سخنگوي كميته فني فدراسيون فوتبال در گفتوگو با «اعتماد»:
ماجدي از اسكوچيچ خوشش نميآيد
شنيدم كه كيروش با دلالها همكاري ميكرد
علي ولياللهي
چيزي تا شروع جام جهاني باقي نمانده و اوضاع تيم ملي از لحاظ امكاناتي اصلا خوب نيست. بازيكنان و كادرفني از اردوي قطر و تعداد بازيهاي تداركاتي رضايت نداشتند. انتقادات از اسكوچيچ هم بالا گرفته و جايگاهش متزلزل شده. چند روز پيش يكي از نمايندگان مجلس گفت برخي از نمايندهها دنبال عوض كردن سرمربي تيم ملي هستند كه همين نشان ميدهد وضعيت از چه قرار است. با اين حال ابراهيم قاسمپور سخنگوي كميته فني فدراسيون فوتبال ميگويد زمان تغيير سرمربي گذشته و اگر اتفاق خارقالعادهاي رخ ندهد اسكوچيچ سرمربي ايران در جام جهاني قطر است. ايشان همچنين به شائبهها در مورد انتخاب سرمربيان تيمهاي ملي رده سني و حضور برادر سرپرست فدراسيون در كادرفني تيم ملي جوانان پاسخ داد. نسخه تصويري گفتوگوي «اعتماد» با ستاره سالهاي دور فوتبال كشورمان را ميتوانيد همزمان از طريق وبسايت اعتمادآنلاين و صفحات مجازي مربوط به اين خبرگزاري در شبكههاي اجتماعي ببينيد.
شرايط فعلي چطور است؟ مردم نگران وضعيت تيم ملي هستند.
شرايط خيلي حاد است. به دليل مشكلات زيادي كه وجود دارد و شما اطلاع داريد. اعضاي كميته فني از جمله خود من كه يكي از مخالفين آقاي اسكوچيچ بودم و كماكان هم هستم معتقديم كه ايشان آن چيزي كه ما انتظار داريم يا ميخواهيم نيست. ولي شرايط به سمتي پيش رفت كه ما هم زمان را از دست داديم. ما به اين نتيجه رسيديم كه بهترين و حاضرترين چيزي كه فعلا در دسترس است خود آقاي اسكوچيچ است. به دليل اينكه مدتي ميشود ايشان در ايران كار كرده و هم اينكه در شروع كار با تيم ملي نتايج خوبي هم به دست آورد. البته من خودم معتقدم در اين نتايج به دست آمده گرچه خود ايشان هم سهم داشته ولي سهم بسزايي از آن مربوط به مسائل ديگر بوده نه توان فني آقاي اسكوچيچ.
در جلسات كميته فني درباره جايگزيني ايشان بحثي مطرح شده؟
حتي مني كه مخالفم يا ديگران به اين جمعبندي رسيديم كه مطرح كردن حضور يا عدم حضور ايشان بيمعني است. چون فعلا كه هست و قرارداد دارد و نبودنش هم ضرورتي ندارد. ما امروز بايد وقتمان را بگذاريم روي حل مشكلاتي كه وجود دارد تا بتوانيم تيم ملي را به يك سرانجامي برسانيم.
با اينكه شما و سرپرست فدراسيون ميگوييد ايشان سرمربي تيم ملي است آن حمايت لازم از ايشان صورت نميگيرد.
من عقيدهام را همين جا گفتم و باز هم ميگويم ديگر زمان تغيير نيست و خيلي از دوستان هم موافق هستند. آقاي ماجدي هم با قاطعيت گفت ايشان مربي ماست.
يك اما ته صحبتهاي ايشان بود.
ببينيد در مملكت ما اتفاقاتي ميافتد كه غير قابل پيشبيني است. امروز اعلام ميكنند تخممرغ اينقدر. گوشت و مرغ اينقدر اما دو ساعت بعد تغيير ميكند. پس شما انتظار نداشته باشيد در فوتبال هم يك حرفي زده شود كه روي آن بشود حساب كرد. با اين حال هر كس كه مسوول است توي انتخاب از فدراسيون و هيات رييسه تا وزارت ورزش بايد نشستي با هم داشته باشند و تصميم قاطعي بگيرند. اسكوچيچ حق دارد حس كند جايش محكم نيست و روي صندلي لرزان است. اين نه از نظر اخلاقي درست است و نه از نظر عرف انساني و حرفهايگري.
به نظر ميرسد آقاي ماجدي چندان با اسكوچيچ حال نميكند.
انتخاب آقاي اسكوچيچ برميگردد به قبل از آمدن آقاي ماجدي. مطمئنا وقتي در كميته فني هفت هشت نفر مخالف هستند يا نظرات مخالفي دارند و بعضا جامعه هم نميپذيرد و ارباب رسانه هم انتقاد ميكند، ايشان هم به همين شكل است. البته نه با آن قاطعيت ولي همه ما به اين نتيجه رسيديم كه زمان، زمان مناسبي براي اين بحثها نيست.
آيا در نشست خصوصي حرفي در اين زمينه به شما نزده؟
نشست خصوصي نداشتيم. ولي توي حرفهاي آقاي ماجدي شايد يك رگههايي از علاقهمند نبودن ايشان به سرمربي تيم ملي ديده شود. البته اين نظر من است و شايد خيلي هم درست نباشد.
در جلسات اين احساس را داشتيد؟
توي حرف با هر كسي كه حرف بزنيد و يك چيزي را سوال كنيد كه مثلا از فلان چيز خوشت ميآيد شايد نخواهد با قاطعيت جواب بدهد ولي توي حرفهايش يك مقدار احساس شك و ترديد وجود دارد. شايد هم من اشتباه برداشت كردم.
آيا درصدي احتمال دارد كه ايشان سرمربي تيم ملي نباشد؟
اين نظر شخصي من است و نه.
آيا شما در جريان جلسات خصوصي بازيكنان تيم ملي با وزير ورزش يا ملاقات آقايان طارمي و جهانبخش با رييسجمهور بوديد؟
اصلا. ما نه توي جزييات و نه در نحوه برقراري ارتباط قرار نگرفتيم. شايد يك چيزي شخصي بوده يا تصميمي كه خودسرانه گرفته شده براي رفع يكسري مشكلات. شايد احساس كردند در آن زمان بروند پيش آقاي رييسجمهور يا با وزير حرف بزنند تا بتوانند يكسري مشكلات تيم را برطرف كنند. اگر هم رفتند من حمايت ميكنم به عنوان عضو كميته فني و كسي كه مشكلات را درك ميكند.
آيا اين كنار گذاشتن سلسله مراتب چند دستگي ايجاد نميكند؟
متاسفانه در كشور ما خيلي از مواقع سلسله مراتب كه رعايت نميشود هيچ هرج و مرج هم به راه ميافتد. من فكر ميكنم اين دوستان ميخواستند زمان را از دست ندهند. چون اگر قرار بود به صورت سلسله مراتبي انتقال داده شود پيدا كردن وزير ورزش و دسترسي به آقاي رييسجمهور سخت ميشد. فكر ميكنم اينها تصور كردند تا دست به نقد است بايد كارشان را ميكردند و شايد ديدند در گذشته مواردي پيش آمده بوده و آنها سعي كردند با كساني كه مسوول بودند جلسه برگزار كنند و نشده اينبار تصميم گرفتند سريع انجام بدهند. و الا من هم معتقدم اگر قرار است كاري انجام شود بايد سلسله مراتبي باشد و به صورت پله پله صورت بگيرد.
آيا در مورد حضور آقاي كيروش در جلسات كميته فني بحث شده؟ بعضيها گفتند نهاد بالاتر از فدراسيون دنبال آوردن كيروش است.
اصلا. البته خيلي گذرا يكي از دوستان سوال كردند و آقاي ماجدي رد كردند. ايشان هم فعلا سرپرست هستند و جوابگو. رده بالاتر از فدراسيون را خبر ندارم.
نظر شخصي شما در مورد كيروش چيست؟
من همان موقع هم منتقد ايشان بودم. خيليها به من ميگويند تو چرا هر كس ميآيد انتقاد ميكني. چون من ديدگاه خودم را دارم و فوتبال را از ديدگاه خودم نگاه ميكنم. سوال اين است كه كيروش چه چيزي به فوتبال ما داد؟ با بيشترين پولي كه ميشد به او داد و بيشترين زماني كه ميشد در اختيارش قرار داد هيچ جامي به دست نياورد. بله يك نظم و انضباطي به تيم داد و اين غير قابل انكار است. ولي چيز خاص ديگري نديدم. جدا از اين مساله رفتار ايشان با فدراسيون فوتبال و خيلي از رسانهها بود. نوع برخوردش ارباب رعيتي بود. يعني احترامي براي مديران خودش نداشت و از موضع قدرت حرف ميزد. در حالي كه ايشان زير مجموعه فدراسيون و حقوقبگير وزارت ورزش بود. ولي برعكس شده بود. ايشان دستور ميداد و آنها عمل ميكردند. پيشنهاد نميداد بلكه دستور ميداد. گاهي سوال هم پيش ميآمد و البته نميشود با قطعيت گفت ولي خيلي گفته شده كه ايشان يك جورهايي با دلالها در ارتباط بوده. البته من شخصا تاييد نميكنم ولي خيلي گفتند و از قديم هم گفته شده كه تا نباشد چيزكي مردم نگويند چيزها. اردوهايي كه برگزار ميكرد و جاهايي كه تيم را ميبرد شائبهبرانگيز بود. من يكي از مخالفين ايشان بودم. البته ايشان مربي شناخته شدهاي بود و رزومه خوبي هم داشت. ولي امروز ميشود سوال كرد كه ايشان با تيم كلمبيا هم كار كرد. تيم ما قويتر از كلمبياست؟ توانايي فني ما بالاتر از كلمبياست؟ از نظر فني كلمبيا تيم بهتري از ماست. چرا نتيجه نگرفت؟ با مصري كه خود من در آن فوتبال بازي كردم و ميدانم بضاعت بيشتري از فوتبال ما دارد چرا نتيجه نگرفت؟ اينهاست كه من معتقدم كاري كه كيروش كرد در مقابل چيزي كه به او دادند ناچيز بود.
همين مساله تحكم كيروش امروز نقطه انتقاد به آقاي اسكوچيچ شده.
من هم معتقدم نه به آن شوري شور نه به اين بينمكي. اينكه شما با رييس فدراسيون و مديران كه ارباب شما هستند مثل زير دستت صحبت كني خوب نيست. اينكه شما آنقدر سست و بياراده باشي كه نتواني حرفت را بزني هم خوب نيست. البته من نميگويم اسكوچيچ به اين شكل است. شايد مساله حجب و حيا مطرح است و اين هم قابل احترام. ولي ايشان حتما بايد بيايد مشكلات و مسائلي كه هست را عنوان كند. پيگيري كند و قاطع هم بايستد. فكر ميكنم ايشان درك كرده كه شرايط فدراسيون خيلي خوب نيست. جابهجاييها و انتخابها و نفراتي كه برداشته شدند باعث شده كسي الان نتواند جوابگو باشد. تا جايي كه من ميدانم آقاي ماجدي و آنهايي كه هستند صبح تا شب دارند تلاش ميكنند. از همين حالا دارند براي فيفادي بعدي پيگيري ميكنند. حالا اينكه تا چه حد ميتوانند موفق باشند معلوم نيست. ولي برنامهريزي ميكنند. واقعا يكسري معضلات هست كه زمان آقاي كيروش و قبليها هم بود. حالا يك مقدار شدتش بيشتر شده. يكسري مسائلي هم هست مثل مسائل سياسي كه باعث ميشود بازيهايي كه هماهنگ شده يهو كنسل شود. مساله مالي فدراسيون هم هست. من ميگويم آقاي اسكوچيچ اگر مشكلي هست عنوان كند. نه مثل كيروش كه محترمانه. البته ايشان از لحاظ شخصيتي اگر بخواهيم با آقاي كيروش مقايسه كنيم قابل مقايسه نيست. ايشان واقعا باشخصيت و بامرام است.
در مورد ليستهاي آقاي اسكوچيچ هم شايعاتي در مورد همكاري با دلالها هست.
من شايد از برخي انتخابها انتقاد كنم كه چرا بازيكني كه در ليست بيست و دو نفرهات بوده استفاده نشده. اين هم برميگردد به سليقه مربيگري. من الان بشوم سرمربي تيم ملي خيليها به ليست من انتقاد ميكنند كه فلاني بايد باشد و فلاني نباشد. اين در حيطه سرمربي است. من هم البته شنيدم كه چنين چيزي هست ولي كسي نه سندي ارايه كرده نه مدركي رو كرده. ولي اعتقاد دارم كه چنين چيزي نيست. مثلا در مورد بازي با الجزاير خودم انتقاد داشتم كه چرا فلان بازيكن بود؟ چرا فلان بازيكن در فلان پست استفاده شده؟ چرا يكي انتخاب شد و ديگري نشد؟ دلايل خودم را هم دارم و فني است. مثلا عارف غلامي كه مصدوم بود و يك سال بازي نميكرد و يهو آوردش گذاشت در پست غيرتخصصي. شما ميآيي بازيكني كه يك سال مصدوم بوده و تازه آمده در كوران مسابقات را ميبري در پست غيرتخصصي. انگار پتك برداشتي زدي توي سر بازيكن يعني خرابش ميكني. بعد يك بازيكن غيرتخصصي ديگر نظير اميد نورافكن كه بازيكن رونده است و قدرت ارسال و شوت و تعويض بازي دارد و آزادي عمل بيشتري ميخواهد را ميگذاري در دفاع وسط. بازيكني كه جنگنده است و تقريبا متمايل به خشونت بازي ميكند. ديديم كه دو تا اشتباه هم داشت. اينهاست كه باعث انتقاد است و جوابي هم داده نشده. قرار بوده ايشان بيايد گزارش كار بدهد ولي نميدانم چرا نيامد. يكسري انتقادات هست كه البته به خاطر كمك به تيم ملي و ايشان است. ما كه نميخواهيم جاي ايشان را بگيريم. همه هم اعلام كرديم مربي ما در جام جهاني ايشان است. حالا ممكن است فردا بگويند پول داريم و آقاي فلاني هم بيايد. چون در شرايط فعلي ما هيچ چيزي ثبات ندارد.
جلسه با اسكوچيچ نداشتيد؟
خير. عرض كردم ما كميته فني جديدي هستيم. ما خواستيم كه ايشان بيايد گزارش بدهد و يكسري انتقادات فني كه هست مطرح كنيم. متاسفانه تا امروز نشده.
عجيب است كه براي مصاحبه با آقاي فردوسيپور وقت دارد براي حضور در كميته فني نه...
بله ديگر...
در مورد انتخاب سرمربي براي تيمهاي پايه هم انتقاداتي هست. مثلا آقاي حلالي گفتند شما چرا مرا نديديد!
هر كسي حق دارد انتقاد كند. نفراتي كه كميته فني روي آنها اشراف داشت و بررسي كرد، ما انتخاب نكرديم. كميته جوانان ليست ميدهد به ما. چند وقت پيش ۵ نفر به ما ليست دادند و ما رزومهها و برنامههايشان را بررسي كرديم و گفتيم تعداد كم است و كميته ۵ تاي ديگر هم ليست بدهد تا ما آنها را هم بررسي كنيم. در نهايت آقاي مرفاوي انتخاب شد. گله ايشان در واقع از كميته جوانان بايد باشد نه كميته فني. يك بحث ديگر هم هست. از زماني كه من انتخاب شدم صدها و هزاران تلفن به ما شد. همه هم حق داشتند. مثلا آقاي ايكس كه از شاگردان خود من هم بود و در ردههاي پايه كار كرده و مقام هم آورده. يعني اگر بخواهيم ليست را بگذاريم جلومان واجد شرايط زياد هست. اتفاقا يك بحثي داشتيم و خود من هم انتقاد كردم. گفتم يك جايي ما ميرويم زير سوال چرا كه شايد اين گزينههايي كه به ما ميدهند بعضا شرايط كسي كه بيرون است را ندارند و آن بيروني به مراتب قويتر باشد. من گفتم يكسري آيتمها و شاخصهايي در نظر بگيريم و دوستان هم تاييد كردند. گفتم اين معيارها را بگذاريم تا هر كسي نتواند بيايد در ليست. يكي پارتي دارد و با داشتن سه تا از آن شاخص ميآيد و ديگري با داشتن هشت، نه تا از شاخصها بيرون ميماند. يكي هم با شاخص پول و پارتي و دلال و زور وارد ميشود. الان داريم فشار ميآوريم يكسري شاخصها و معيارها گذاشته شود تا كساني كه توانايي و لياقت دارند انتخاب شوند. حالا تا چه حد ميتوانيم موفق باشيم؟ من اميدوارم كه اين اتفاق بيفتد. يك زماني تيم اميد دست من بود و داشتيم توي كمپ تيم ملي تمرين ميكرديم. يك گروه آمدند براي تست مربيگري. آقاي محصص آمد و به او گفتم واقعا دارد به ما توهين ميشود. پرسيد چرا؟ گفتم آدمهايي هستند با شكمهاي بزرگ. باسنهاي بزرگ. گفتم مثلا روي باسن آن آقا ميشود يخچال سايدبايسايد گذاشت. روي شكمش تلويزيون ۸۰ اينچ. خب اين كجاي فوتبال ميتواند جا بگيرد؟ در رابطه با همين گزينهها خود ما الان اعتراض و انتقاد داريم. يا چيزي كه آقاي حلالي گفته و ممكن است حق هم داشته باشد. ميخواهم بگويم از آقاي حلالي قويتر هم بيرون ماندند. شك نكنيد.
پس چرا آقاي مرفاوي انتخاب شد؟
مثال ميزنم. شايد بگوييد همشهرياش است. عبدالرضا برزگري. اسم هم بردم در كميته. ۱۸ سال در العين تمام ردههاي پايه را طي كرده و با مربيهاي بزرگ كار كرده. اصلا جزو گزينههاي ما نبود. مثل ايشان زياد است. سوال من اين است حلالي قويتر است يا برزگري؟ اصلا براي من قابل قياس نيست. با تمام احترامي كه به حلالي ميگذارم و ميدانم زحمت ميكشد. انتقاد ميكنند و درست هم ميگويند كه چرا فقط ما انگشت ميگذاريم روي كسي كه بازيكن تيم ملي است؟ اگر ملاك فقط اين باشد پله و مارادونا بايد ميشدند بهترين مربي. ما معتقديم يك سري معيارها و شاخصهها را بايد بگذاريم. مثلا ۱۵ آيتم بگذاريم و بگوييم هر كس بيشترين امتيازات را آورد بيايد گزينه شود. بعد ما توي گزينهها انتخاب كنيم.
آقاي مرفاوي براساس شاخصهها انتخاب شد؟
نه! ببينيد ما اين گزينهها را نداشتيم. البته يكسري معيارها داشتيم. در مجموع ببينيد در هر انتخاب يكسري موافق هست يكسري مخالف.
شما موافق ايشان بوديد؟
ما گفتيم مشخص نشود كي موافق بوده كي مخالف. درست هم نيست. وقتي در كميته تصميمي گرفته ميشود هر مخالفي هم سهيم است. الان ما بايد حمايت كنيم. فرض كنيد آقاي حلالي انتخاب ميشد. انتقاد نميشد؟ مهدويكيا را كه ما انتخاب نكرديم. گرچه شايد خود ما هم بوديم انتخاب ميكرديم. اگر ميگفتيم ميخواهيم مهدويكيا را انتخاب كنيم مخالفت ميكرديد؟ بهترين بازيكن بوده. آلمان بالاترين سطح فوتبال بازي كرده. دانشش بهروز است. تيمهاي پايه آلمان كار كرده. اينجا آكادمي فوتبال دارد. ولي همين آقاي مهدويكيا در مسابقات قهرماني آسيا يكسري ايرادات داشته. گفتيم بيايد گزارش بدهد و ما هم يك سري انتقاد داريم. خود من كسي هستم كه نميگويم حتما آقاي مهدويكيا باشد ولي ثبات بيشترين تاثير را دارد. متاسفانه ما اسطورهسوزي كرديم. نمونهاش علي دايي و كسان ديگر. اگر انتخابشان ميكنيم بايد پشتشان بايستيم. نه اينكه تا يك نتيجه بد ميگيرند اينها را چنان بكوبيم زمين كه ديگر بلند نشوند. بايد به دايي فرصت ميداديم ولي نداديم.
احمدينژاد ايشان را بركنار كرد.
اين هم يك مشكل است. متاسفانه مسائل سياسي در هر چيزي وجود دارد. مسوولان سياسي بايد بروند مشكلات مردم را حل كنند. تخممرغي كه صبح يك قيمت است و ظهر يك قيمت ديگر را درست كنيد. شما اگر ادعاتان ميشود سياسي هستيد و اقتصاد بلديد وضعيت معيشت مردم را حل كنيد. چه كار به فوتبال داريد؟ علاقه داريد بياييد كمك كنيد. بودجهاش را بدهيد. آدمهاي سالم در راس كار بگذاريد.
آقاي حلالي نكتهاي گفتند در مورد اينكه كساني كه تلفن ميكردند و پشت در كميته ميايستادند و اينها برنده شدند. منظور ارتباطات خارج از عرف...
كميته فني ۲۴ ساعت آنجا نيست كه كسي بيايد پشت درش بايستد. ما زوري به صورت تلفني يك جلسه ميگذاريم. حالا چطور كساني پشت در كميته بودند من نميدانم. در مورد ارتباط تلفني هم به آن خدايي كه بالاي سر است از كساني كه ميگفتند ما هم ميتوانيم انتخاب شويم و ارتباط با من داشتند يا كساني كه انتخاب شدند براي اينكه بيايند زيرمجموعه باشند به عنوان دستيار يك دانهشان را من قاسمپور معرفي كرده باشم يا من با يكي يا دو تا از اعضا هماهنگ كرده باشيم به فلاني راي بدهيم، چنين چيزي نبوده. پسرم موقعي كه من مربيگري ميكردم فوتبال بازي ميكرد. فوتبالش هم بينهايت خوب بود. از جاهايي كه ميشناسند بپرسيد. شما اسم پسر مرا در تيمهايي كه مربيگري كردم پيدا نخواهيد كرد. شايد يك بار ايشان با من آمده باشد سر تمرين ولي يك بار نميبينيد كسي به نام پدرام قاسمپور در ليستهاي من وجود داشته باشد. هميشه هم به من ميگويد من چوب تو را خوردم. من يكبار نرفتم جايي بگويم فلاني پسر من است تستش كن. يك بار نرفتم بازيهايش را ببينم. فقط يك بار رفتم شيرودي آن هم چون سر راهم بود و خانمم غر ميزد كه اين بچه گناه دارد رفتم يك نيمه بازياش را ديدم و رفتم. چطور من الان ميتوانم چنين كارهايي كنم. پسر خودم كه ميتوانستم ميلياردها تومان پول به او برسانم را كمك نكردم. خيليها گفتند فلاني پسرش را بازي داده من ميگفتم اخلاق هر كس فرق ميكند. مطمئن باشيد در اين چيزها من نيستم.
بحث علي دايي شد. اسم ايشان در جلسات كميته فني مطرح شده؟
اصلا
در مورد حضور فرشاد ماجدي برادر سرپرست فدراسيون در تيم ملي جوانان بحث است. شما در جريان بوديد؟
بله
از ايشان دفاع ميكنيد؟
بله
مدتي قبل كه شايعه شده بود ايشان قرار است در كادرفني تيم ملي جوانان باشد آقاي ميرشاد ماجدي تلويحا گفت برادرم رزومه ندارد.
ايشان بازيكن بوده. در جوانان با خود آقاي مرفاوي كار كرده. ما به مربيان گفتيم شما يك ليست ميدهيد به ما. ما نميتوانيم فشار بياوريم به يك مربي كه زيرمجموعه تو را ما انتخاب كنيم. ما تنها كاري كه توانستيم كنيم اين بود كه گفتيم براي هر پست سه تا اسم بدهيد. سه تا دستيار و سه تا مربي گلر و سه تا بدنساز و... همراه با رزومه. بعد انتخاب بشوند. آقاي مرفاوي دستيارانش را خودش انتخاب كرده. اينكه ما الان بگوييم فلاني باشد و فلاني نباشد فردا نتيجه نگيرد ميگويد شما اجازه نداديد. ما در انتخاب دستيار مربيان را مختار ميگذاريم. اين دست ما نيست. ايشان گزينههايش را معرفي كرده و ما ديديم و خودش بايد پاسخگو باشد.
براي انتخابات پيش رو سراغ گزينههاي امتحان پسداده مثل آقايان دادكان و صفايي فراهاني برويم؟
شما مسائل سياسي هم ميتوانيد عنوان كنيد؟
چرا كه نه!
ما توانستيم در اين چهل و چند سال مديراني بياوريم كه كشور را درست اداره كنند؟ اگر ميگويند ميتوانيم چرا نكرديم؟ كه الان دلار بشود سي و خردهاي. تخممرغ بشود اين. گوشت بشود آن. ماشين بيكيفيت بشود فلان. پژو بشود ۶۰۰ ميليون. پس نكرديم. ميشود فوتبال درست شود اگر آدمهاي سالمي بيايند براي راي دادن. آدمهايي بدون وابستگي به چپ و راست و رنگ آبي و قرمز و زرد و سياه و... نيت خيري داشته باشند. نيتي باشد كه آدم سالم با هدف خدمت كردن بيايد. دغدغهاش توسعه فوتبال باشد. حالا نه فوتبال. هر جا. ولي باور كنيد سخت است. امروز يك چيز را نگاه ميكنم و فردا يك چيز بدتر و پس فردا يك چيز بدتر. اين است كه من خيلي بدبين شدم كه ما بتوانيم چيزي را درست كنيم. قبل از عيد آقاي ماجدي زنگ زد گفت بيا فدراسيون. ميخواستم بگويم نميآيم. پسرم بغل دستم بود اشاره كرد گفت بگو فكر ميكنم. به آقاي ماجدي گفتم فكر ميكنم خبر ميدهم. بعد از تماس از پسرم پرسيدم چي ميخواستي بگويي؟ گفت ببين بابا تو ميروي بيرون يك نفر ديگر ميرود. تو اگر ميخواهي چيزي را درست كني بايد بروي داخلش. گفتم اگر زورم نرسيد چي؟ تمام بحث همين زور رسيدن است. بعد با اصرار پسرم رفتم و به آقاي ماجدي گفتم اگر ديدم مثمر ثمر هستم و ميتوانم خدمت كنم ميمانم و اگر ديدم نميتوانم ميروم. كما اينكه خيلي جاها اين كار را كردم. پول خوبي هم ميگرفتم ولي نماندم. حال اينجا كه پولي هم نميگيريم و وقت هم ميگذاريم. بله آقاي صفايي فراهاني بود كه من با ايشان كار كردم ولي باز هم استعفا دادم چون هر جايي نميتوانم كار كنم. ولي آدم قوياي بود. ورزشي نبود ولي قوي بود. آقاي دادكان نشان داده سالم است و ورزشي است. تحصيلات آكادمي و مديريت دارد. معتقدم آقاي ماجدي نميخواهم تعريف كنم ولي ايشان يك سري فاكتورها براي كار كردن دارد. ولي نياز دارد كه قويتر از ايني كه هست باشد. كساني كه در كنارش ميآيند سالم باشند. چون شما قويترين آدم باشيد ولي اطرافتان آدمهاي ثناگويي باشند زمينت ميزنند. اميدوارم اتفاقات خوبي بيفتد. نه فقط فوتبال كه در همه جا. در هر جايي كساني بيايند كه شايسته باشند ولي خيلي نميبينيم كساني كه بتوانند سنگي از جلوي پاي ما بردارند. خيلي اميدوار نيستم. واقعا ما بريديم. من قاسمپور كه جلوي شما نشستم به هر چيزي بدبينانه نگاه ميكنم.
متن و ويديوي كامل اين گفتوگو را ميتوانيد در پايگاه خبري- تحليلي اعتماد آنلاين ببينيد
رفتاري كه با اسكوچيچ ميشود غيراخلاقي است
فدراسيون و كميته فني در جريان ملاقات طارمي و جهانبخش با آقاي رييسي نبود
بحث حضور كيروش در تيم ملي در كميته فني مطرح شد
كيروش چيز خاصي به فوتبال ايران اضافه نكرد
شنيدم كه كيروش با دلالها همكاري ميكرد
شخصيت اسكوچيچ با كيروش قابل مقايسه نيست، دراگان واقعا با شخصيت است
اسكوچيچ براي مصاحبه با فردوسيپور وقت دارد براي شركت در كميته فني نه!
تا عضو كميته فني شدم صدها نفر با من تماس گرفتند براي سرمربيگري در تيمهاي پايه
كسي كه ميشود روي باسنش يخچال سايدبايسايد گذاشت را چه به فوتبال؟
پسرم هميشه ميگويد من چوب تو را خوردم!
اگر ادعاتان ميشود قيمت تخممرغ را ثابت نگه داريد
ميتوانيم از آقايان دادكان يا صفايي فراهاني براي رياست فدراسيون استفاده كنيم