• ۱۴۰۳ جمعه ۲ آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5299 -
  • ۱۴۰۱ پنج شنبه ۱۷ شهريور

مرگ مائو

مرتضي ميرحسيني

كنت ديويس درباره شايعاتي كه از زندگي مائو وجود داشت، مي‌نويسد «او تا پايان عمر از آب لوله‌كشي كه آن را رهاورد غرب مي‌دانست استفاده نكرد و در مقام رهبري ميليون‌ها چيني، محافظانش را مامور كرد تا يك آب‌ريز براي حمام‌كردنش در زمين حفر كنند. پزشك خصوصي مائو كه بيش از بيست سال در دربار خدمت مي‌كرد بعدها گفت او هيچگاه حاضر نشد بيماري مقاربتي‌اش را درمان كند، در حالي كه مي‌دانست اين بيماري به زنان جوان بسياري كه هم‌خوابه‌اش بودند، انتقال مي‌يابد.» بيشتر اين شايعات نه تنها درست كه فقط اندكي از واقعيت بودند. مائو تسه‌تونگ اواخر قرن نوزدهم متولد شد (سال 1893) اما زندگي را در دهه‌هاي نخست قرن بيستم شناخت و جهان‌بيني و باورهايش در گذر از بحران‌هاي كشورش در آن سال‌ها شكل گرفت. ناآرامي‌هاي 1912 و سال‌هاي سون يات‌سن و جنگ اول جهاني را تجربه كرد و پايان امپراتوري در چين را نيز به چشم ديد. در اين مسير از حكمت كنفسيوس دلزده شد، ملي‌گرايي را كنار گذاشت و زماني كه در دانشگاه پكن، در شغل كتابدار مشغول به كار بود كارل ماركس را كشف كرد. بعدتر، يعني اوايل دهه 1920 به كمك گروهي از دوستانش حزب كمونيست چين را پايه‌ريزي كرد و بعد از دوره‌اي ائتلاف با ملي‌گرايان آن كشور، مصمم به تصاحب قدرت شد. اما تا سال‌ها زورشان به نيروهاي ملي‌گرا  كه چيانگ كاي‌شك فرماندهي‌شان مي‌كرد  نرسيد. آتش جنگ داخلي در چين شعله مي‌كشيد و جز در مقطعي از جنگ دوم جهاني، تا اواسط 1949 بي‌توقف روشن بود. از جزييات و روند جنگ كه بگذريم، مائو سرانجام در اين جنگ پيروز شد و در نخستين روز اكتبر 1949 در ميان ده‌ها هزار نفر از هوادارانش كه در ميدان تيان‌آن‌من پكن جمع شده بودند تولد جمهوري خلق چين را اعلام كرد. خودش رهبر كشور و رييس حكومت ماند و با نوع جديدي از ديكتاتوري، برنامه‌هاي نوسازي و اصلاحات ارضي و توسعه صنعتي و انقلاب فرهنگي را پيش برد. اغراق‌آميز به نظر مي‌رسد اما نوشته‌اند در دوران او و در مسير اجراي برنامه‌هايش حداقل چندده ميليون چيني جان باختند و به قول گوردون چانگ در تمام اين فجايع انساني «كسي جرات نداشت به رهبران حزب بگويد مردم از سياست‌هاي نسنجيده‌شان در رنج و عذابند.» مائو تا 1976 قدرت را حفظ كرد و همه مخالفان واقعي و موهومش را در گوشه و كنار چين درهم شكست. نهم سپتامبر آن سال از دنيا رفت. ديويس مي‌نويسد «امروز پيكر سكان‌دار بزرگ همچنان مورد احترام ملت چين است. بناي يادبود رييس مائو عالي‌مقام، در ميدان تيان‌آن‌من، مركز نمادين كشوري است كه بيش از يك‌وسه‌دهم ميليارد نفر جمعيت دارد. همه ساله، صدها هزار چيني ساعت‌ها در صف مي‌ايستند تا براي چند ثانيه هم كه شده، پيكر موميايي‌شده مردي را ببينند كه اگرچه همچنان مورد احترام چيني‌هاست، اما براي اجراي سياست يك گام به جلو و در ادامه، انقلاب فرهنگي، بسياري از هم‌وطنانش را به كام مرگ كشيد. مائو باوجود آن‌همه هزينه و خشونت بسيار كه در تاريخ به نام خود ثبت كرد، همچون استالين، ميراثي بس درهم‌تنيده براي مردم چين به يادگار گذاشت. استالين و مائو، در اقدامي مشابه، كشورشان را با اتحاد و انسجام تمام، وارد قرن بيستم كردند و سرزمين مادري‌شان را كه بيش از پيش منزلگه كشاورزان فقير و تهيدست شده بود به قدرت‌هاي صنعتي مدرني تبديل كردند كه به تكنولوژي بمب اتم و برنامه‌هاي فضايي مجهز شده بود.»

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون