از «تاجگذاري» تا «بازيكنسالاري»
در فدراسيون فوتبال
علي افتخاري
آن روزي كه واژه تاج را از روي يك تيم فوتبال برداشتند و نامش را استقلال گذاشتند، هيچكس فكر نميكرد كه ضعيفترين رييس ورزش تاريخ ايران، محمود گودرزي به دنبال تاجي باشد كه آن را بر سر فوتبال ايران بگذارد. «تاجزدايي» در آن روزگار تا جايي پيش رفته بود كه برخي آدمهاي متعصب حتي «تاج» خروسها را هم ميبريدند تا اين نام «محو» شود. شايد به دلايل متعدد جامعه ورزش خصوصا فوتباليها هرگز محمود گودرزي را به خاطر اينكه فردي را در فوتبال گمارد كه فوتبال را ويران كرد، نبخشند. آنچه محمد دادكان كاشت و عمارتي براي فدراسيون فوتبال خريد و جايگاه فوتبال را ارتقا داد همه آنها را «تاج» بر باد داد. ساختمان فدراسيون فوتبال به مزايده گذاشته شد و حراجش كردند و سند آن را بابت حضور چهل روزه ويلموتس به نام تاميناجتماعي زدند تا استقلال فوتبال در بهرهمندي از دفتري مشخص و مستقل قرباني ندانمكاريهاي فدراسيوني شود كه ويلموتس را به توصيه دلالان به فوتبال كشورمان آوردند و تا همين جاي كار فوتبال ايران حداقل سه ميليون دلار بايد جريمه اين عبثكاريهاي افرادي را بپردازد كه نميدانيم با چه رويي دوباره ميخواهند ناخداي كشتي فوتبالي شوند كه در آبهاي مواج در حال غرق شدن است! هزينهاي كه تاج و تيم مديريتياش بر فوتبال تحميل كردند و ساختمان فدراسيون را از دست داديم تا فدراسيون همچون قصري در هوا معلق باشد. مهدي تاج پيش از حضور در مجمع بايد شفاف و واضح به برخي سوالات پاسخ دهد! سوالاتي درباره پرونده ويلموتس، بدهي به شستا و واگذاري ساختمان فدراسيون فوتبال به اين هلدينگ، عدم اصلاح اساسنامه و تعويق انتخابات و به ويژه شرايط اسفبار تيم ملي در دوره تاج كه ايران را تا لبه پرتگاه حذف از جام جهاني پيش برد. مهدي تاج بايد پيش از انتخابات به ملت ايران، جامعه ورزش و نهادهاي نظارتي پاسخ دهد كه: به عنوان نايبرييس ايافسي چه اقدام مثبتي براي فوتبال قاره كهن و ايران به ويژه فاجعه سلب ميزباني ليگ قهرمانان آسيا از تيمهاي ايراني انجام داده است؟ به عنوان رييس كميته فوتسال و فوتبال ساحلي ايافسي، در خصوص عدم حضور تيم ملي ايران در جام جهاني فوتبال ساحلي چه پاسخي دارد؟ آقاي تاج كه ماجراي ويلموتسگيت را كه ميليونها يورو به فوتبال ما ضرر زده است، به وجود آورد با چه نيتي دوباره ميخواهد بيايد و فدراسيون را تحويل بگيرد؟
از طرف ديگر بر اساس بند ۳ ماده ۳۳ اساسنامه فدراسيون، قانونگذار تصريح دارد افراد نهايتا سه دوره ميتوانند در هيات رييسه فدراسيون حضور پيدا كنند؛ طبق اين قانون حتي اگر تاج در دورهاي استعفا نيز داده است، براساس مقررات ديگر نميتواند ثبتنام كند.
فوتبال ما بهواسطه مديريت تاج و امثالهم به حدي از بينظمي رسيده است كه از آن سوي ديگر لژيونرهايي كه در سطح بالاي فوتبال حرفهاي با آن ديسيپلين خاص فوتبال ميكنند در شگفتم كه چگونه نتوانستند الفباي فوتبال حرفهاي را بياموزند، بازيكناني كه بيانيه عليه سرمربي صادر ميكنند يا ميخواهند مربي قبلي را بياورند و آنقدر بياطلاع هستند كه اين كار آنها را حتي بچههاي مهدكودك هم به سخره ميگيرند.
چگونه است كه اين بازيكنان تيمملي آگاه نيستند كه اين حركات آنها هم خلاف اخلاق حرفهاي است و هم به دور از شرح وظايف آنهاست. حتي آنهايي هم كه اين بازيكنان را براي ايجاد تغيير در كادر فني تيم ملي فوتبال كشور به حضور پذيرفتهاند به گمانم از ورزش حرفهاي بياطلاعند. در كجاي دنيا ورزشكار مربي تيم را انتخاب ميكند؟ در كجاي دنيا مسوولان ورزشي و سياسي براي تغيير كادر فني با ورزشكاران جلسه ميگذارند.
ورزشكاران لژيونري كه بيانيه صادر كردهاند يا با مقامات ديدار كردهاند اگر جرات دارند در ليگ اروپا و ليگهاي معتبر دنيا حتي يك سطر هم توييت يا مصاحبه كنند، اگر شهامت دارند بروند و عليه دربان باشگاهشان يك كلام در جايي سخن بگويند. معلوم است كه اينها هنوز الفباي فوتبال حرفهاي را هم نياموختهاند.
فوتبال ما در اين برهه نياز به يك مدير تمامعيار همچون پرويز دهداري دارد تا با كنار گذاشتن بازيكنان خاطي درسي به آنها بياموزند كه بازيكن مربي را انتخاب نميكند، آن بازيكني كه فكر ميكند فوتبال همهاش بازي كردن در مستطيل سبز است بايد بياموزد كه با احساسات مردم ورزشدوست ايران بازي نكند. اگر شهامت داريد در تيمي كه در ليگهاي معتبر دنيا بازي ميكنيد فقط بگوييد كه ما تداركاتچي تيم را نميخواهيم، اگر جرات داريد بگوييد كه توپجمعكنهاي تيم را نميخواهيد.
بايد فوتبال ما را از حالت بازيكنسالاري خارج كنيد.