• ۱۴۰۳ جمعه ۱۸ آبان
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5295 -
  • ۱۴۰۱ يکشنبه ۱۳ شهريور

رسانه ملي اولويت‌هايش را فراموش كرده است

گير مشكوك صداوسيما به مهدي تاج

علي ولي‌اللهي

واكنش صداوسيما به انتخاب مهدي تاج به عنوان رييس فدراسيون فوتبال بسيار اگزجره و سوال‌برانگيز است. شكي در اين نيست كه بسياري از اهالي فوتبال مخالف بازگشت مهدي تاج به ساختمان سئول بودند و هستند. شكي در اين نيست كه برخي از بزرگ‌ترين مشكلات فعلي فوتبال حاصل مديريت تاج و همكارانش بوده است؛ از پرونده ويلموتس و به تاراج رفتن ساختمان فدراسيون تا دوقطبي‌هاي شكل گرفته در فضاي هواداري. حتي خيلي بيشتر از اينها هم مي‌توان در نقد تاج نوشت، كما اينكه بارها و بارها در همين روزنامه نوشته شده است. 

در چنين شرايطي باز هم واكنش صداوسيما و برنامه‌هاي ورزشي اين سازمان به پيروزي مهدي تاج به نظر اغراق‌آميز مي‌آيد. از چهارشنبه هفته پيش كه تاج صندلي رياست فدراسيون فوتبال را به دست آورد روزي نبوده كه صداوسيما در راديو و تلويزيون انتخابات را زير سوال نبرده باشد. روزي نبوده كه گزارش مردمي در جهت نشان دادن مخالفت افكار عمومي با رياست مهدي تاج پخش نكرده باشد. در اين چند روز انواع و اقسام نظرسنجي‌ها و مصاحبه‌ها با تيزترين و راديكال‌ترين منتقدين مهدي تاج در كنداكتور برنامه‌هاي ورزشي وجود داشته. كار به جايي رسيد كه تاج بالاخره در نامه‌اي رسمي به رييس صداوسيما به اين حجم تخريب واكنش نشان داد و نوشت: «تخريب و كارشكني را تمام كنيد.» نامه‌اي كه نه تنها تاثيرگذار نبود كه باعث شد به شدت حملات افزوده شود.
برنامه فوتبال برتر به جاي پخش هميشگي در دوشنبه‌شب‌ها، پنجشنبه شب روي آنتن رفت تا با آوردن يكي از اعضاي كميته بدوي تاييد صلاحيت نامزدها نشان بدهد كه روابطي خاص ميان يكي از نامزدهاي انتخاباتي با اعضاي كميته برقرار بوده. خداداد عزيزي را آورد تا با همان ادبيات هميشگي كل اساسنامه و فدراسيون و انتخابات را ببرد زير سوال. جمعه شب برنامه شب‌هاي فوتبالي نظرسنجي گذاشت كه آيا با روي كار آمدن تاج موافق هستيد يا خير. ۹۲ درصد جواب دادند خير. جمعه صبح برنامه ورزش و مردم گزارش مردمي پخش كرد و يكي از منتقدين تاج را آورد روي خط تا عليه او حرف بزند. همه اينها نشان مي‌دهد صداوسيما اصلا از انتخاب مهدي تاج خوشحال نيست.اينكه صداوسيما مي‌تواند مدعي خوبي براي احقاق حق فوتبال و سالم‌سازي فضاي آن باشد سوال مهمي است كه در اين ميان بايد پاسخ داده شود. مجريان تلويزيوني تاكيد مي‌كنند به خاطر ناراحتي مردم از وضعيت پيش آمده در فدراسيون فوتبال پيگير پشت پرده انتخابات و پيروزي تاج هستند و هدفي جز خدمت به ورزش ندارند. اين ادعا را مي‌توان در دو سطح بررسي كرد؛ يكي در سطح فوتبال و يكي در سطح كلان جامعه. صداوسيما در شرايطي با ادعاي سالم‌سازي فوتبال وارد گود شده كه يكي از عاملان اصلي مشكلات رخ داده براي اين ورزش است. جدا از همه شنيده‌هايي كه نشان مي‌دهد برخي تهيه‌كنندگان و مجريان برنامه‌هاي ورزشي تلويزيون حتي در بحث كارگزاري بازيكنان هم فعاليت دارند، مهم‌ترين ضربه صداوسيما به فوتبال پرداخت نكردن حق پخش بوده. مساله‌اي كه اتفاقا در يك ماه اخير دوباره داغ شده است. برخي تيم‌ها خواهان دستيابي به حق طبيعي‌شان هستند اما صداوسيما زير بار نمي‌رود. پس شايد بهتر باشد هر بار مجريان تلويزيوني خواستند از كمك به فوتبال حرف بزنند اول بگويند در معادله حق پخش فوتبال كجا ايستاده‌اند. آيا چون كارمند صداوسيما هستند بايد پرداخت مبلغ ۷ ميليارد تومان به فوتبال بابت حق پخش به جاي چند هزار ميليارد تومان را منطقي جلوه بدهند يا به وجدان‌شان رجوع كنند و بگويند سازمان دارد حق باشگاه‌ها را مي‌خورد. 
دوم اينكه صداوسيما تا امروز كجا بوده و چرا به يك‌باره سر اين اتفاق رگ گردني شده؟ از گذشته تا به امروز صداوسيما هيچ‌گاه محكم مقابل پلشتي‌هاي فوتبال قد علم نكرده است، مخصوصا در بحث‌هاي كلان مديريتي. صداوسيما كجا بود وقتي محمد علي آبادي حكم اخراج محمد دادكان را امضا كرد و فوتبال ايران تعليق شد؟ صداوسيما كجا بود وقتي علي كفاشيان در انتخاباتي بدون رقيب به صندلي رياست فدراسيون رسيد؟ صداوسيما كجا بود وقتي حلقه بسته‌اي از مديران فوتبال را قبضه كردند و شيره‌اش را كشيدند؟ صداوسيما كجا بود وقتي چند نفر اعضاي هيات رييسه با فشارهايي از بيرون دست به يكي كردند تا شهاب‌الدين عزيزي خادم را كله پا كنند؟ حالا چطور هواداران فوتبال و اهالي اين رشته باور كنند صداوسيما دل نگران فوتبال و مديريت آن است؟ 
دقيقا در همين نقطه است كه حتي مخالفان صددرصدي مهدي تاج هم باور مي‌كنند در حملات تلويزيوني عليه تاج يا اختلاف شخصي در كار است يا منافعي به خطر افتاده كه تمام برنامه‌هاي ورزشي صداوسيما دربست در اختيار كوبيدن رييس فدراسيون قرار گرفته. 
در سطحي كلان‌تر مردم چندان به ياد نمي‌آورند كه صداوسيما آنچنان كه بايد و شايد صداي‌شان را بازتاب داده باشد. آنچه در خاطره جمعي مردم ايران از چندين سال پيش ثبت شده اين است كه رسانه ملي بيشتر در راستاي منافع صاحبان قدرت و ثروت حركت كرده تا منافع ملت. به همين دليل هم ميزان مخاطبين اين رسانه ريزش كرده و در بين عامه مردم با الفاظي غير محترم خطاب مي‌شود. بسياري از مردم چه فوتبالي و چه غير فوتبالي حق دارند بپرسند چطور چندين ساعت از برنامه‌هاي تلويزيون در ساعات شلوغي به انتخابات فدراسيون فوتبال اختصاص داده مي‌شود اما نصف آن هم به مشكل بي‌آبي مردم همدان نمي‌پردازد؟ مردم حق دارند متعجب باشند از اينكه رسيدن خانه به متري ۵۲ ميليون تومان فراموش شده اما تلويزيون يك ساعت گير داده به سيبيل‌هاي فردي كه در مجمع انتخابات به صورت تلفني با فلاحتي عضو كميته بدوي فدراسيون حرف مي‌زد. 
در پايان جا دارد يك بار ديگر تاكيد شود كه انتخابات هشت شهريور با توجه به اتفاقاتي كه رخ داد، يك انتخابات پرابهام بوده و فردي كه به رياست انتخاب شده مورد تاييد همه جامعه فوتبال نيست. اما واكنش اگزجره صداوسيما به اين انتخابات به هيچ عنوان نمي‌تواند به حساب منافع مردم و فوتبال گذاشته شود. صداوسيما هر وقت حق پخش تلويزيوني را به باشگاه‌ها واگذار كرد مي‌تواند داعيه دفاع از فوتبال داشته باشد. هر وقت برنامه‌هاي صداوسيما به صورت مساوي به تمام مشكلات مردم پرداخت، مي‌توان قبول كرد كه دقايقي از اين برنامه‌ها نيز به انتخابات فدراسيون فوتبال بپردازد.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون