاط ضعف و ايرادات بنيادي ورزش را به درستي شناسايي كنيم. بنده پس از سالها تحقيق و تلاش يكي از مهمترين نقاط ضعف و ايرادات ورزش ايران را فهميدهام و البته طرح و برنامه مناسب براي موفقيت را هم در اختيار دارم. ضمانت هم ميكنم كه نقشه راهي كه ارايه ميدهم به پيشرفت و موفقيت ختم شود. اينطور نيست كه ما با آقاي سجادي غريبه باشيم. ما در يك دوره ورزش ميكرديم و از مسابقات بازيهاي آسيايي ۱۹۹۰ پكن همديگر را ميشناسيم. اتفاقا بعد از اينكه ايشان وزير ورزش شدند خوشحال شدم كه فردي از جنس ورزش كه خود قهرمان بوده انتخاب شده و حتما مشكلات ورزش و ورزشكاران را بهتر درك ميكند، به همين دليل پيامي به گوشي همراه ايشان فرستاده و گفتم كه طرح و برنامهاي جامع براي موفقيت ورزش دارم اما ايشان يا دوست نداشت يا به هر دليلي نخواستند با اين طرح آشنا شوند. همانطور كه قبلتر گفتم، از آقاي سجادي انتظار ميرفت توجه بيشتري به مسائل فني و تخصصي داشته باشند كه گويا ايشان هم درگير مسائل ديگري شدهاند و همچون وزراي قبلي وقت رسيدگي به موارد اصلي را ندارند.
يعني ميگوييد اگر طرح و برنامهاي كه شما داريد، پياده شود، فوتبال ايران قهرمان جام ملتها شده و در جام جهاني خوش خواهد درخشيد، تيم ملي واليبال در المپيك و رقابتهاي جهاني روي سكو رفته و در دو و ميداني صاحب مدال المپيك خواهيم شد و…؟
اين يك طرح جامع است كه دواي درد ورزش ايران است. چه كسي ميداند چرا واليبال ايران در المپيك توكيو نتيجه را به ژاپن واگذار كرد؟ در حالي كه شايستگي لازم براي پيروزي را داشت. در اين طرح جامع به اين موضوعات توجه شده و براي اينكه نتايج به نفع ما تغيير كند، راهكارهايي ارايه شده است. من يك بار در دوره قبل وزارت ورزش براي ارايه طرح پيشنهادي خود به وزارتخانه رفتم. به من گفتند «طرحت را بگذار و برو خبرت ميكنيم.» من گفتم بايد جلسهاي با حضور كارشناسان تشكيل دهيد تا طرح خود را ارايه و دفاع كنم اما متاسفانه چون ديدم آن بنده خدا هم به اشتباه در آن پست قرار داده شده و ميدانستم خبري نخواهد شد، اين كار را نكردم و به خانه بازگشتم. چون ميدانم كه نگاهها تخصصي نيست، چرا كه افراد شايسته كه متخصص هستند در جايگاه خود نيستند و بعد از هر تغيير و تحول در تمام ادارات پستها مثل غنايم جنگي بين خوديها تقسيم ميشود، به همين علت نگاهها تخصصي نيست.
متاسفانه ارزيابي دقيقي هم در كل سيستم ورزش ايران وجود ندارد.
متاسفانه همينطور است. تا آنجاييكه بنده اطلاع دارم وزارت ورزش فقط با ۱۲ آيتم عملكرد فدراسيونها را ارزيابي ميكند. مگر ميشود با اين شاخصها ارزيابي دقيق و مناسبي از يك فدراسيون داشت؟ ما امروز با حمايتهاي آقاي عليرضا دبير رييس فدراسيون كشتي براي ارزيابي عملكرد هياتهاي استاني خود ۸۲ آيتم تخصصي داريم. اين مهم از آنجايي حاصل شد كه آقاي دبير خود فردي فني است و نگاهي تخصصي به مسائل دارد. آن وقت وزارت براي ارزيابي فدراسيونهاي زير مجموعه خود تنها ۱۲ آيتم را در نظر گرفته است.
در واقع ميتوان گفت، رنجي كه ورزش ايران ميكشد به دليل نبود افراد متخصص و به طبع آن نگاه تخصصي به مقوله ورزش است.
متاسفانه نتايج و عملكردها نشان ميدهد كه حتي در كميته ملي المپيك كه بايد كاملا تخصصي پيش برود، نگاه تخصصي وجود ندارد كه اگر داشت حال و روز ورزش، با اين همه دم و دستگاه و دكتر و پتانسيل اين نبود.