• ۱۴۰۳ يکشنبه ۱۱ شهريور
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5262 -
  • ۱۴۰۱ يکشنبه ۲ مرداد

لاك‌پشت روي آب

صبا صراف

كناره ساحل شهري روي نيمكت‌ها به سمت آب و آسمان نشسته و پاهايم را روي نيمكت‌ها به سمت دريا آويزان كرده بودم تا احساس كنم در خلوت خودم هستم. تمام تلاشم اين بود كه ابرها را نگاه كنم، اما به شكل غيرعادي كه البته گاهي به ندرت اتفاق مي‌افتد تمام ساحل به نظر حاوي اشيايي از وسط دريا بود كه به نزديكي ساحل آمده بودند، بخش زيادي از آن، آلودگي دريا بود متاسفانه، پلاستيك و قوطي‌هاي زيادي به روي آب نزديكي ساحل آمده بودند، البته به همراه آن جلبك يا علف‌ريزه‌هاي زيادي نيز در تمام ساحل در خطي حركت مي‌كردند و به سمت چپ سوق داده مي‌شدند. اين بود كه من هم گاهي ضمن نگاه كردن به آسمان، سري زير كفش‌هايم خم مي‌كردم تا ببينم آن پايين‌ها چه خبر است. واقعا همين پايين هم تبديل شده بود به دنيايي بشري، مثل هميني كه ما در آن زندگي مي‌كنيم، ملغمه‌اي از طبيعت و انسان، علف‌ها در خطي صاف با حركت موج‌ها بالا و پايين مي‌رفتند و لابه‌لاي خود، قوطي، بطري آب يا ته سيگاري را هم به سمت ديگر مي‌بردند، اما در بين آن همه رنگ، يكهو هم لاك‌پشتي را ديدم. آنقدر از ديدن لاك‌پشت به آن بزرگي و پاهاي در حال پارو زدنش كه به سرعت حركت مي‌كرد، خوشحال شدم كه ذوق‌زده بلند به زبان فارسي گفتم: ‌اي جان من، تو ديگه كجا بودي!
آنقدر از ديدن لاك‌پشت خوشحال شدم كه تا به حال از ديدن اختاپوس و عروس‌هاي سمي دريايي خوشحال نشده بودم. لاك‌پشت‌ها اساسا به اعتقاد من دوست‌داشتني هستند و وقتي در صورت‌شان نگاه مي‌كني انگار قبلا جايي ديدي‌شان يا مثلا همسايه‌ات هستند. گاهي يادم مي‌رود اين همان لاك‌پشتي نيست كه مثلا دفعه قبل در شهري يا سال‌ها قبل در حياط خانه‌مان پيدا كردم. احساس مي‌كنم يكي از دوستان قديمي خودم را اتفاقي باز در جايي ديده‌ام. حتي اگر لاك‌پشت بيچاره در مسير شنايش به دنبال جايي براي ايستادن يا زميني كه لاكش را بگذارد مي‌گشت و اصلا توجهي به بالاي سرش نداشت، من تا جايي چشم از او برنداشتم تا دور شد و بلافاصله بعد از او دسته‌اي ماهي‌هاي ريز به اندازه دو بند انگشت وارد ميدان شدند. مثل گرداني فرمانبردار شايد ۵۰ ماهي يا بيشتر، تكه‌اي نان تست را روي آب پيدا كرده بودند و ظاهرا خوشحال مانند آنكه تخت صيقل خورده شاه و تاجش را به سويي مي‌برند، زير نان تست جمع شده بودند و آن را در بالاي دهان و سر خود به سمت چپ همان مسيري كه لاك‌پشت مي‌رفت، هدايت مي‌كردند. 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون