خاطرات سفر و حضر (247 )
اسماعيل كهرم
آلبرت اينشتين به طور قطع يكي از بزرگترين دانشمندان قديم و جديد كره خاكي است. هيچ كس در تمام اعصار و قرون به اندازه او، دانش بشري را در مورد جهان و كائنات افزايش نداد. نيوتن بزرگ با كشف نيروي جاذبه، دانش بشر را در همه دنيا و جهان هستي جاري و ساري ساخت، جهاني پايه گذاشت قطعيتگرا. اينشتين آن را تكامل بخشيد و نسبتگرايي را بنيان گذاشت. در زمان نيوتن، يك متر هميشه يك متر و يك ساعت و يك سال هميشه يك ساعت و يك سال ميبود. اينشتين بنيان گذاشت كه زمان در تغيير است و نيز كميتهاي ديگر. وي نسبيت را به جهان ارايه داد كه هنوز برقرار است. سالها جناب پروفسور براي امتحانات دانشجويان سوالات يكسان را ارايه ميداد. از او پرسيدند چرا هميشه سوالات يكسان است فرمود سوالها يكي هستند جوابها مدام در تغييرند! با پيشرفت دانش ما، متفاوت ميشوند. او راست ميگفت. سالها پيش كتابهاي زيادي خوانده بودم كه در زمان «كرونا» فرصت دوباره خواندن آنها دست داد و نيز مشاهده فيلمهايي كه قبلا ديده بودم عجيب است. كتاب همان كتاب بود ولي برداشت بنده كاملا متفاوت بود. انگار نه انگار كه اين كتاب را خوانده بودم و يا آن فيلم را ديده بودم. شايد خواندن كتابهاي قديم اين فايده را دارد كه شما پي ميبريد كه در يك زمان واحد چقدر تغيير كردهايد! فيلم «شاهد براي تعقيب» را بارها با پدر ديده بودم. بازي چارلز لاتون نظر پدرم را جلب كرد. سالها بود كه دليل آن را نميدانستم. اين بار كه ديدم فهميدم. گويي زمان حس هنرشناسي من را تقويت كرده بود و حالا من هنر را بهتر ميشناختم. اصطلاح انگليسي «تايم ويل تل» آيندهنگري ما را توصيه ميكند. عقل حكم ميكند كه به فكر آينده باشيم.
آن را كه عقل و همت و تدبير و راي نيست/ خوش گفت پردهدار كه كس در سراي نيست
سعدي