انرژي هستهاي
و تيغ دو لبه فناوري (3)
محسن هاشميرفسنجاني
بدون ترديد دستيابي به فناوري هستهاي از آرزوهاي هر كشور در حال توسعهاي نظير ايران است و بسياري از كشورهاي توسعه يافته نيز از اين فناوري برخوردار نيستند، بنابراين دستيابي به فناوري بومي انرژي هستهاي ميتواند براي هر ايراني غرورآفرين باشد، اما برخورداري از اين فناوري يك روي سكه است و روي ديگر سكه هزينههاي سنگين دستيابي به اين فناوري و پيامدهاي آن است و اينكه با چه محدوديتهايي كشور مواجه خواهد شد؟ اين يك معادله است كه هر كشوري بايد آن را حل كند و حل كرده است، يكسويش پيشرفت در حوزه هستهاي و غرور ملي و تا حدي بازدارندگي و روي ديگرش محاسبات اقتصادي و هزينهها و محدوديتها. يكي از مشكلات ما در رسيدن به اجماع و وحدت ملي در مورد فعاليتهاي هستهاي يكسويه ديدن اين ماجراست، مسوولان و رسانههاي رسمي تنها يكسو را ميبينند و مخالفان نيز تنها نكات منفي و هزينهها را در نظر ميگيرند در حالي كه حل يك معادله نياز به توجه به دو طرف معادله است و هيچ معادلهاي به صورت يكطرفه شكل نميگيرد. در صورتي كه داشتن فناوري هستهاي چند معادلهاي است و البته تعداد مجهولها از تعداد معادلات نيز بيشتر است. لذا حل كردن چنين دستگاه معادلاتي احتياج به ثابت كردن تعدادي از مجهولات با مدلهاي رياضي، اجتماعي و اقتصادي و ژئوپليتيكي است كه حل معادله را مشكل ميكند. روزي كه آقاي احمدينژاد تحريمها را كاغذ پاره خواند و گفت: «در ايران بچرخيد و ببينيد كه كسي به اين مطالبي توجه نميكند و ايران از مرز توانمندي و اقتدار عبور كرده...
آنها فكر ميكنند در ايران همه فقير هستند و در آلونك زندگي ميكنند و خيليها از آنها ميترسند به ايران بيايند و ببينند، چرا كه اگر ببينند بايد دستشان را بالا ببرند.» و در مقابل آقاي روحاني قبلا و اخيرا آقاي علي مطهري گفتند: نبايد فرصتها را بسوزانيم و هدر بدهيم، آن كه شعار ميدهد هزينه به مردم ايران تحميل ميكند. نميشود جمعي شعار بدهند و آثار شعار ترجمه نشود. پس تكليف مردم چه ميشود؟! جاي تعجب است؟ چرا از تجربيات گذشته پند نميگيريم و از موثر واقع شدن قطعنامهها ميگوييم و به راهحلها نميانديشيم، هر چند كه شرايط فعلي از جمله جنگ اوكراين، بحران انرژي غرب و بحران گندم در جهان را داريم، ولي نبايد اجازه داد دوباره قطعنامههاي شوراي امنيت پايدار شود. زحمت زيادي كشيده شد كه از اثرات قطعنامه شوراي امنيت خارج شويم. فعلا دچار قطعنامههاي كنگره و سناي امريكا و اتحاديه اروپا هستيم، لازم است در جهت شكوفايي و جلوگيري از بيشتر فقير شدن مردم با جديت به راهحلها بينديشيم.
ميدانيم. اولين تحريم ايران مربوط به قبل از انقلاب زمان دكتر مصدق توسط انگلستان عليه ملي شدن صنعت نفت و اولين تحريم بعد از انقلاب اسلامي مربوط به سال 1358 توسط امريكا، عليه تصرف سفارت امريكا در تهران بود. ولي هيچ كدام اجماع بينالمللي و شوراي امنيت نداشت. با تمام تلاشي كه در سال 1382دولت آقاي خاتمي و با مديريت آقايان روحاني و كمال خرازي و تاييد مقام معظم رهبري انجام شد كه پرونده هستهاي ايران به شوراي امنيت سازمان ملل نرود، به دليل وقتكشي غربيها و عدم همكاري براي توسعه فناوري هستهاي ايران براساس بيانيه سعدآباد. در تابستان سال 84 در انتهاي دولت آقاي خاتمي و در ابتداي دولت آقاي احمدينژاد با شكستن تعليق و فك پلمب مركز هستهاي، فعاليتهاي غنيسازي از سر گرفته شد. در فروردين 85 آقاي احمدينژاد رسما دستيابي به فناوري غنيسازي اورانيوم را با راهاندازي يك زنجيره كامل غنيسازي در نطنز اعلام كرد و 20 فروردين هر سال در تقويم رسمي كشور روز ملي فناوري هستهاي نامگذاري شد. آيتالله هاشميرفسنجاني از شخصيتهايي بودند كه به دو سوي معادله يا دو روي سكه توجه داشتند، ايشان كه خود پايهگذار ادامه فعاليتهاي صنعت هستهاي كشور در دوران سازندگي بودند، همانقدر كه به موفقيتهاي هستهاي كشور مباهات ميكردند، نگران هزينهها و تحريمهاي ظالمانه كه موجب جلوگيري از پيشرفت كشور در ساير حوزهها و فقر مردم ميشد، بودند. اين موضوع در خاطرات ايشان به چشم ميخورد كه بخشي را مربوط به سال 85 در موضوع هستهاي ميآورم و انشاءالله به زودي دفتر نشر معارف انقلاب كتاب بخش كامل خاطرات ايشان در موضوع هستهاي را منتشر ميكند. البته فشار 1+5 تا سال 92 و در زمان رياستجمهوري باراك اوباما، با تشديد تحريمها ادامه پيدا ميكند. از سال 92 به بعد آقاي روحاني مسير جديدي را براي رسيدن به توافق آغاز ميكند كه منجر به برجام در سال 94 ميشود. سال 97 ترامپ از برجام خارج ميشود و هماكنون در حال مذاكره براي احياي برجام هستيم.
سهشنبه اول فروردين 1385 – تهديدهاي ناشي از اختلافات جناحي و باندي در داخل و حذف نيروهاي كارآمد از دولت زمينه را براي طمع و فشار خارجي فراهم كرده و مساله غنيسازي هستهاي و مسائل حقوق بشر و تروريسم و فلسطين و لبنان و عراق هم بهانههاي زيادي در اختيار امريكا و اعوانش گذاشته و اظهارات نسنجيده آقاي احمدينژاد سرمايه تبليغاتي وسيعي در اختيار دشمنان قرار گرفته كه ايران را خطر جدي براي امنيت جهان معرفي كنند و تيم تازهكار دولت قدرت مانور در خارج ندارد و تعدادي از سفارتخانههاي مهم ما بيسفير است و ديپلماتهاي كاركشته خانهنشين شدهاند.
دوشنبه 9 مرداد 1385 - متاسفانه شوراي امنيت سازمان ملل امروز قطعنامهاي عليه ايران تصويب كرد با 14 راي مثبت و يك راي مخالف از قطر و يك ماه به ايران مهلت داد كه همه فعاليتهاي هستهاي را تعليق كند و به تاييد آژانس برساند و پروتكل الحاقي را تصويب كند و تهديد كرد در صورت عدم تمكين از ماده 41 فصل هفتم استفاده خواهد شد. امريكا و انگليس از قطعنامه استقبال كردند و ايران آن را رد كرد.
چهارشنبه اول آذر 1385 - 7 صبح به سوي اصفهان پرواز كرديم، در فرودگاه اصفهان پس از مصاحبهاي كوتاه و افتتاح همايش بينالمللي قرآن، به مركز يوسياف اصفهان رفتيم. از ساختمانها و تاسيسات حفاظتي و واحدهاي توليدي UF6 و كارگاههاي قطعهسازي و توليد مواد و انبارهاي ذيربط بازديد كرديم. هنوز پلمب آژانس بينالمللي انرژي اتمي را دارد.
جمعه 3 آذر 1385 - ساعت 8 صبح بازديد از مركز هستهاي نطنز را آغاز كرديم. دكتر روحاني هم رسيدند. از جريان قطعهسازي براي سانتريفيوژها و مونتاژ و سپس از دو زنجيره در حال كار تاسيسات جنبي را بازديد كرديم. دكتر روحاني كه معمولا خبرهاي موفقيتها را با ترديد مينگرد هم پذيرفت كه تا اينجا موفق بودهاند. اولين مجموعه سه هزار سانتريفيوژي و سالن انرژي را آماده ميكنند، از مديران و پرسنل كه اكثرا جوان هستند، قدرداني كردم. انصافا كار بزرگي در دست دارند، از زمان دولت سازندگي شروع شده و با تاخير نزديك به تكميل است. خطر جدي جلوگيري استكبار و انهدام آنها هم وجود دارد.
در مراجعت آقايان دكتر روحاني و مهندس آقازاده در ماشين من نشستند و درباره مسائل هستهاي مذاكره كرديم. آقازاده گفت حفظ ايران و دستاوردها بايد هدف اولي باشد. آقاي روحاني و من تندرويهاي آقاي احمدينژاد و اظهارات نسجيده را مانع ديديم. آقازاده هم از تندروي احمدينژاد ابراز نگراني كرد و گفت فضاي دولت جاي بحث و ابراز نظر نيست و اكثرا وزرا براي حفظ سمت خود تسليمند. از تغيير اعضاي كميته مشورتي هستهاي و كم شدن اختيارات آقاي لاريجاني هم ابراز ناراحتي كرد. نتيجه اين شد كه با اين تندرويها مشكل است از حقوق خودمان حراست كنيم.
دوشنبه 27 آذر 1385 - در جلسه شوراي عالي امنيت كشور در دفتر رهبري براي بررسي راهكار مقابله با مسائل منطقهاي و هستهاي شركت كردم. آقايان لاريجاني و متكي گزارش دادند و بيشتر به مشكلات هستهاي و منطقهاي و آثار منفي هلوكاست كه دنيا را عليه ما بسيج كرده، پرداختند. آقايان فيروزآبادي و رحيم صفوي و ميرحسين موسوي و هاشميشاهرودي هم صحبت كردند. من گفتم بحث در اين مسائل منطقهاي جداي از مساله هستهاي كامل نيست، چون اگر در پرونده هستهاي تحريم و فشار شروع شود ديگر اين راهكارها جواب نميدهد و قابل عمل نيست. احمدينژاد كه معمولا در اينگونه بحثها شعاري حرف ميزند، امروز اصلا حرف نزد.
شنبه 2 دي 1385 - شوراي امنيت سازمان ملل ساعتي پيش قطعنامه تحريم عليه ايران را به اتفاق آرا تصويب كرد. حتي نماينده قطر كه در قطعنامه گذشته راي مخالف داده بود، راي موافق داد. چند شبكه مهم تلويزيون مستقيما بهطور زنده جريان بحث شورا پخش ميكردند و به محض اينكه آقاي ظريف نماينده ايران به دفاع پرداخت پخش مستقيم را قطع كردند.
در لحظات قبل از شروع جلسه [شوراي امنيت سازمان ملل] آقاي لاريجاني براي چارهجويي به دفترم آمد، عصبي بود. از احمدينژاد به خاطر ملتهب كردن سياست خارجي با اظهارات نسنجيده و به هم ريختن اقتصاد كشور انتقاد كرد و گفت امروز به او گفته كه با تعليق دو آبشار مشغول كار غنيسازي موافقت كند كه قطعنامه تصويب نشود، نپذيرفته و با اصرار حاضر شده كه برود با رهبري صحبت كند. از من خواست كه دخالت كنم و نگذارم مصالح كشور پايمال شود.
چهارشنبه 6 دي 1385 - در مقابل تحريم شوراي امنيت، مجلس امروز طرح دوفوريتي را تصويب كرد و از دولت خواست كه در مورد همكاري با ان.پي.تي تجديدنظر كند. قبلا مجلسيان گفته بودند كه به محض تصويب قطعنامه عليه ايران مجلس تصويب ميكند كه ايران از ان.پي.تي خارج شود و با اين مصوبه بيخاصيت و خنثي نشان داد كه نميخواهد به تهديد خود عمل كند و آن را نشان معتدل بودن مجلس گرفت.
پنجشنبه 7 دي 1385 - قطعنامه 1737 شوراي امنيت عليه ايران را بررسي كردم. مطالب خطرناكي دارد ولي سياست تبليغي ايران اين است كه آن را بياهميت معرفي كند كه مردم نگران نشوند. در مقابل مصوبه ديروز مجلس و نيز اظهار وزير خارجه كار نصب سه هزار سانتريفيوژ را آغاز كردهايم. امريكا به ايران اخطار داده كه با اقدامات سخت مواجه خواهد شد. سهشنبه 29 اسفند 1385 - در سياست خارجي وضع بدتري داريم. تقريبا تنها ماندهايم فقط چند كشور سوريه و ونزوئلا دوست ماندهاند. دو قطعنامه از شوراي امنيت عليهمان صادر و تحريمهايي اعمال شده و سومي هم در شرف صدور است. احتمال حمله نظامي امريكا به ايران جدي است و اظهارات احمدينژاد و ضعف ديپلماسي وزارت خارجه كار را سخت كردهاند. با توفيق خداوند منان يادداشتهاي سال 85 را در ساعت 21 روز 29 اسفند به پايان رساندم.