ناصر ايماني، فعال سياسي اصولگرا در گفتوگو با «اعتماد» :
انتقاد از پاچههاي گلي نيمه خالي ليوان است
فضاي مجازي اين روزها پر شده از عكسهاي مسوولان در ديدار از مناطق سيل زده كشور كه البته با حملات و نقدهاي تند برخي كاربران شبكههاي اجتماعي مواجه شده. اين كاربران حضور مديران و نمايندگان مجلس را حركتي پوپوليستي تلقي كردند كه درد مردم را نشناخته و به مصائب آنها آشنا نيستند. در حالي كه منتقدان چنين ديدگاهي معتقدند مديران اجرايي يا حتي نمايندگان بر حسب وظيفه و در راستاي مديريت هوشمندانه عمل كرده و به موقع در صحنه حضور يافتند و نميتوان همه اقدامات را با عينك بدبيني و عوامفريبانه ديد. اما چه چيزي باعث ميشود كه حضور يك مسوول در بحران و حادثهاي مانند سيل و زلزله حركتي پوپوليستي تلقي شود و چگونه ميتوان مرز بين مديريت آگاهانه و هوشمندانه را با رفتار پوپوليستي مشخص كرد. همچنين اين نگاه بدبينانه به مسائل مهم جامعه در شرايط كنوني چه آسيبي به اعتماد عمومي وارد خواهد كرد؟ ناصر ايماني، فعال سياسي اصولگرا در گفتوگو با «اعتماد» به اين ابهامات پاسخ داده كه مشروح آن را در ادامه ميخوانيد.
در روزهاي اخير حضور مسوولان اجرايي و نمايندگان مجلس در مناطق سيل زده از سوي برخي در شبكههاي اجتماعي و فضاي مجازي مورد نقد قرار گرفته و آن را حركتي پوپوليستي و عوامفريبانه تلقي كردند به نظر شما چه چيزي باعث شده چنين ديدگاهي به وجود بيايد و مرز بين رفتار پوپوليستي با مديريت آگاهانه چيست؟
بايد بپذيريم كه فضاي مجازي ما آلوده است و بهطور مطلق نميتوان به آن اعتماد كرد. البته اين بدين معنا نيست كه همه مطالبي كه در فضاي مجازي منتشر ميشود محل اعتنا نيست، بلكه منظور اين است كه اكثر مطالب منتشر شده در اين فضا با واقعيت فاصله دارد. متاسفانه فضاي مجازي به گونهاي شده است كه صحنه كشور را سياه ميبينند و هر اقدام ولو مثبتي كه صورت ميگيرد، فقط به جنبههاي منفي آن ميپردازند. به قول معروف هميشه نيمه خالي ليوان را ميبينند. بنابراين اكثر تحليلها و برداشتها در اين فضا به نفع مصالح عمومي نيست. همچنين نكته ديگري كه بايد به آن توجه كرد، اين است كه فضاي مجازي ما بعضا از خارج از كشور هدايت ميشود. اينها مواردي است كه ما بايد بپذيريم و نسبت به كاهش اعتمادعمومي از اين طريق هشدار داد. عكسهاي منتشرشده برخي مسوولان در حادثه سيل اخير كه در شبكههاي اجتماعي و فضاي مجازي با عنوان پاچههاي گلي مورد نقد قرار گرفته درواقع همان نيمه خالي ليوان است. واقعيت اين است كه اگر مسوولان مربوطه در هر سمت و جايگاهي در يك صحنه حادثه اجتماعي حضور پيدا كنند بيشتر از آن تفسير پوپوليستي ميشود. همچنين اگر حضور به موقع و آگاهانه نداشته باشند به عدم آشنايي و ناديده گرفتن مصائب و مشكلات مردم از سوي مسوولان متهم ميشوند. بالاخره وقتي يك مسوول در يك حادثه حضور پيدا ميكند در يك وضعيت مناسبي نيست، پس نميتوان از آن تعبير پوپوليستي كرد. بايد براي درمان آن فكر راهكاري بود و تسليم فضاي مجازي نشد، چرا كه نميتوان از تاثيرات بلندمدت آن بر افكار عمومي چشمپوشي كرد.
چگونه ميتوان مرز بين رفتار عوامفريبانه را با رفتار آگاهانه و هوشمندانه برخي مديران مشخص كرد؟
يك زماني است كه برخي مسوولان و مديران در يك حادثه حضور پيدا كرده و چند عكس يادگاري ميگيرند و از محل حادثه خارج ميشوند، يعني نه جلسهاي تشكيل ميشود و نه علل بروز حادثه مورد بررسي قرار ميگيرد. اين ميشود همان تعبير پوپوليستي كه از شكل و هيبت عكس نيز ميتوان مشخص كرد. اما اگر واقعا مديران مربوط براي رسيدگي به مشكلات مردم در صحنه به موقع حضور پيدا كردند و در اين بين عكسي هم از آنها گرفته شد و بعدها منتشر شده اين را نميتوان حركت پوپوليستي قلمداد كرد. نميشود گفت هر مسوولي كه آمد كسي حق ندارد عكس بگيرد يا آن را منتشر كند. برخي ميخواهند از طريق همين فضاسازيها كاري كنند كه اساسا مسوولان در صحنههاي اجتماعي حضور پيدا نكنند. الان هر گوشي موبايلي خودش يك دوربين است و بالاخره يك نفر از اين صحنهها عكس خواهد كرد.
عموما نقدهايي كه در شبكههاي اجتماعي بيان ميشود بدون در نظر گرفتن منافع و مصالح عمومي است اين امر چه تاثيري بر اعتماد عمومي دارد و چه آسيبهايي را به همراه خواهد داشت؟
در شرايطي كه اعتماد عمومي جامعه به حاكمان و تصميمگيران در سطح مطلوبي قرار ندارد قاعدتا اين فضاسازيها راحتتر مانور داده ميشود. يعني اينها در بستري از كمبود اعتماد عمومي، سوار بر موج شده و مانور ميدهند. اما چه بايد كرد؟ به عقيده من فعالان رسانهاي و سياسي در اين زمينهها بايد حضوري فعال داشته باشند و منفعل عمل نكنند. بدين معنا كه زماني ميبينند كه به اقدام مثبتي كه توسط برخي مسوولان يا حتي سلبريتيها صورت گرفته، حمله ميشود؛ شجاعانه از آن دفاع كنند.
يكي ديگر از اقدامات ما در اين زمينه اطلاعرسانيهاي درست و به موقع است. يعني اگر برخي نمايندگان مجلس يا مسوولان قوه مجريه در حوادثي همچون سيل و زلزله حضور پيدا ميكنند، خود دستگاههاي ذيربط و خبرگزاريهاي مستقل و منتقد بايد به سرعت اطلاعرساني كنند و اجازه ندهند كه فضا به شكلي پيش برود كه اقدام آنها به صورت حركتي پوپوليستي و نمايشي تلقي شود. مشكل ما به دليل عدم اطلاعرسانيهاي صحيح است.
نقش كنشگران سياسي و اجتماعي در قوام دادن به اعتماد عمومي را چگونه ارزيابي ميكنيد؟
منفعل عمل كردن كنشگران سياسي و اجتماعي، همچنين فعالان رسانهاي باعث ميشود كه فضا براي مانور هرچه بيشتر اين جماعت فراهم شود تا افكار ناصحيح خودشان را به كرسي بنشانند.