• ۱۴۰۳ پنج شنبه ۲۹ آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 5277 -
  • ۱۴۰۱ يکشنبه ۲۳ مرداد

راستي‌آزمايي اظهارات مدعيان كمك به فوتبال ايران

فكت‌هايي كه نشان مي‌دهد صداوسيما به فوتبال زور مي‌گويد

علي ولي‌اللهي

 

به اين چند فكت توجه كنيد: صداوسيما بابت هر ثانيه تبليغ قبل از مسابقه فوتبال بيش از 130 ميليون تومان دريافت مي‌كند. اين رقم براي بازي‌هاي مهم نظير دربي يا بازي‌هاي ملي تا چند برابر افزايش پيدا مي‌كند. صداوسيما در سال 1400 مبلغ هفت ميليارد و 200 ميليون تومان بابت سهم ورزش از تبليغات تلويزيوني به وزارت ورزش پرداخت كرده است كه سهم فوتبال بين 52 فدراسيون مي‌شود كمتر از 150 ميليون تومان. مجريان صداوسيما مي‌گويند صداوسيما تنها نهادي است كه به وظيفه خود در پرداخت سهم ورزش عمل كرده است. فيفا و‌ اي‌اف‌سي ارزش پخش تلويزيوني ليگ ايران را چيزي در حدود 150 ميليون دلار تخمين زده است. 
با همين فكت‌ها به راحتي مي‌توان فهميد كه صداوسيما حق ورزش را نداده است. در اين بين مهم نيست كه يك قانون غيركارشناسي شده در مجلس تصويب شده باشد كه مجموع درآمدهاي تلويزيون از پخش مسابقات ورزشي حداكثر 150 ميليارد تومان است و از اين مقدار 30درصد حق ورزش است كه بايد بين 52 فدراسيون تقسيم شود. مهم نيست كه دو مجري فوتبال برتر كه بيشتر از فوتبالي بودن نقش ويزيتوري ستاره مربع‌ها و اپليكيشن‌ها را برعهده دارند صاف توي دوربين زل بزنند و از دادن حق پخش تلويزيوني دم بزنند و تلاش كنند هواداران را فريب بدهند. مهم نيست دوربين صداوسيما وسط پخش بازي استقلال و سپاهان بازي‌اش بگيرد و براي نشان ندان جمله «پخش غيرمجاز اينترنتي مسابقات، تضييع حقوق هواداران و سهامداران» بيايد پايين تا بنرهاي كنار زمين ديده نشود! تنها چيزي كه اهميت دارد اين است كه صدواسيما حق فوتبال را نمي‌دهد.
جنجال مربوط به حق پخش اگرچه سابقه‌اي طولاني دارد اما ساعاتي قبل از شروع ليگ به خاطر نامه مشترك دو باشگاه استقلال و پرسپوليس دوباره نقل محافل شد. در اين نامه ضمن اشاره به توافقات دو باشگاه با سازمان ليگ جهت بهره‌برداري از ظرفيت‌هاي رسانه‌اي دو باشگاه و واگذاري دو باشگاه به مردم در فرابورس و جهت جلوگيري از تضييع حقوق سهامداران، از دكتر جبلي رييس سازمان صداوسيما موارد زير به‌ طور مشخص درخواست شد: 
۱- عدم پخش گزيده بازي‌ها و گل‌هاي به ثمر رسيده دو تيم در بخش‌هاي خبري و برنامه‌هايي مثل فوتبال برتر، شب‌هاي فوتبالي، ورزشگاه و...
۲- عدم پخش زنده يا غير زنده بازي‌هاي دو تيم در پلتفرم‌ تلوبيون و تلويزيون‌هاي اينترنتي
در پايان اين نامه آمادگي دو باشگاه جهت مذاكره در راستاي واگذاري حقوق ذكر شده به صداوسيما 
در ازاي تحصيل منافع براي باشگاه‌ها اشاره شده است. 
همين نامه تهيه‌كننده برنامه فوتبال برتر و مديران صداوسيما را برآشفت و باعث شد آنها حين بازي عوض گزارش و نشان دادن تصاوير مسابقه به جنگ علني عليه مديران سرخابي بپردازند، آن‌هم تنها به يك دليل: حق خواهي.  در ميانه دعواي صداوسيما و سازمان ليگ و دو باشگاه سرخابي آنچه عجيب به نظر مي‌رسد سكوت مجلس و نهادهاي تصميم‌ساز از جمله سازمان برنامه و بودجه است. به هر حال صداوسيما تمام تلاشش را مي‌كند تا انحصار خود را تداوم ببخشد و از درآمدهايي كه شايد به هزار ميليارد تومان برسد كمتر از يك درصد را به ورزش اختصاص بدهد. از اين حيث زيربار نرفتن اين نهاد منطقي است. همان‌طور كه در مورد پلتفرم‌هاي پخش فيلم و سريال چنين است و نهادي مثل ساترا اجازه خارج شدن انحصار از دست صداوسيما را نمي‌دهد. تيم‌هاي ليگ هم طبيعتا بايد همه تلاش‌شان را بكنند تا به حق و حقوق‌شان دست پيدا كنند و در شرايطي كه فوتبال روز دنيا بر مدار حق پخش مي‌چرخد، به سهم صفر از حق پخش مسابقاتش راضي نباشند. 
اما مجلس چي؟ مجلس كه نمايندگانش بيشتر از همه نهادها و حتي خود فوتبالي‌ها در اين دو سال در مورد فوتبال اظهارنظر كرده‌اند چي؟ آيا اين نمايندگان از جمله نصرالله پژمان‌فر، احسان قاضي‌زاده هاشمي، احمد راستينه و محمدمهدي فروردين كه در بركناري رييس سابق فدراسيون فوتبال نقش ايفا كردند و حالا در مورد انتخابات فعلي هم وسط ميدان هستند، در پرونده حذف سرخابي‌ها از آسيا بدون اينكه بتوانند كاري كنند خودشان را وسط انداختند و سه سال است مي‌گويند با مسببان ويلموتس گيت برخورد خواهند كرد احيانا مشكلي با سهم 150 ميليون توماني فوتبال از حق پخش ندارند؟ نمايندگان مجلس دقيقا در جايي كه مي‌توانستند به فوتبال كمك كنند و با تصويب قانون درست، 90درصد مشكلات فوتبال را برطرف كنند و اين ورزش را به حق قانوني و عرفي خود كه همان دريافت حق پخش تلويزيوني است برسانند، يا سكوت كردند يا به نفع صداوسيما عمل كردند. بعد هم با ژست «ما بالاخره حق پخش فوتبال را تصويب كرديم» براي خودشان رزومه‌سازي كردند. 
اين بايد براي ثبت در تاريخ بماند كه هر نهادي كه دم از حمايت فوتبال مي‌زند بايد پيگير حق پخش تلويزيوني باشد. اين سنگ محك و ترازوي راستگو بودن هر فردي است كه ادعا مي‌كند مي‌خواهد به فوتبال كمك كند. اگر برنامه‌هاي تلويزيوني مدعي هستند كه براي كمك به فوتبال برنامه مي‌سازند، اگر رييس‌جمهور و معاون اول او مي‌گويند هدف ما كمك به فوتبال است، اگر نمايندگان مجلس مدعي هستند قصد نجات فوتبال را دارند اين گوي و اين ميدان. حق پخش باشگاه‌ها را بدهيد، 90درصد مشكلات حل خواهد شد. 
البته از عصبانيت صداوسيما بابت نامه‌اي كه مديران سرخابي نوشتند پيداست قرار نيست اين مساله مسالمت‌آميز حل شود. تازه آجورلو و درويش حرفي از پخش مستقيم نزدند و صرفا توليد محتواي آفلاين و اينترنتي را هدف قرار دادند اما صداوسيما با شعار «يك قدم عقب‌نشيني ممنوع» راه فرافكني در پيش گرفت و خواست هواداران را مقابل باشگاه قرار دهد. غافل از اينكه اگر و فقط اگر يك نقطه در دنيا باشد كه هواداران استقلال و پرسپوليس سر آن تفاهم داشته باشند حق خوري صداوسيما از فوتبال است. 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون