برجام داخلي بعد از احياي برجام
به طور كلي گمان ميكنم در آينده نزديك به صورت مرضيالطرفيني برجام احيا ميشود و ايران به مطالبات خود ذيل برجام ميرسد. تلاشهاي ايران در حال حاضر معطوف آن است كه سه موردي كه سازمان انرژي اتمي اعلام كرده، همزمان با داستان برجام به پايان برسد، چون موضوع پادماني ميتواند در حكم استخوان لاي زخمي باشد كه هر رييسجمهور جديدي در امريكا از آن سوءاستفاده كرده و اعلام كند كه ايران در حال نقض پيمان و انجام كار هستهاي غيركنترل شده است. اما حتما مخاطبان به ياد دارند كه من قبل از دولت رييسي و در دولت روحاني در سال 2015 كه برجام 1 به امضا رسيده بود، بنده بارها تاكيد كردم كه بعد از برجام بينالمللي ايران بايد به دنبال اجراي برجام داخلي باشد. برجام داخلي، يعني مشاركت دادن همه ذينفعان در امر سياست ورزي كشور در پروسه برنامهريزي، اجرا و.... همان طور كه 1+5 براي تحقق منافع خود برجام را روي ميز گذاشتند و به تفاهمي دست پيدا كردند كه مطالبات همه طرفها را لحاظ كرد، در برجام داخلي بايد همه ظرفيتهاي سياسي كشور، پشت ميز مذاكره مفاهمهآميزي بنشينند تا كشور به سمت رشد و توسعه پايدار حركت كند. نبايد اين ذهنيت براي فعالان سياسي ايجاد شود كه برجام يك جريان خاص سياسي را به قدرت ميرساند و ظرفيتهاي ويژهاي براي آنها ايجاد ميكند و ساير گروهها، احزاب و گروهها را به حاشيه ميراند. نبايد اين تلقي ايجاد شود كه منافع اقتصادي، سياسي، فرهنگي و... برآمده از برجام به جاي رشد و توسعه ملي و مشاركت همه جانبه همه ظرفيتهاي كشور، فقط منجر به تقويت يك جريان سياسي خاص و تضعيف ساير جريانها شود. اين ضرورت اگر امروز هم مورد توجه قرار بگيرد و تلاش براي امضاي يك برجام داخلي در دستور كار قرار بگيرد، دولت آقاي رييسي ميتواند اميدوار باشد كه در ادامه راه، هم در عرصه بينالملل و هم در كنشهاي داخلي، ظرفيتهاي فراواني را ايجاد كند. در آن صورت دولت سيزدهم اگر نتواند همه جريانهاي سياسي را با خود همراه كند، حداقل آنها را در جايگاه مخالف خود قرار نخواهد داد.