جلالالدين همايي
استاد بزرگ تاريخ و فرهنگ ايران
محمود فاضلي
جلالالدين همايي در سحرگاه شب چهارشنبه 13 ديماه سال 1278 در اصفهان به دنيا آمد. پدرش ميرزا ابوالقاسم محمد نصير متخلص به طرب و جدش ملا محمدرضا هماي شيرازي هر دو از شعرا و دانشمندان معروف عصر خود بودند. تحت نظارت پدر دانشمند خود و در خانوادهاي كه كليه اعضاي آن اهل خط و قلم بودند رشد يافت و از اوان كودكي ملزم به فراگيري ادبيات عرب و حكمت و فلسفه شد. در سن ده سالگي منشأت قائم مقام فراهاني، منشأت فرهاد ميرزا و منشأت امير نظام و تاريخ معجم را نزد ميرزا عبدالغفار و شاهنامه فردوسي، كليات سعدي، منتخب قاآني و غزليات محمدخان دشتي را در نزد پدر مطالعه كرد. جلالالدين نزد مادر، خواندن قرآن، گلستان و غزليات حافظ را فرا گرفت. او آموزشهاي مقدماتي را در منزل به فرزندش آموخت و پس از آن، جلالالدين به مكتبخانه رفت.
جلالالدين 6، 7 ساله بود كه به مكتب ميرزا عبدالغفار رفت. هوش و استعداد او در تعليم، چنان بود كه همان روز اول، تحسين استاد را برانگيخت. روز اول، ميرزا عبدالغفار، ديوان حافظ را باز كرد و جلالالدين همانطور كه در خانه نزد پدر و مادر آموخته بود، آن را صحيح و كامل با صداي رسا خواند. استاد، جلالالدين را تحسين كرد. همايي از سن يازدهسالگي به مدت بيست سال در مدرسه «نيمآورد» از مدارس معروف اصفهان كه مركز دانش و فرهنگ اين شهر بود به كسب علوم اسلامي پرداخت. او طي اين سالها ادبيات عرب، فقه، اصول، تفسير، رجال، هيات، نجوم، استخراج تقويم، فنون رياضي، طب و فلسفه را در نزد بزرگترين علما و روحانيون ايران فراگرفت و خود نيز مدتي مدرس بزرگترين حوزههاي علمي و ادبي اصفهان بود. جلالالدين در سال 1300 به نظام آموزشي جديد پيوست و ابتدا به تدريس در مدرسه صارميه اصفهان پرداخت، سپس در سال 1307 به تهران آمد و از طرف وزارت معارف وقت عهدهدار تدريس فلسفه و ادبيات در تبريز شد.
در سال 1310 به تهران منتقل شد و در دارالفنون، دبيرستان نظام و دانشكده افسري به تدريس ادبيات پرداخت و پس از تاسيس دانشگاه تهران به اين دانشگاه دعوت شد و سالها در دوره دكتراي دانشكدههاي حقوق و ادبيات تدريس كرد و مدتي نيز عضو فرهنگستان ايران بود. استاد همايي دو دوره نيز به دعوت دانشگاههاي بيروت و لاهور در اين دانشگاهها تدريس كرد. در سال 1356 دانشگاه تهران مراسم بزرگداشت اين استاد بزرگ تاريخ و فرهنگ ايران را برگزار كرد.
استاد همايي علاوه بر تاليف و تصحيح كتب متعدد شعر هم ميسرود و بيش از پانزده هزار بيت را در ديواني گردآوري كرد. از مشهورترين اشعار او مسجد كبود است كه در وصف مسجد كبود تبريز و اظهار تاسف از ويراني آن سروده است. علاوه بر تحصيل زبان و ادبيات عرب و فقه و اصول، مرحوم همايي علوم عقلي را نيز خدمت مشاهير عصر خود فرا گرفت. بر اثر سختكوشيهاي مستمر طولي نكشيد كه استاد همايي به دريافت چند فقره اجازه روايت و اجتهاد از علماي بزرگ عصر نايل آمد.
مانند غالب دانشمندان ايراني گاهي به تفنن شعر هم ميسرايد و در شعر «سنا» تخلص ميكند. شعر همايي در مايه سنتي فارسي است. پختگي معني و انديشه در آن بارز است. از فصاحت الفاظ و استواري بيان برخوردار است و در عين حال زبان او روان و روشن و ساده است. در ميان اشعار او اثري از هجو و استهزا ديده نميشود. اشعار همايي داراي مضامين اخلاقي، عرفاني و معارف والاي انساني است كه به حق ميتوان شعر همايي را «شعر متعهد» ناميد.
يكي از خدمات اين نويسنده نامدار شرح حال و بررسي آثار، عقايد، افكار ادبي و تمام ابعاد زندگي شاعران بزرگي مانند امام محمد غزالي و مولوي است. وي در دو اثر جداگانه به نام غزالينامه و مولوينامه به اين مهم پرداخته و آثاري بيبديل در اين زمينه خلق كرده است كه مورد استقبال اهل علم قرار گرفت.
در تصحيح متنهاي كهن و ارزشمند زبان و ادبيات فارسي چنان خدمتي كرد كه يكي از بزرگان اين وادي شد. يكي از ويژگيهاي مهم تصحيحهاي وي اين است كه تنها به تصحيح صرف نميپرداخت، بلكه وي با مقدمههاي مفصل و تعليقات پرباري كه در پيش و پسِ متن اصلي فراهم ميآورد، آثاري سودمند و خواندني به دست مخاطب ميداد.
همايي علاوه بر آنكه از برجستهترين محققان زبان و ادبيات فارسي، عرفان، تاريخ و فرهنگِ ايران بود و در تدريس شاخههاي گوناگون ادب فارسي نيز از بزرگترين استادان و معلمان به شمار ميرفت در سرودن انواع شعر نيز چيرهدست بود. شعر او در مايه شعر سنّتي و زبان او ساده و روشن است؛ مشهورترين اثر به جاي مانده از ايشان ديوان اشعار اوست. يكي از مهمترين ويژگيهاي اشعار وي جدا از اهميت ادبي و اخلاقي اين اثر، محتوا و نكات بسيار ارزشمند تاريخي است. اين مجموعه شامل قصيده، غزل، قطعات، مثنويات و رباعيات است اما غزليات وي از اهميت بيشتري برخوردار است. محتوا و مضامين غزليات وي عرفاني، سوزوگدازهاي عاشقانه و موضوعات اجتماعي و همچنين قصايدي دربردارنده مضامين حكمي، عرفاني و اجتماعي است. از ديگر موضوعاتي كه اين اديب در شعرهاي خود به آن ميپردازد، ميتوان به پندنامههاي اخلاقي، مدح و ستايش اهل بيت (ع)، انديشههاي فلسفي و عرفاني، تجليل از بزرگان علم و ادب، شكوه و شكايت از اوضاع نابسامان روزگار اشاره كرد. استاد همايي پس از 45 سال تدريس، در سال 1345 از دانشگاه بازنشسته شد. وي در 29 تير 1359 ديده از جهان فرو بست و دفتر زندگي مردي خستگيناپذير با دنيايي علم ودانش بسته شد و در اصفهان به خاك سپرده شد.