راه موثر در مقابله با بلاياي طبيعي
جعفر گلابي
ديگر روشن است كه از نوشتنها و گفتنهاي تند و كند و مستدل و منطقي و حتي نوازشگرانه منتقدان و دلسوزان تاثيري حاصل نميشود و مسوولان انتخابهاي خود را كردهاند و روزنه تغييري نشان نميدهند و ما هم سرخوشانه آب در هاون ميكوبيم! در كشور بلاخيز ما تقريبا سالي نيست كه حادثه و مصيبت بزرگي رخ ندهد و همه توجهها متمركز نشود و تلفات سنگين انساني و خسارات بزرگ مالي پيش نيايد. پس از هر حادثه هم سيل فرمايشات و وعدههاي آقايان آغاز ميشود كه براي جلوگيري از اين خسارات عزممان را جزم ميكنيم و بودجه مينهيم و آمادگي فراهم ميكنيم و... تا سال آينده كه باز بلايي طبيعي از راه ميرسد و همين داستان دوباره نعل به نعل تكرار ميشود وديگر هيچ! اگر زلزله خبر نميكند و پيشگيري از تلفات و خسارتهاي آن مقدمات بلندمدت لازم دارد سيل كه چنين ماهيتي ندارد، اگر احداث سيلبندها و كانالها و پاكسازي حريم رودخانهها و لايروبي آنها بودجه ميخواهد و مطابق مديريتهاي ايراني دهها جلسه لازم دارد و بايد تامين اعتبار شود و در اولويت نيست و بالاخره چند سال طول ميكشد و... هشدار مفيد و موثر كه بودجه آنچناني نميخواهد چرا صداوسيما از يك هفته پيش برنامههاي عادي خود را قطع نكرد واطلاعرساني لازم را صورت نداد؟ چرا در نقاط مشخص حادثهخيز صدها بلندگو به كار گرفته نشد تا مردم را به ترك منطقه فرا بخوانند؟ چرا از رسانه همهگير گوشيهاي همراه استفاده نشد و پيامهاي خطر با حداكثر حساسيتآفريني ارسال نشد؟ مگر سيل ويرانگر قبلي كافي نبود تا حداقل در اين زمينه تجربه كسب كنيم ونيروهاي امدادي در محلها مستقر شوند و طريقه موثر انذار مردم به كار گرفته شود؟ چرا براي حساس كردن جامعه و هماهنگيهاي لازم هيات دولت با فرماندهان نظامي و امدادي حداقل يك هفته پيش جلسه اضطراري تشكيل ندادند؟ آيا جز اين است كه ما به علاج واقعه پس از وقوع عادت كردهايم و هر ميزان از خسارتهاي جانكاه بيدارمان نميكند؟ آيا غير از اين است كه انواع اشتغالات ضرور و غير ضرور مسوولان، به ايشان اجازه تمهيدات لازم را نميدهد؟
آيا حفاظت از جان هموطنان نبايد در اولويت همه مديران و در صدر همه برنامهها و مستولي بر همه سياستها باشد؟
حداقل در حادثه مولمه سيل اخير ثابت شد كه ما، در اين زمينهها تا چه حد كند و دير و غيركارشناسانه و بعضا سياسي عمل ميكنيم. اگر چنين است كه هست وفعلا اميدي به اصلاح روشها و ايجاد آمادگيها و حساسيتها نيست سوال بزرگ اين ميشود كه چه بايد كرد؟ ظاهرا اين اشتباه است كه اصلاح حتي در زمينه مقابله با حوادث طبيعي از بالا به پايين صورت گيرد. ما مردم بايد دريافته باشيم كه هيچكس به اندازه خودمان به فكرمان نيست. ما خودمان بايد دست به كار شويم و دانش و تجربه و حساسيت لازم براي مقابله با خطرها و تهديدها را كسب كنيم. اگر اين خرد و عزم جمعي ايجاد شود قطعا دستگاههاي اجرايي هم به كمك خواهند آمد و يك سيستم موثر و عظيم و توانمند دفاع غيرنظامي در مقابل حوادث طبيعي ايجادميشود. براي نمونه اگر در برابر كرونا خود مردم كار ساده و موثر ماسك زدن و رعايت فاصله اجتماعي را تا ريشهكن شدن اپيدمي فرو نگذارند خيلي زودتر از تصوركشور ما از بلاي بزرگ كرونا نجات پيدا ميكند. اگرچه هر ميزان از آگاهي و اقدام و همت مستقل مردم براي دفع خطرات ذرهاي از مسووليت مسوولان نميكاهد ولي چرا بايد هميشه چون صغار منتظر باشيم كه مديران لطف كرده به فريادمان برسند؟ همه داستان آن بنده خدا را خواندهايم كه سيل را ديده بود و چون فرياد هشدارهايش موثر نميشد مجبور ميشود با سنگ شيشه ماشينها را بشكند و آنها براي گرفتنش از حاشيه رودخانه دور شدند و از خطر حتمي جستند. اگرما خودمان به فكر خويش نيستيم و جان و سلامت خود را در اولويت قرار نميدهيم چه انتظاري از مسوولان داريم كه به سياست مشغولند و سهلانگاري ما را ميبينند و به تناسب اهمال ما به ميدان عمل پا ميگذارند؟ كاش در همه زمينهها اهل فن مسوولانه ورود كنند و در آگاه ساختن مردم در برابر خطرها از كوشش همهجانبه فرو نگذارند. اگر هواشناسان مستقل وعلاقهمند به مسائل هواشناسي كه قطعا انواع نقشههاي موجود در اينترنت را رصد ميكنند فردا يا جمعا در شبكههاي اجتماعي در سطحي گسترده هشدارهاي لازم را ميدادند چه بسا هم مردم حساس ميشدند و هم مسوولان زودتر عمل ميكردند و حالا بيش از 60 خانواده عزادار عزيزانشان نبودند. در زمينه كرونا تعداد زيادي ازپرشكان مستقلا به آگاهيبخشي جامعه همت كردند و خدا ميداند كه همين اطلاعرسانيها جان چه تعداد از هموطنان را نجات داده است و چه دين بزرگي به گردن ما دارند. گروهها و شخصيتهاي مورد وثوق مردم در سطوح مختلف و در حوزههاي گوناگون هستند و مستقيم و غير مستقيم ميشود اين تعامل را به وجود آورد و از شدت خطرات و خسارتها كاست. جامعه آگاه براي مصالح خويش نه تنها خود همت ميكند كه مسوولان را هم به دنبال خويش ميكشد.