برگزاري کنگره دهم حزب انجمن اسلامی مهندسان ایران با پيام سيد محمد خاتمي
اصغرزاده دبيركل ماند
در اين کنگره موانع پروژههاي رفورميستي در ساختارهاي يكدست بررسي شد
گروه سياسي
دهمين كنگره حزب انجمن اسلامي مهندسان ديروز 21مردادماه با حضور بيش از هزار و دويست عضو انجمن از سراسر كشور و با قرائت پيام سيدمحمد خاتمي برگزار شد. كنگرهاي كه در آن با راي اجماع اعضاي شوراي مركزي جديد انجمن مهندسان ايران، ابراهيم اصغرزاده به عنوان دبيركل اين انجمن انتخاب شد و در بيانيه پايانياش، ضمن تشريح آسيبهاي پيش روي اصلاحات، نسبت به شرايط نابسامان سياسي كشور نيز هشدار داده شد. در اين بيانيه با بازخواني مشكلات پيش روي كشور كه برآمده از عدم توجه به شايستهسالاري، مدارا، تنشزدايي، مردمسالاري و... است، تنها راهحل مشكلات، بازگشت به رويكردهاي مردمسالارانه براي برگزاري انتخاباتي پرشور، رقابتي و فراگير عنوان شده است. اما نقطه كانوني اين كنگره، پيام سيد محمد خاتمي بود كه بهطور اخص خطاب به اعضاي حزب و طور عام، خطاب به همه مردم ايران و مجموعه تصميمسازان و سياستگذاران كشور ارايه شد. خاتمي در اين پيام يكي از عمدهترين عاملهاي نگونساري و فلاكتهاي بشري در تاريخ را خروج قدرتهاي متمركز از مدار خود ارزيابي ميكند، خروجياي كه باعث ميشود، ساختارها به جاي تلاش براي رضايت مردمان، خود را ارباب مردم دانسته و مردم را فرمانبردار مطلق خود و خود را فرمانده مطلق تلقي كنند. رويكردي كه رييس دولت اصلاحات آن را آغاز ويراني و ظهور و بروز مشكلات قلمداد ميكند. خاتمي زماني عدالت را محققيافته ميداند كه حق حاكميت انسان بر سرنوشت خويش از جانب حاكمان به رسميت شناخته و زمينه پيگيري مطالبات مردم به عنوان وارثان حقيقي كشور فراهم شود.
زدودن خاطره پروژه يكدستسازي قدرت
اما در بخشهايي از بيانيه پاياني حزب آمده است: «يقين، زين كاروانسراي بسي كاروان گذشت؛ ايران، وطن عزيز همه ماست، اين وطن بيش از هر زمان ديگري امروز در سايه بحران ناكارآمدي و تبعيض سيستماتيك، آسيبپذيرتر از گذشته در معرض تهديدهاي بيسابقه قرار گرفته است... دو عنصر اساسي در خلق چالشهاي امروز جامعه ما، فقدان كارآمدي و شفافيت است. حوادثي نظير فروريختن ساختمان متروپل يا خارج شدن قطار از ريل و قبلتر از آن حوادثي نظير آتشسوزي ساختمان پلاسكو نماد بارز و مشخص عدم شفافيت، ناكارآمدي و رانتخواري است. آنچه در آبادان اتفاق افتاد، پردهبرداري از يك فساد سياسي و اقتصادي پنهان در لايههاي زيرين آن بود كه به همراه بياعتمادي عمومي برملا شد. فروريزي متروپل نمادي بود از برتري رانتخواري بر تخصص، غلبه فساد بر شايستهسالاري، سودجويي و مالاندوزي بر توجه به مسائل صنفي و مهندسي. واكنش مسوولان نيز در مقابل با اين چالشها تنها در گرفتن چند عكس يادگاري در مقابل ساختمان فروريخته و فرورفتن در گل و سيلاب تقليل پيدا كرده است. مرور چالشهاي يك دهه اخير... مشخص ميكند كه عدم شفافيت و فرصتطلبي كه با زيربناي نظارت استصوابي بسط يافته است، تماما در نبود بسترهاي دموكراسي در كشور و وجود تبعيض سيستماتيك به نفع يك جريان، شرايطي را رقم زده تا بحرانهايي سخت، دولت و تمامي اقشار جامعه را تحتتاثير سوءمديريت قرار دهد. بر كسي پوشيده نيست دولت فعلي از جميع جهات از جمله اقتصاد، روابط خارجي، امنيت و... ناكارآمد است. اين درحالي بود كه با يكدست كردن تمام اركان قدرت ... وعدههاي شكوفايي به مردم داده بودند. در نظام سياسي ما متاسفانه اولا، دموكراسي به انتخابات تقليل يافته است، آنهم نسخهاي ضعيف و ناقص از انتخابات؛ ثانيا، همين نسخه انتخاباتي هم چنان پيچيده ميشود كه در تحليل نهايي، نميتواند بسياري از نقشها و حقوقي را ايفا كند كه در دموكراسيهاي متعارف، معمولا از طريق انتخابات محقق ميشود.» در ادامه بيانيه تاكيد شده: «طبق آخرين نظرسنجي ايسپا ميزان عدم اعتماد ملت به ملت به 68.2 درصد رسيده است. اين يعني بيش از نيمي از مردم ايران حتي به يكديگر نيز اعتماد ندارند... مساله اصلي عرصه سياست كشور اين است كه به رغم وجود ظرفيتهاي دموكراتيك قانون اساسي و ميراث غير قابل انكار رهبر فقيد انقلاب كه معتقد بود «ميزان راي ملت است»، هسته سخت قدرت، انتخابات آزاد و دموكراتيك را بر نميتابد و آن را بازي مرگ و زندگي خود ميپندارد... شايد از همين رو اقتدارگراهاي حاضر در مجلس و دولت با توجه به تضاد منافعشان با عنصر شفافيت در پي بستن فضاي مجازي تحت عنوان مجعول طرح صيانت هستند و از ديگر سو با تضعيف شديد نهادهاي مدني و احزاب در تلاش براي از بين بردن كوچكترين روزنههاي حقطلبي قانوني جامعه و شفافيت نسبت به عملكرد خود هستند.» در اين بيانيه با اشاره به اينكه انجمن مهندسان ايران همچنان اصلاحطلبي و رفورم اساسي در همه زمينهها از سطوح صنفي تا سطوح عاليه سياسي را امكانپذير و در عين حال كمهزينهترين راه براي برونرفت از شرايط كنوني كشور ميداند، آمده: «تاكتيك اصلي اصلاحات در اين شرايط، سازماندهي نيروها از پايين است... ما هشدار ميدهيم كه تمركز همه قدرت براي دخالتگري مطلق در هر موضوع و هر بخشي از جامعه، ما را به سوي سيستم اقتدارگراي محض ميراند... مردم رنجكشيده كه بحران اقتصادي اين روزها را تجربه ميكنند؛ ميبينند كه قدرت خريد و پسانداز اندكشان بيش از هر زماني ديگر كوچكتر و محدودتر ميشود. از سال ۱۴۰۰ در انتخاباتي غيررقابتي و با مشاركت حداقلي، دولت و حاكميتي يكپارچه از اقليتي پرادعا ولي شديدا ناتوان و ناكارآمد بر سرنوشت سياسي و اقتصادي و اجتماعي ملت ايران مسلط شده است. تورم مزمن بالا و از هم گسيخته قيمتها، قيمتگذاريهاي دستوري، فرار سرمايههاي مادي و معنوي از كشور، ركود و بيكاري، شكاف عميق طبقاتي، ضريب جيني بالا همراه با نرخ فلاكت شصت درصدي، نظام بانكي بحرانزده و ربوي، كسري بودجه بالا و نامتعارف، چاپ پول و رشد بيسابقه نقدينگي، قطع ارتباط مالي استاندارد با اقتصاد بينالمللي و بسياري ديگر از اين شاخصها، حاكي از وضع اسفبار اقتصاد امروز ماست...»
مرزبندي اصلاحطلبان با محافظهكاران
يكي از بخشهاي مهم اين بيانيه آسيبشناسي شفافي است كه در خصوص حركت اصلاحطلبان ارايه ميكند: «انجمن اسلامي مهندسان اگرچه در كنار اصلاحطلبان حركت ميكند، اما مرزبنديهاي خود را با شبهاصلاحطلبان قدرتمحور و محافظهكار كه جز ضربه زدن به اعتماد جامعه دستاوردي نداشتهاند، حفظ خواهد كرد. در اين ميان برخي اصلاحطلبان محافظهكار نيز پاي خود را جاي پاي اصولگراها گذاشتهاند. بسياري از مردم، عقبنشينيهاي مستمر اصلاحطلبان از مواضع خود را نه يك راهكار كه آن را راهبرد اصلي جبهه اصلاحات تلقي كرده و اصلاحطلبان را در بازتوليد وضع موجود و حتي فراتر از آن، به عنوان عامل بازتوليد و تحكيم نابرابري و فساد موجود مقصر قلمداد ميكنند... پر واضح است اصلاحطلبي و پروژه اصلاحات رفورميستي اكنون با موانع بسيار روبهرو شده است. بسيج سلبي پيش از انتخابات با ترساندن جامعه از لولوي افراطيون ديگر موثر نخواهد افتاد؛ چراكه اصلاحطلبان در اين سالها به رغم پيروزي در انتخابات نتوانستند جلوي پيشروي تندروها و افراطيون را بگيرند. انجمن اسلامي مهندسان لازم ميداند يادآوري كند تن دادن بيقيد و شرط به پذيرش نظارت استصوابي و نمايش اشتياق ورود به قدرت به هر قيمت، ماهيت عمل سياسي و مرجعيت اخلاقي آنها را به عنوان كنشگر مصلح به مخاطره ميافكند و اصلاحات را به سطحي نازل از محافظهكاري، منصرف از توسعه سياسي فرو ميكاهد... لازم است تا از فرصت استثنايي كه يكدستشدن حكومت براي ايجاد اصلاحات فراهم آورده، بهره برد و با اتكا به حمايت افكارعمومي، طرحي نو دراندازد. » همچنين در اين بيانيه آمده: «ما بر اين باوريم كه بايد با سلب قدرت از اليگارشها و ابربنگاههاي اقتصادي- نظامي، كشور را از ناكارآمدي مزمن رهانيد. بايد از انتخابات آزاد و معنادار دفاع كرد تا با رفع همه تبعيضهاي نهادينه، رفاه عموم مردم تامين شود. به اين طريق جريان اصلاحات نيز قادر خواهد بود مساله «نمايندگي» خود را احيا كند. ما ضمن تاكيد بر تداوم ائتلاف با ساير گروههاي اصلاحطلب به رصد و نقد عملكرد سياستگذاران و دولتمردان و اجزاي حاكميت خواهيم پرداخت. در كنار اكثريت جامعه ميمانيم و تا سرحد توان از حقوق ملت و منافع ملي و شعار ايران براي همه ايرانيان دفاع خواهيم كرد.»
قرائت پيام سيد محمد خاتمي در كنگره حزب انجمن اسلامي مهندسان ايران
قدرت متعلق به مردم است
اعتماد|روز گذشته همچنين پيام سيدمحمد خاتمي در دهمين كنگره حزب انجمن اسلامي مهندسان ايران قرائت شد. رييس دولت اصلاحات در اين پيام يادآور شده است: «بسمالله الرحمن الرحيم؛ حق حاكميت انسان بر سرنوشت خود، (از آن جهت كه انسان است) حقي است طبيعي و به نظر خداباوران ژرفانگر و خردمند، حقي است الهي، (چنانكه در اصل ۵۶ قانون اساسي آمده است) و طرفه اينكه آدمي به تجربه تاريخي و مسير پرهزينهاش براي دستيابي به سامان مناسبتر براي زندگي جمعي، به آن رسيده است. انسان در جمع زندگي ميكند و جمع بر مدار قدرت سامان يافته پديد ميآيد و پايدار ميشود مهم اين است كه قدرت، متعلق به مردم باشد و قدرت متمركز و سامان يافته ناشي از قدرت منتشر يعني مردم و نماينده آن و تحت نظارت آن باشد. يكي از عمدهترين عاملهاي نگونساري و فلاكتهاي بشري در تاريخ اين بوده است كه قدرت متمركز از مدار خود خارج شده است و به جاي اينكه ناشي از اراده و رضايت مردمان و نماينده آنان باشد، خود را ارباب مردم دانسته و مردم را فرمانبردار مطلق خود و خود را فرمانده مطلق دانسته است و منطق ويرانگر به الحق لمن غلب بر منطق فاعرف الحق تعرف أهله، غلبه يافته است. در هنگامه پرشور و شعورآفرين عاشورايي، توجه به فلسفه عاشورا و بينش و منش حضرت اباعبدالله الحسين عليهالسلام كه مظهر خداباوري، مردم خواهي، اخلاق محوري و ايثار بوده است اهميت فراوان دارد. امام شهيد، با فرياد بلندي كه چون توفان در رواق تاريخ پيچيد، خطاب به مردمي كه براي كشتن او آمده بودند، فرمود: «اگر دين نداريد و از روز بازپسين بيمي به خود راه نميدهيد، در دنيايتان آزاده باشيد. او، آزادي و آزادگي را منوط به دينداري نكرد، بلكه دينداري را پاسدار و تقويتكننده آزادگي كه جوهر آدمي است، دانست. اين پيام بلند و آموزه درخشان عاشورايي براي ملت سرفراز ايران كه آفريننده انقلاب بزرگي بوده كه جنبه سلبي آن عبارت است از نفي استبداد، نفي استعمار و نفي عقبماندگي و عقبافتادگي و جنبه ايجابي آن در استقلال، آزادي و جمهوري اسلامي مردممدار و عدالتمحور خودنمايي ميكند، از اهميت مضاعف برخوردار است. عدالت آنگاه تحقق مييابد كه حق هر صاحب حقي به او داده شود و كدام حق بالاتر از حق حاكميت انسان بر سرنوشت خود كه اگر بود فساد از ميان برميخيزد و فقر و محروميت و تبعيض محو ميشود و پيشرفت همهجانبه رو مينمايد و مقاومت و مقابله در برابر كژتابيها، بدرفتاريها و توطئههايي كه از بيرون و درون بهروزي مردم و اعتلاي ميهن را هدف قرار ميدهد، پديد ميآيد و پايدار ميشود. بكوشيم تا جمهوري اسلامي را چنين بدانيم و چنين بخواهيم و براي استقرار آن و درمان انحرافهايي كه احيانا پديد آمده و ميآيد و اصلاح امور در جهت خواست تاريخي اين ملت بزرگ و نوميد و ناكام كردن آنان كه عترت، برخورداري و سربلندي ملت ما را نميخواهند تلاش و مجاهدت فكري و عملي كنيم. با اداي احترام به انجمن اسلامي مهندسان ايران و همه نهادهاي مدني خيرخواه، كامرواني اين انجمن محترم را در نشست سراسري خود در جهت تامين خير و منافع ملت و كشور و شناخت و شناسايي «جمهوري اسلامي» آنگونه كه بايد باشد از خداوند منان خواستارم. سيد محمد خاتمي؛ مرداد ماه ۱۴۰۱»