دفاعيه كانت
در برابر يورش ابرهارت
رساله كشف به گوشهاي از ديدگاههاي كانت در باب معرفتشناسي ميپردازد و رابطه فلسفه كانت با عقلگرايي لايبنيتس را مورد پژوهش قرار داده است.
اين كتاب دو فصل و سه ضميمه مهم دارد. فصل نخست با عنوان «مقدمه تاريخي و انتقادي» شامل سه بخش به ترتيب با اين عناوين است: «زمينه تاريخي»، «يورش ابرهارت» و «پاسخ كانت». فصل دوم كتاب نيز «رساله كشف» است كه دو بخش با اين عناوين دارد: «درباره واقعيت عيني مفاهيمي كه هيچ شهود حسياي در ازاي آنها نميتواند عرضه شود. بر طبق نظر آقاي ابرهارت» و «راهحل آقاي ابرهارت براي مشكل «احكام تاليفي چگونه به نحو پيشيني ممكنند؟»
ضميمه نخست نيز شامل نامههاي كانت است به راينهولت، ضميمه دوم نظر شولتس است درباره ابرهارت و ضميمه سوم نيز مقايسههاي مختصر ابرهارت است بين فلسفههاي لايبنيتس و كانت. فصل نخست كتاب در اصل بحثي است درباره انتقاد ابرهارت از كانت كه مدعي است لايبنيتس تقسيم احكام به تحليلي و تاليفي را پيش از كانت مطرح كرده است كه پس از آن پاسخ كانت به اين مدعا مطرح شده و در فصل دوم نيز متن «رساله كشف» درج شده است. كانت اين رساله را در پاسخ به يورش تمامعيار يوهان آگوست ابرهارت نوشته است. دعوي اصلي ابرهارت به بيان ساده اين بود كه هر مطلب صادقي كه در نقد عقل محض هست، لايبنيتس پيشتر آن را مطرح كرده و هر آنچه در نقد با فلسفه لايبنيتس متفاوت است، مثلا محدوديت معرفت به پديدارها، گرفتار خطاست.
بنابراين به اعتقاد او عقلگرايي لايبنيتس قبلا بر شكاكيت هيوم چيره شده و دعاوي ما بعدالطبيعه عقلگرايانه در مقابل انتقاد كانت توجيهپذيرند. كانت به سهم خود چنان از اين يورش به خشم آمده بود كه از عهد ديرين خود، در وارد نشدن به مجادله مستقيم با منتقدانش دست كشيد و حاصل آن، اثري بود شديدا جدلي و اغلب با لحن و آهنگي بسيار كند و در بسياري جهات «قطعهاي استثنايي». با اين حال اين اثر دربردارنده تقرير جديد مهمي از تقسيم احكام به تحليلي و تاليفي و تلاش كانت براي تعريف دقيق فلسفهاش در برابر عقلگرايي لايبنيتس به شمار ميآيد.
به عبارتي «رساله كشف» بيشتر به جنبهاي از نظريه معرفت كانت توجه ميكند كه كمتر مورد توجه واقع شده است بدين معني كه نسبت فلسفه كانت را با عقل گرايي لايبنيتس كه به اندازه نسبت و تقابل آن با شكاكيت ديويد هيوم مهم است، در نظر ميگيرد. در نتيجه اين رويكرد به برخي از اشكالات مهمي كه از ناحيه معاصران عقلگراي كانت به او وارد شده، پاسخ گفته ميشود.
اما شارح اين كتاب يعني هنرياي. آليسون از برجستهترين و شناختهشدهترين كانتشناسان در دنياي معاصر است كه در زمينههاي ايدئاليسم آلماني، تجربهگرايي انگليسي، عقلگرايي اروپايي و فلسفه دين دانش گستردهاي دارد. آليسون جز رياست بر انجمن فلسفي امريكا (بخش اقيانوس آرام) در دانشگاههاي سن ديهگو، يال، پرينستون و بوستون به تدريس اشتغال داشته است.
رساله كشف اثر ايمانوئل كانت با شرح و توضيح هنرياي. آليسون به قلم مهدي ذاكري به فارسي ترجمه و توسط انتشارات دانشگاه مفيد براي بار دوم منتشر شده است.