ادامه از صفحه اول
برجام و ضمانتهايي براي حفظ آن
با خود فكر نكرديد كه وقتي برجام به عنوان يك دستاورد ملي در رقابتهاي جناحي به گروگان گرفته شود، به فردي مانند ترامپ هم اين مجوز را ميدهد كه آن را نقض كند. همانطور كه خيليها بعد از روي كار آمدن ترامپ تيتر اول رسانههايشان اين بود كه: «ترامپ از برجام خارج شو!»
سوم) اتفاقي كه بايد بهموقع از وقوع آن پيشگيري ميشد، ارجاع پرونده ايران به شوراي امنيت سازمان ملل بود. در واقع بدترين اتفاق براي پرونده هستهاي همين ارجاع بود و اتفاق ناگزير براي دور كردن تهديد قطعنامههاي شوراي امنيت و پيشگيري از فعال شدن مكانيزم ماشه شكلگيري توافقي چندجانبه مانند برجام بود. واقعيتي كه مخالفان برجام از ابتدا آن را ناديده ميگرفتند يا عمدا به روي مبارك خود نميآوردند.
چهارم (چرا برجام بزرگترين دستمايه ايران براي دور كردن تهديدهاي شوراي امنيت عليه ايران و شكست ائتلافي است كه اسراييل براي ايفاي نقش بازيگرداني خود در منطقه خاور ميانه به دنبال آن است؟ در اينكه سلطه و توسعهطلبي و رفتارهاي امريكا يكي از عواملي است كه ثبات جامعه جهاني را تهديد ميكند و اين كشور موجب جنگها و منجمله كودتا عليه دولت ملي و قانوني دكتر مصدق داشت، ترديدي وجود ندارد، اما راه به چالش كشيدن اين هژموني لزوما از جاده هماوردي يا نفي آن نميگذرد. تجربه كشوري مانند مالزي پيش روي ماست. نه شرقي و نه غربي به معناي حفظ استقلال و نفي سلطه است، انجام مذاكره مستقيم با كشوري كه طرف اصلي تحريمها عليه ايران است، نه تنها به تاييد اين سلطه يا نفس شعار استقلال نيست، بلكه استفاده از ظرفيتها و مناسبات جهان كنوني است. خاصه كه ايران پايبندي خود را به تعهدات برجام ثابت نموده و ميتواند در اين مذاكرات دست بالا را داشته باشد. چه دليلي بالاتر از اينكه بزرگترين مخالف برجام اسراييل است، ميتواند حجتي بر اهميت اين توافق راهبردي براي توقف بازيها و بازيگردانيهاي او در منطقه باشد.
پنجم) با توجه به چالش شوراي امنيت و اينكه از ساختاري كه دولتهاي امريكا دارند، نميتوان هيچ تضمين حقوقي كه آنها را متعهد به انجام آن كند، در واقعيت وجود ندارد، بايد فرصت عهدشكني را از اين ساختار گرفت. چگونه؟ راهحلي جز خلع سلاح كردن استراتژيك براي تضمين وجود ندارد. اينكه مذاكرهكنندگان دولت سيزدهم بتوانند تضمينهايي كه ضمانت اجرايي داشته باشند در توافق جديد كسب كنند، قابل توجه است. اما طبعا آنچه كه مهم است ضمانت اجراست. اينجاست كه بايد كشور امريكا را فقط دولت امريكا نديد. اينجاست كه بايد از قدرت ديپلماسي عمومي استفاده كرد و سراغ مردم و نخبگان ضد جنگ و تحريم امريكا رفت. آنها هستند كه در نهايت خواست خود را به دولتهاي امريكا تحميل ميكنند. اما گام اول اين همراهي احترام گذاشتن به نمادهاي ملي و هويتي كشورشان است. با شعار مرگ بر امريكا و آتش زدن پرچم اين كشور، عملا اين هويت انكار، نفي و در معرض تهديد قرار ميگيرد. كافي است اين شعار مرگ و سوزاندن پرچم اين كشور از دستور كار كنار گذاشته شود. اين آغاز دوستي با مردم كشوري است كه قاطبه آنها با هر نوع جنگ و آتش افروزي كشور خود عليه كشورهاي ديگر مخالفند. كاري كه ماهاتير محمد هوشمندانه آن را به نفع كشورش به انجام رساند.
توصيههايي به اجلاس آموزش و پرورش (2)
مدرسه جاي همه درسهاي زندگي است، زندگي متنوع است و تنوع مشروع و سالم اگر در مدرسه فراهم نشود، نامشروعش در جامعه بچهها را جذب ميكند. دانشآموزان عاشق مسابقه و رقابت و تفريح و شادي و اردو و بازديد و تربيتبدنياند، اين فعاليتها را بيشتر توسعه دهيد. اردوگاهها و كانونها جاي سمينار و مراسمهاي اداري نيستند، اين مراكز براي تربيت اجتماعي و انس با طبيعت دانشآموزانند. عموما اين مراكز خالي از دانشآموز شدهاند!
۱۴- آموزش و پرورش با نزديك به يك ميليون پرسنل منبع غني استعدادهاي كارشناسي و مديريتي است. براي انتخاب مديران مدارس و ساير مديريتها جناحبازي را رها كنيم و شايستگان را انتخاب نماييم. دنبال اسمها نباشيم، افراد گمنام و بيادعايي هستند كه صاحب انديشه و عملند، آنها را به روشهاي مختلف بيابيد و به كار بگيريد. معمولا اين افراد دنبال نام و نان نيستند بايد پيدايشان كنيد و فرشقرمز برايشان پهن كنيد. شما در بخش دولتي اين كار را نكنيد ديگران آنها را كشف و به كار گرفته و شما يكي از آيتمهاي عدالت آموزشي را از دست ميدهيد. مدارس دولتي ضعيف و مدارس ديگر قوي ميشوند.
۱۵- با توسعه شبكههاي اجتماعي و سرگرميهاي متعدد و شيوههاي نوين، بچهها وارد دنياي مجازي شدهاند. دنيايي بيحد و مرز! فعاليت بدني كاهش يافته، چاقي مفرط، بلوغ زودرس و مسائل متعدد ديگر حتي در مدارس ابتدايي مشاهده شده است. رييس اداره و سايرين نبايد از اين نوع مسائل غافل شوند. مسائل حاشيهاي باعث نشود تا از رسالت اصلي غافل شويد!
۱۶- مشغله اداري و كاري باعث نشود از مطالعه و بهروز كردن خود غافل شويد. اين روزها كتابهاي خوبي در زمينه تعليم و تربيت نوشته يا ترجمه ميشود. فيلمهاي خوبي ساخته ميشود، مقالات متعددي به نگارش درميآيد، مدير و رييسي كه از خواندن و نوشتن و يادگيري غافل شود تاريخ مصرفش زود تمام ميشود! شما به هر مدرسهاي كه وارد ميشويد با معلمان و دبيران فرهيختهاي مواجه ميشويد. آنها تفاوت يك مدير و رييس باسواد را از بيسواد زود تشخيص ميدهند. آنها ميفهمند اين رييس يا مدير بر اساس شايستگي انتخاب و منصوب شده يا به توصيه و سفارش!!!
از خودتان با انديشه و عمل و سعه صدر مراقبت كنيد كه فرمود: «آله الرياسه سعه الصدر»
حرف و درد بسيار است، به همين موارد اكتفا ميكنم.
در خانه اگر كس است، يك حرف بس است.
خدايا چنان كن سرانجام كار، تو خشنود باشي و ما رستگار
بستر بروز تخلف و فساد
3) بهطور كلي نميتوان معاملهاي انجام داد و مزايده و مناقصه لازم برگزار نكرد و كسي هم از موضوع باخبر نشود. در حالي كه در خصوص اين تخلف اعلام شده، 75 درصد تشريفات قانوني در خصوص پروژهها انجام نشده است. بايد توجه داشت يك چنين تخلفاتي، باعث به هم خوردن امنيت رواني مملكت ميشود. مردم از خود ميپرسند در شرايطي كه كشور با مشكلات معيشتي فراواني روبهروست، چطور يك باند و گروه ميتوانند يك چنين تخلفاتي صورت دهند. روز گذشته خبر رسيد كه به دليل ابهامات اين پرونده كل نماد فولاد در بازار سرمايه تعليق شده است. اين امر نشان ميدهد اين گروه و جريان در بازار سرمايه كشور نيز منشأ نوسانات فراواني بودهاند. اين گزارهها، مواردي است كه حول و حوش اين پرونده وجود دارد و در خصوص آن شفافسازي نشده است.
4) وقتي يك شركتي در اين حجم با اين گردش مالي در اختيار يك مدير و يك گروه مديريتي قرار ميگيرد، بايد ذيل قويترين نظارتها قرار بگيرند. اين در حالي است كه در ايران، اجازه داده ميشود تا تخلف انجام شود، بعد براي برخورد اقدام ميشود. در حالي كه در خصوص فساد موضوع اصلي پيشگيري است نه مقابله. فاميلبازي، گروهگرايي و تفكرات جناحي باعث شكلگيري مشكلات عديدهاي در حوزههاي اقتصادي و مديريتي كشور شده است. به نظرم لازم است، يك بار براي هميشه بستر وقوع فساد در جامعه مسدود شود. اين روند از طريق خصوصيسازي واقعي شركتهاي دولتي، افزايش نظارتهاي دقيق و شفافسازي رسانهاي و خبري صورت ميگيرد. رسانهها بايد بتوانند حوزههاي مختلف را بررسي كرده و نور به ابعاد پنهان تاريكخانهها بتابانند. از اين طريق است كه ميتوان اميد داشت بروز تخلفات اقتصادي در كشور كاهش پيدا كند.