پروژه «غدير» افتتاح شد
بزرگترين طرح آبرساني كشور در خوزستان
مسعود يوسفي
ابرپروژه آبرساني ميانمدت به استان خوزستان با عنوان «طرح غدير» روز گذشته و پس از 13 سال وارد فاز جديد اجرايي شد. افق بلندمدت اين طرح سال 1425 است و با توجه به طولاني بودن اين مدت زمان كه براي انتقال آب از رودخانههاي كرخه، دز و كارون درنظر گرفته شده است، دولت سيزدهم بنا را بر اين گذاشت كه يك هدفگذاري «ميانمدت» انجام داده و بخش انتقال آب از رودخانه و آبگير «سد دز» را راهاندازي كند. طرح انتقال آب از سد دز شامل احداث آبگير از كانال، احداث بزرگترين ايستگاه پمپاژ آب در كانال پاياب سد دز به ظرفيت 10 مترمكعب در ثانيه، توسعه ايستگاه پمپاژ ام الدبس تا مخزن متعادلكننده، احداث خط لوله فولادي انتقال آب به طول 74 كيلومتر و با قطر 2400 ميليمتر، احداث خط انتقال برق و ايستگاه پمپاژ شهيد چمران در دو فاز و مجموعا 5 مترمكعب در ثانيه و خطوط انتقال به طول 10 كيلومتر است. مسوولان وزارت نيرو ميگويند در همين افق ميانمدت و با افتتاح پروژه غدير، آب آشاميدني 26 شهر و 1608 روستاي استان خوزستان و به بياني ديگر، 1.7 ميليون نفر تامين خواهد شد. شهرهايي مانند اهواز، آبادان، خرمشهر، شادگان، سوسنگرد، حميديه، رفيع، بستان كه قرار است از اين به بعد آب «با كيفيت» داشته باشند. مرحله اول طرح آبرساني غدير در اهواز در سال ۹۲ و همزمان با نخستين سفر رييسجمهور وقت به خوزستان اجرا شد كه غرب اهواز را زير پوشش قرار داد و در سال ۹۵ نيز بخش ديگري از طرح كه آب را به دشت آزادگان، هويزه، رفيع و شرق اهواز ميرساند با حضور حسن روحاني به بهرهبرداري رسيد. فاز دوم طرح غدير نيز با هدف آبرساني و تامين كامل آب شرب شيرين به مردم شهرستانهاي آبادان، خرمشهر و شادگان از خرداد ماه سال ۹۶ شروع و در تير ماه سال ۹۷ به بهرهبرداري رسيد.تا سال 1398، براي طرح غدير يكهزار و ۸۰۰ ميليارد تومان هزينه شده بود، اما پروژه غدير نتوانست مشكلات تامين پايدار آب و بالا بردن كيفيت آن در شهرستانهاي تحت پوشش اين طرح را برطرف سازد. حالا هم كه اين طرح در تازهترين فاز خود به بهرهبرداري رسيده، گفته ميشود كه 60درصد پيشرفت فيزيكي در آن صورت گرفته است. در اين گزارش نگاهي داريم به ابرپروژهاي كه قرار است يكي از مهمترين معضلات كنوني ايران در استان خوزستان را برطرف كند. استاني كه سه رودخانه پرآب كشور در آن جريان دارند و همواره با مشكلي به نام «كمآبي» يا «بيآبي» و حتي «آب بيكيفيت» روبهرو بوده است.
منبع آب اين پروژه كجاست؟
رود دز عامل پيدايش نخستين تمدنهاي بشري در خوزستان است. اين رودخانه از رشته كوه زاگرس مياني در جنوب استان لرستان-اليگودرز سرچشمه ميگيرد و پس از گذشتن از جنوب لرستان و شمال خوزستان در منطقهاي به نام بندقير در جنوب شوشتر به رود كارون ميپيوندد. در واقع رود دز، يك «سرشاخه» براي رود كارون محسوب ميشود كه روزگاري ميشد در آن كشتيراني كرد و امروز با آلودگي زيست محيطي و اثرات ناگوار فاضلابهاي صنعتي و انساني بر گونههاي گياهي و آبزيان مواجه است. ميزان آبدهي (دبي) طرح غدير، آنگونه كه در منابع اوليه آمده، 24 متر مكعب بر ثانيه است. به عبارتي در هر ثانيه قرار است 24 متر مكعب آب از سطح آبگير پشت سد دز برداشت شده و از طريق خط لوله به سمت شهرهاي خوزستان روانه شود. اين عدد معادل 24هزار ليتر آب است كه هر ثانيه قرار است برداشت شود. آبگيري از مخزن سد دز توسط سه دستك بتني به قطر 3.5 متر انجام ميشود. اين سه دستك در ديواره سمت راست مخزن تعبيه شدهاند.
چه تاثيري بر سد دز ميگذارد؟
در سال 91 يعني 4 سال پس از تصويب و اجرايي شدن ابرپروژه غدير، اطلاعات و آماري از شرايط سد دز توسط شركت «مهاب قدس» مجري اين طرح منتشر شد كه برمبناي آن، آبگير نيروگاه سد دز در تراز 275 متري از سطح دريا با ظرفيت انتقال 480 متر مكعب بر ثانيه در فاصله 95 متري از بدنه سد قرار داشته است. در اين زمان متوسط دبي خروجي از آبگير نيروگاه بيش از 150 متر مكعب بر ثانيه بوده است. يعني 6 برابر خروجي آب براي طرح غدير. دو سال بعد، يعني در سال 93 مطالعات نشان داد كه حداكثر و حداقل تراز بهرهبرداري در مخزن سد دز به ترتيب 352 و 300 متر نسبت به سطح دريا بوده است.
در مطالعهاي كه توسط دو عضو هيات علمي دانشگاه جندي شاپور دزفول به همراه مديرعامل شركت بهرهبرداري از سد و نيروگاه دز انجام شده، مشخص ميشود كه با خارج كردن سطح «آبدهي» طرح غدير از مخرن سد دز، تراز سطح آب كاهش چشمگيري پيدا كرده است. اين پژوهش عنوان ميكند كه در روزهاي 13 بهمن تا 23 بهمن 1393 تراز سطح آب پايينتر از حداقل تراز بهرهبرداري يعني 300 متر از سطح دريا قرار ميگيرد.
ميانگين كاهش تراز سطح آب ناشي از آبگير طرح غدير در سال آبي 1394-1393 حدود 10.68 متر بوده است. در روزهاي 16 بهمن تا 26 بهمن ماه 1393، تراز سطح آب 20 متر نسبت به حالت پيش از آبگيري طرح غدير كاهش پيدا كرده است.
خشكسالي كار را سختتر ميكند
مدلسازي پژوهش ياد شده نشان ميدهد كه برداشت 24 مترمكعب بر ثانيه از مخزن سد دز در دوره كمآبي سبب شده تا در دوره كمآبي (20 مهر ماه تا 30 بهمن ماه 1393) تراز سطح آب به ترازي پايينتر از حداقل تراز بهرهبرداري از آبگير سد كاهش پيدا كند. رخدادي كه موجب ميشود تا آبگيري از اين سد به مدت 130 روز با وقفه روبهرو شود.
آيا طراحان ابرپروژه غدير فكري براي اين 130 روز كردهاند؟ در 24 ساعت گذشته تنها اخبار مربوط به افتتاح فاز جديد اين پروژه منتشر شده و خبري از ابعاد فني و تاثيرات اين آبگيري و انتقال آب به پاييندست استان خوزستان نبوده است. ميانگين كاهش تراز سطح آب درياچه پست سد دز ناشي از آبدهي به طرح غدير، همراه با كاهش آورد در دوره خشكسالي حدود 20.4 متر است. در واقع تراز سطح آب به مدت 221 روز پايينتر از حداقل تراز سطح آب قرار ميگيرد. ايران همين الان هم با خشكسالي شديد روبهرو است و مدل ياد شده قابل تعميم به شرايط امروزي است. آيا قرار است در اين 221 روز انتقال آب از دز به استان خوزستان متوقف شود؟ هيچ برنامهاي از طرف مسوولان وزارت نيرو مشخص نشده است.
رسوبگذاري در منبع تامين آب
چالش بزرگ سدهاي مخزني، رسوبگذاري و تجمع رسوب در مخازن سدها است. مطالعات نشان ميدهد كه 700 ميليون متر مكعب از ظرفيت مخزن سد دز به عنوان اصليترين منبع تامين آب در طرح «ميانمدت» غدير، به علت رسوبگذاري از دست رفته و تراز رسوبات اين سد به آبگير نيروگاه نزديك شده است. رودخانههاي «سزار» و «بختياري» دو شاخه اصلي تشكيلدهنده رودخانه دز هستند. مسوولان استاني و نمايندگان استان چهار محال و بختياري سالهاست به دنبال برداشت از سرشاخههاي رود دز هستند. از اين رو، اجراي طرحهاي بالادستي كه متعلق به استان همجوار چهارمحال و بختياري است؛ موجب شد ميزان آب ورودي به پشت درياچه سد دز، بيش از 9درصد كاهش پيدا كند. اگر آبگير «غدير» نيز به اين اعداد اضافه شود ممكن است هم موضوع انرژي برقآبي تحت تاثير قرار گيرد و هم آبرساني به دشتهاي پهناور استان خوزستان.
تنوع بخشي و مشكل «ميانمدت»
طرح انتقال آب غدير خوزستان كه از سال 87 كليد خورده، قرار بود سه حوضه آبي كرخه، كارون و دز را دربر بگيرد، اما حالا وزارت نيرو با نگاه «ضربتي» به موضوع آب، نام ديگري را روي آن گذاشته و از راهكار «ميانمدت» صحبت كرده است. اما در عمل چيزي كه ديده ميشود فشار به منابع آبي سد دز بوده. اتفاقي كه نه «پايدار» خواهد بود و نه به سود منابع آبي كشور. انجام چنين پروژهاي براي آبرساني به مردم خوزستان كه سالهاست از آب با كيفيت محروم هستند؛ اقدامي درخور و شايسته بوده و فارغ از جناحبنديها و ديدگاههاي سياسي جاي دفاع دارد. اما بايد پرسيد كه از اين به بعد چه اتفاقي رخ ميدهد؟ آيا براي روز بعد از افتتاح چنين پروژه عظيمي نيز انديشيده شده و نسبت به تبعات افتتاحهاي زودهنگام هشداري داده شده است؟