ارتباط مستقيم شفافيت
و تخلف
مرتضي افقه
در جهاني زندگي ميكنيم كه اكثر كشورها، رتق و فتق امور خود را از طريق ماليات ميگذرانند و خدمات قابل توجهي نيز به شهروندان خود از اين طريق ارايه ميكنند. بر اساس اين مدل حكمراني و اقتصادي، معافيت مالياتي براي شركتهاي دولتي و ساير ارگانها در كشورهاي مختلف، اساسا معنا و مفهومي ندارد و هر ساختار اقتصادي و مديريتي مبتني بر ارزش افزودهاي كه ايجاد ميكند و بهرهاي كه ميبرد، ماليات نيز ميپردازد. ام ا اين روند در اقتصاد ايران به گونه ديگري دنبال ميشود، بسياري از شركتها، سازمانها، ارگانها و... در اقتصاد ايران از معافيت مالياتي برخوردارند. حتي آن دسته از شركتهايي كه سالانه سود قابل توجهي كسب ميكنند نيز در زمره اين نوع واحدهاي معاف از ماليات قرار دارند. اخيرا زمزمههايي شنيده ميشود كه دولت به دنبال حذف معافيتهاي مالياتي اين دست از شركتها است. خبري كه اگر روند اجرايي آن نيز طي شود، بايد خوشحال و اميدوار باشيم. اخذ ماليات به دليل اينكه براي دولت كاركرد درآمدي و سياستي دارد، بسيار مهم است. لازم است از حداكثر ظرفيتهاي موجود اقتصادي براي افزايش دامنههاي مالياتي استفاده شود. اما معافيتهاي غيرمنصفانهاي براي برخي از نهادها به دلايل گوناگون از جمله نفوذ سياسي قرار داده شده كه در اقتصاد خلل ايجاد ميكند. دردناك است يك كارگر و كارمند حقوقبگير، بلافاصله پس از وصول حقوق اندك خود و حتي قبل از وصول مالياتش را ميپردازد، اما شركتهاي بزرگ دولتي و كارتلهاي عظيم اقتصادي از معافيت مالياتي بهرهمند باشند. اين روزها موضوع تخلف 91هزار ميليارد توماني در فضاي عمومي جامعه مطرح شده است. بسياري از ايرانيان ميخواهند بدانند كدامين زمينهها اينچنين تخلفاتي را ايجاد ميكنند. يكي از اصليترين بسترهاي بروز تخلف در جامعه بدون ترديد، عدم شفايت و وجود معافيتهاي گوناگون است.
اگر اتمسفر اقتصادي و مديريتي كشور قانوني، شفاف و روشن باشد، يك چنين تخلفاتي نيز فرصت عرض اندام نخواهند داشت. اما در شرايط فعلي سود و زيان بسياري از شركتهاي دولتي و حاكميتي روشن نيست و ممكن است برخي معافيتها باعث شود تا برخي شركتهاي زيانده به غلط سودآور به نظر برسند؛ اين در حالي است كه اگر كل هزينههاي يك شركت از جمله ماليات نيز پرداخت شود، در آن صورت ناكارآمديهاي مالي، مديريتي و اجرايي شركتها و بخشهاي اقتصادي نمايانتر ميشود. حتي اگر قرار است حمايتي از شركتي صورت بگيرد، بهتر است ماليات شركتها به صورت شفاف وصول شود بعد دولت اقدام به حمايت از اين شركتها كند. اهميت اين شفافسازيها اين است كه ديگر تاريكخانهاي در بخشهاي اقتصادي شكل نميگيرد و شاهد تخلفاتي از نوع تخلفات اخير نخواهيم بود. وقتي شركتي سالها زيانده است، اما با استفاده از معافيتها، حمايتها و رانتها خود را سودده معرفي ميكند و حيات خود را استمرار ميبخشد، در واقع بستر لازم براي فساد و ويژهخواري در جامعه فراهم شده است. بايد اجازه داده شود همه در برابر قانون يكسان عمل كنند. اگر ماليات براي اداره يك جامعه ضروري است (كه قطعا ضروري است) همه بخشهاي اقتصادي بايد آن را بپردازند. اگر قرار است بنا به دليل واحدي حمايت شود، اين حمايت بايد به بعد از دريافت ماليات موكول شود.