خاطرات سفر و حضر (256 )
اسماعيل كهرم
فريب تربيت باغبان مخور اي گل
كه آب ميدهد، اما گلاب ميگيرد!
مصداق مسلم اين شعر مواد مخدر هستند. انواع و اقسام. ريز و درشت. ايراني و خارجي، طبيعي و صنعتي. همه آنها در ابتدا موجب سرخوشي و انرژي كاذب و شادي آني ميشود تا جايي كه دست خود را رو ميكند تا بالاخره پس از يك دولت مستعجل ذات خود و تاثير مخرب خود را بر جسم و جان مصرفكننده آشكار ميكند.
محمد شاگرد اول دانشكده مهندسي دانشگاه پهلوي شيراز بود.در رياضيات تك بود به طوري كه در رياضيات اختراع اسحاق نيوتن به نام Calculus بينظير بود. او راممد كلكولوس ميخوانديم. وقتي به دام گرد افتاد هيكل سهرابوار او از فرم افتاد، تحليل رفت. بورس امريكا را از دست داد حتي ليسانس هم نگرفت! مادر يكي از همدانشگاهيها، در ابتداي شروع عمل از قدرت و تواني كه به دست آورده بود، چقدرشاد بود. او هم بعد از گرفتاري، همه چيز را از دست داد. در فلاكت مرد، رضا پس از گرفتاري از خانواده طرد شد و همه چيزش را باخت. خانه، زندگي و... خانم و بچهها را... و غيره. بهروز عضو نيروهاي مسلح بود و دوره مردان قورباغهاي را در امريكا ديده بود. در درياچه لار در عين اعتياد، 60 متر زير آبي ميرفت! ظرف يك سال نابود شد و شكست . از بين رفت . بنده به خاطر دارم كه يك معتاد از جوانها ميخواست «شما را به خدا هر چه ميخواهيد بكشيد غير از هرويين؛ دست به اين لعنتي نزنيد.» اين را از ديگران هم شنيده بودم با اين فقره شوخي نكنيد! طبق آنچه بنده ديدهام با هيچ كدام از اين گونه مواد نميتوان و نبايد شوخي كرد!
ز شوخي بپرهيز اي با خرد
كه شوخي تو را آبرو ميبرد!
به نظر متخصصان، استعداد آدم از نظر پذيرش اعتياد متفاوت است. گاهي يك نفر با يك بار مصرف معتاد ميشود؛ فقط يك بار.