ادامه از صفحه اول
نحوه مواجهه با مقوله حجاب
امروز و ديروز يا اين دهه و دهه قبل نيست، ماجرايي است كه طي دهههاي متمادي پس از پيروزي انقلاب محل مناقشه و مباحث جدي بوده است. بررسي دقيق روزهاي منتهي به پيروزي انقلاب اسلامي نشان ميدهد در آن برهه نه تنها تمايزي ميان افراد داراي حجاب يا بدون حجاب وجود نداشت، بلكه اقشار و گروههاي مختلف مردمي دوشادوش يكديگر در صحنه مبارزات انقلابي حاضر بودند و مطالبات خود را پيگيري ميكردند. بررسي محتوايي كلام بزرگان انقلاب از امام(ره) گرفته تا ياران ايشان و چهرههاي برجسته انقلاب چون شهيد بهشتي، آقاي طالقاني و... بيانگر آن است كه هيچكدام به روشهاي سلبي و خشن براي مجبور ساختن مردم به استفاده از حجاب اعتقادي نداشتند و معتقد به استفاده از روشهاي آگاهيبخش و فرهنگسازي در اين زمينه بودند. زماني كه اخبار برخوردهاي خشن در خصوص حجاب به آيتالله طالقاني رسيد، ايشان با صراحت اعلام كردند، «حجاب اجباري در كار نخواهد بود.» اما به رغم اين واقعيتها در سالهاي پس از انقلاب برخي افراد و جريانات افراطي تلاش كردند از طريق روشهاي خشونتآميز مردم را به استفاده از حجاب مجبور سازند. بر اين اساس بود كه جماعتي از راهبرد «يا روسري يا توسري» استفاده ميكردند تا به زعم خود، فرهنگ عفاف را در جامعه گسترش دهند. رويكردي كه باعث شد فاصله نسلهاي جوان با واقعيت حجاب بيشتر و بيشتر شود تا جايي كه امروز حتي بسياري از افراد داراي حجاب نيز به صف مخالفان حجاب اجباري پيوستهاند. اين روزها ستادي ذيل عنوان ستاد امر به معروف و نهي از منكر در حال صادر كردن بخشنامههايي است كه هيچ فايدهاي جز اينكه باعث افزايش نارضايتيهاي اجتماعي و عمومي شود، ندارد. اين رويكرد كه به افرادي كه حجاب مورد نظر برخي طيفهاي سياسي را دارا نباشد، خدمات اداري، عمومي و مالي ارايه نشود، باعث دوري بيشتر مردم با نظامي ميشود كه از ابتدا با هدف نزديكتر كردن قلوب ملت پا و مورد حمايت مردمش قرار گرفت. به نظر ميرسد، باز هم بايد به سيره بزرگان انقلاب بازگرديم و متوجه باشيم كه چند قطبي كردن جامعه، ديواركشي و برخوردهاي خشن نه تنها اهداف مورد نظر را محقق نميكند بلكه باعث ايجاد فاصله ميان مردم و نظام حكمراني خواهد شد و نظامي كه حمايت مردمش را همراه نداشته باشد به پيش نخواهد رفت...
سعيد روستايي را فلك كنيد توقيف افاقه نميكند
جشنوارههاي سينمايي دارند و قامت تفكر فيلمساز را در كنار قدرت كارگرداني يك فيلمساز در نظر ميآورند بدان اثر جايزه داده، به محاق توقيف بُرده شود. فيلمسازش تحت فشار قرار گيرد اين رفتارها و گفتارها در شأن سينماي ايران نيست كه اعتبارش در دنيا به واسطه پرداختن به موضوعات اجتماعي و دغدغهمند بوده و هست. بيشك اين رفتارهاي سلبي سعي دارد امثال سعيد روستايي را به رفتن و خارج شدن از ريل سينماي ايران منتهي سازد اما امثال او نبايد با اين رويكردهاي سلبي و دافعهآميز ناميد شده و فنرش در رفته يا از ميدان به در شود؛ اتفاقي كه براي عبدالرضا كاهاني، بهمن قبادي خيلي قبلترها سهراب شهيدثالث، پرويز كيمياوي، امير نادري، عاليجناب بهرام بيضايي افتاد. سعيد روستايي در دو فيلم قبلياش ثابت كرده كه هنرمنديست اجتماعي كه بهرغم محدوديتهاي وسيع در پرداختن به موضوعات اجتماعي و دايره وسيع خط قرمزهاي شخصي مديران، جريانساز، مولف و مانا بوده است و حق ندارد جا بزند و عرصه را براي بيهنران ويترين قشنگ درونتهي خالي كند ؛ گيرم كه آن وسط فرش قرمز يك بازيگر خون به مغزش نرسيده و عرصه عمومي فرش قرمز را با اتاق خلوت اشتباه گرفته و زنش را بوسيده است و اين نميتواند چماقي براي كوفتن بر سر هنرمندي شود كه در دهه نود موثرترين و جريانسازترين سينماگر ايراني بود و آثارش بر مردم، براي مردم تاثيرگذار بوده و آنها را به تامل و تحسين فرا خوانده است و منتقدان سينماي ايران قامت فكر بلندش را ستوده و تسلطش در كارگرداني ايدهها و نبشتههاي ايدهمندش را رفيع دانستهاند. همان طور كه نابغهاي همچون علي حاتمي در تاريخ سينماي ايران بيتكرار است و نظيرش را ديگر، مادري نزايد، برخورد سلبي با جواناني شبيه سعيد روستايي كه اساسا جايزهبگير نيست و براي جايزه گرفتن فيلم نميسازد، كپيكار نيست و قامت تفكرش در فيلمهايش هر مخاطبي را با هر ميزان سواد به فكر واميدارد امري است مذموم، تاريخ مصرفدار. تجربه تاريخي در سينماي ايران ثابت كرده است كه هيچ فيلم شاخص قابل توقيف نيست حتي اگر اتفاقاتي باعث ناراحتي مديران شود و براي تنبيه فيلمساز مجبور شوند اثرشان را توقيف كنند... شايد فلك كردن فيلمساز بيشتر او را متنبه كند تا توقيف فيلمش. آري با خوانش تاريخ بيشتر متوجه ميشويم شايد بتوان زندگي را بر هنرمندي ناكام كرد اما قامت بلند اثرش را نميتوان نديد گرفت و جايگاه رفيع هنرش در روزگاري ديگر نمايان خواهد شد همانطور كه بزرگترين حماسهسراي جهان بسي رنج برد در سي سال و قدر نديد در روزگار خودش اما جايگاهش در تاريخ، فرهنگ و ادبيات ايران رفيع ماند و بينظيرترين شاعر تاريخ پارسي شد؛ فردوسي بزرگ.