با سلام. فرصتي دست داد
برجام بهتر است يا ترام
فريدون مجلسي
اين روزها كه فرصت گردش در هواي پاك در شهر كم‌نظير وين دست داده است، هر وقت از نزديك هتل كوبورگ مي‌گذرم كه معمولا محل برگزاري مذاكرات برجام است كه بيست سال است بدون نتيجه خاصي ادامه دارد، اولا از مجريان محترم اين برنامه به خاطر گزينش محل اين مذاكرات ييلاقي مرداد و شهريور تشكر مي‌كنم. شهري كه از لحاظ پاكي هوا، تميزي محيط، آرامش و هنر و موسيقي بي‌همتاست. شهر هزاران كافه و رستوران كه هميشه پر است و گويي مردم خودشان آشپزخانه ندارند. شهر مسطحي كه براي استفاده از دوچرخه و اسكوتر يعني روروئك ساده و برقي عالي است و استفاده هم مي‌شود. شهري گسترده كه فقط از يك سمت ارتفاعاتي مشرف به چشم‌انداز شهر دارد پوشيده از تاكستان‌هايي كه به هر تاكستان اجازه داده‌اند محصولات خودش را در رستوران خود عرضه كند و گردشگاه مردم هنرمند و هنردوست محلي و گردشگران بيگانه است و شايد گوته ديوان شرقي-غربي خودش را در ستايش حافظ در حال و هواي مساعد همين تپه‌ها نوشته باشد. شهري با بالاترين ميزان فضاي سبز در جهان، شهري بي‌دود و بي‌ترافيك و بي‌بوق. فاقد هيجانات كتك‌كاري‌هاي خياباني. شهري كه مردم براي استفاده از تلفن همراه به كنجي پناه نمي‌برند و با نگراني اطراف خود را نمي‌پايند. شهري كه گويي شمار تنديس‌هاي سنگي و برنزي‌اش از كنج خيابان‌ها و ميدان‌ها تا در و ديوار ساختمان‌ها و كليساها و كاخ‌هاي امپراتوري و موزه‌ها تا ايستاده به رديف درر أس پشت بام خانه‌ها، از شمار آدم‌هاي واقعي‌اش بيشتر است. شهري كه مردم سر شب در خيابان‌هايش در خيابان‌هاي گسترده پياده‌رو موج مي‌زنند و در خيابان‌هايش از ترافيك هم خبري نيست! شهري كه اگر پاي گشت ارشاد به آن برسد با يك لشكر هم كه باشد در مقابل يك ميليون سوژه به‌شدت مورددار زمينگير مي‌شود تا قدر عافيت محجوبانه تهران را بداند. شهري كه دانوب نه چندان آبي و شعبه‌هايش در ميانش مي‌خرامد. شهري داراي مترو و خطوط تراموا كه با واگن‌هاي كشيده و زيبا زحمت اصلي حمل و نقل اين باغشهر گسترده و دلگشا را برعهده دارد و سروصدا و دود و دم ندارد! شهري كه در گوشه و كنار و در پارك و ميدانش بساط هنرمندان برپاست. اوپرا و تالارها و تئاترها كه جاي خود دارد. از مجموعه اين شواهد به اين فكر افتادم كه شايد به همين دليل است كه دست رشته كردن توپ ميان تيم‌هاي برجامي بدون انگيزه پايان دادن به آن تا اين اندازه به درازا كشيده است. راستش با ديدن اين مزايا بيست سال گذشته كه سهل است اگر سي سال ديگر هم طول بكشد جاي تعجب نيست. روبه‌روي آن هتل ماريوت و در كنار آن بهترين رستوران‌ها در انتظارند.
فقط افسوس مي‌خورم كه چرا شهرداري هم ماموري به اين كنفرانس ماراتن نفرستاد كه گزارش بدهد خلوتي اين شهر فقط به دليل گراني بنزين نيست. بنزين گران است حرفي نيست اما متر و خصوصا ترام در «همه» جا گسترده است. شما در تكميل ايستگاه‌هاي زيرزميني مترو موفق نيستيد چرا خطوط سطحي ترام راه نمي‌اندازيد كه اولا در حواشي بزرگراه هاي كنوني و در خيابان‌ها ميليون‌ها نفر را جابه‌جا كنند.