نحوه مواجهه با مقوله حجاب
محمدجواد حقشناس
متفكران معتقدند براي ارزيابي دقيق هر تِز، دكترين، راهبرد، مكتب و ايدهاي بايد ديد، نتايج اين ديدگاهها در جامعه هدف به چه صورتي ظهور و بروز پيدا ميكند. اهميت اين ارزيابيهاي دقيق و تحليلي در آن است كه مسير پيش رو را مشخص و نقشه راه را براي تداوم يا توقف ايده مورد بحث نمايان ميكند. مبتني بر اين پيشفرض بايد ديد دستاورد آن دسته از افراد و جرياناتي كه از ابتداي انقلاب تلاش كردهاند از طريق روشهاي سلبي، خشن و تند، اقشار مختلف جامعه را به سمت حجاب و پوشش اجباري سوق دهند، چه بوده است؟ آيا اين فشارهاي زايدالوصف منجر به افزايش اقبال عمومي به حجاب شده است؟ آيا دختران ايراني به نسبت نسلهاي پيش ارتباط نزديكتري با حجاب برقرار كردهاند؟ پاسخ صادقانه به اين پرسشها نمايان ميكند تا چه اندازه اين روشهاي سلبي، مخرب بودهاند و چگونه باعث دوري دختران ايراني از فرهنگ حجاب شدهاند. اين روزها باز هم ماجراي برخورد با پوشش بانوان و جوانان ايراني، باعث بروز گلايههاي فراواني در افكار عمومي ايرانيان شده است؛ تصاويري هم كه از برخي برخوردها در فضاي مجازي پخش شده، نشان ميدهد كه متوليان امر و مديران هنوز قادر به درك اين مساله ساده نيستند كه استفاده از زبان زور، خشونت، بگير و ببند در مواجهه با مقولات فرهنگي و اجتماعي، نهتنها منجر به نتيجه نخواهد بود، بلكه باعث بحرانيتر شدن اوضاع و شكلگيري مبارزه منفي خواهد شد. مساله استفاده از پوشش مناسب، موضوعي مربوط به امروز و ديروز يا اين دهه و دهه قبل نيست، ماجرايي است كه طي دهههاي متمادي پس از پيروزي انقلاب محل مناقشه و مباحث جدي بوده است. بررسي دقيق روزهاي منتهي به پيروزي انقلاب اسلامي نشان ميدهد در آن برهه نه تنها تمايزي ميان افراد داراي حجاب يا بدون حجاب وجود نداشت، بلكه اقشار و گروههاي مختلف مردمي دوشادوش يكديگر در صحنه مبارزات انقلابي حاضر بودند و مطالبات خود را پيگيري ميكردند. بررسي محتوايي كلام بزرگان انقلاب از امام(ره) گرفته تا ياران ايشان و چهرههاي برجسته انقلاب چون شهيد بهشتي، آقاي طالقاني و... بيانگر آن است كه هيچكدام به روشهاي سلبي و خشن براي مجبور ساختن مردم به استفاده از حجاب اعتقادي نداشتند و معتقد به استفاده از روشهاي آگاهيبخش و فرهنگسازي در اين زمينه بودند. زماني كه اخبار برخوردهاي خشن در خصوص حجاب به آيتالله طالقاني رسيد، ايشان با صراحت اعلام كردند، «حجاب اجباري در كار نخواهد بود.» اما به رغم اين واقعيتها در سالهاي پس از انقلاب برخي افراد و جريانات افراطي تلاش كردند از طريق روشهاي خشونتآميز مردم را به استفاده از حجاب مجبور سازند. بر اين اساس بود كه جماعتي از راهبرد «يا روسري يا توسري» استفاده ميكردند تا به زعم خود، فرهنگ عفاف را در جامعه گسترش دهند. رويكردي كه باعث شد فاصله نسلهاي جوان با واقعيت حجاب بيشتر و بيشتر شود تا جايي كه امروز حتي بسياري از افراد داراي حجاب نيز به صف مخالفان حجاب اجباري پيوستهاند. اين روزها ستادي ذيل عنوان ستاد امر به معروف و نهي از منكر در حال صادر كردن بخشنامههايي است كه هيچ فايدهاي جز اينكه باعث افزايش نارضايتيهاي اجتماعي و عمومي شود، ندارد. اين رويكرد كه به افرادي كه حجاب مورد نظر برخي طيفهاي سياسي را دارا نباشد، خدمات اداري، عمومي و مالي ارايه نشود، باعث دوري بيشتر مردم با نظامي ميشود كه از ابتدا با هدف نزديكتر كردن قلوب ملت پا و مورد حمايت مردمش قرار گرفت. به نظر ميرسد، باز هم بايد به سيره بزرگان انقلاب بازگرديم و متوجه باشيم كه چند قطبي كردن جامعه، ديواركشي و برخوردهاي خشن نه تنها اهداف مورد نظر را محقق نميكند بلكه باعث ايجاد فاصله ميان مردم و نظام حكمراني خواهد شد و نظامي كه حمايت مردمش را همراه نداشته باشد به پيش نخواهد رفت...