گفتوگو با عليرضا قاسمخان، كارگردان مستند «تكيه دولت» به مناسبت نمايش آنلاين
داستاني كردن تاريخ به شيوه سينماي مستند
تينا جلالي
مستند «تكيه دولت» به كارگرداني عليرضا قاسمخان از آن جهت اهميت دارد كه به روايت موضوعي مهم در دل تاريخ معاصر ايران ميپردازد. «تكيه دولت» كه از آن با نامهاي مختلفي ياد ميشود، بنايي تاريخي است كه به فرمان ناصرالدينشاه قاجار ساخته شده و در همين مكان فرمان انقراض حكومت صادر ميشود. سواي از آنچه اين بنا را به شكل معماري شاخص جلوهگر ميكند، توجه به موسيقي ايراني در قالب آوازهاي تعزيه، نمايش آييني تعزيه، ارتباطات مردم و حكومت با يكديگر و بسياري ديگر از مسائل تاريخ معاصر در اين مكان متبلور شده. اين بناي تاريخي به منظور اجراي مراسم تعزيه و برگزاري آيينهاي سوگواري و روضهخواني در ايام عاشورا در تهران قديم برپا شده بود.
در اين روزگار، نبود منابع تحقيقي از اين بنا باعث شده به غير از عكسها، برخي اشيا و نقاشي چيزي براي آيندگان باقي نماند. عليرضا قاسمخان نويسنده و كارگردان اين مستند، با گردآوري عكسهاي ديدهنشده از اين بناي تاريخي مستندي ساخت كه ضمن بيان تاريخچه پيدايش و شكلگيري آن، نگاهي هم به نقش اين مكان تاريخي در تاريخ تهران و هنر ايران دارد. به بياني ديگر، كارگردان در روايتي سرراست و صريح، به ماجراي تكيه دولت و تاثير آن بر تعزيه، موسيقي و تئاتر ايران ميپردازد.
به مناسبت نمايش آنلاين اين فيلم با عليرضا قاسمخان، پژوهشگر حوزه فرهنگ و تاريخ معاصر و كارگردان اين فيلم گفتوگو كرديم.
چند سالي ميشود در باب مكانهاي ارزشمند تاريخي كشور مستندهايي ساخته ميشود؛ اگر موافق باشيد در ابتداي بحث از ضرورت پرداختن به اين مهم صحبت كنيم.
ضرورت اين موضوع به يكي از كلمات سوال شما باز ميگردد و آن ارزش تاريخ است. تاريخ براي هر ملتي جداي از جنگها و فتوحات و... به نوعي شناخت از خود نيز باز ميگردد. هنگامي كه ما چيزي از تاريخ كه در فرهنگ معماري، موسيقي، شعر، نقاشي و ... تجلي پيدا ميكند ندانيم سرگشته به هر طرف روانه ميشويم؛ بدون آنكه با شناخت گذشته راهي براي آينده بيابيم. بناهاي تاريخي بخشي از نگره هر ملت است كه با شناخت ويژگيهاي آن بر وجود و نبودن آنها شناخت پيدا ميكند و در اين مسير اشتباهات گذشته را بررسي و در مسير آينده حركت ميكند. بناهاي تاريخي بخشي از خاطره جمعي ما هستند و با از ميان رفتن هريك بخشي از اين خاطره كه ما را به هم پيوند ميدهد نيز از ميان ميرود.
در مورد شكلگيري بناي تكيه دولت برايمان كمي توضيح ميدهيد كه به دستور ناصرالدينشاه صورت گرفته بود. گويا تكيه دولتيِ اميركبير هم پيشتر از اين ساخته شده بود.
هنگامي كه ناصرالدينشاه قاجار در اوج قدرت خويش، فرمان ساخت تكيه دولت را به دوستعليخان معيرالممالك صادر كرد، نه او و نه هيچكس ديگر فكر نميكرد كه 50 سال بعد در همين مكان فرمان انقراض حكومت قاجاريه صادر خواهد شد اما مقصود از «تكيه دولت»، تكيه حاج ميرزا آقاسي است كه پس از او اميركبير به عنوان صدراعظم وقت بر آن نظارت عاليه داشته است و ربطي به تكيه دولت جديد ناصري در كنار شمسالعماره و ضلع شرقي ميدان ارگ ندارد. تكيه دولتي اميركبير، در شمال يا شمال غربي ارگ تقريبا در كنار يا جاي ساختمان دادگستري كنوني قرار داشت. اميركبير در ساخت تكيه دولت ناصري دست نداشته و اساسا تكيه دولت نزديك به 20 سال پس از او ساخته شده است. مكان واقعي تكيه دولت به فرمان ناصرالدينشاه بر اساس نقشه عبدالغفاربه سال 1285 از شمال متصل به كاخ سلطنتي از غرب مجاور ميدان ارگ و از شرق منتهي به ميدانگاهي در جوار خيابان ناصرخسرو بود.
آنطوركه در فيلم اشاره ميشود در آن مقطع استقبال بالا از مراسم روضهخواني و سوگواري هم دليل پيدايش چنين تكيه عظيمي بود.
براساس نوشتههاي محققان، تهرانيها در برگزاري مراسم روضهخواني و سوگواري افراط ميكردند؛ به هر بهانهاي كه شده بود، در هر روز از سال مراسم سوگواري و تعزيه به راه ميانداختند. دوستعليخان معيرالممالك مينويسد: «دو ماهه محرم و صفر تهران عزاخانه واقعي بود... دستكم دويست مجلس سوگواري در نقاط مختلف شهر تشكيل مييافت و دستههاي سينهزن و ... روز و شب در حركت بود.» در تهران آن دوران، از 40 تا 50 تكيه كه نام محله يا شخص باني را با خود داشت، نام برده شده است. از تكيه نايبالسلطنه، تكيه عضدالملك، تكيه صاحب ديوان، تكيه هفت تن، تكيه سهرابخان، تكيه عودلاجان، تا تكيه حاج ميرزا آقاسي كه به تكيه «عباس آباد» هم معروف بود. و از سوي ديگر به گفته برخي در ايام حكومت ناصرالدينشاه، استقبال شديد مردم، به خصوص زنان از نمايشهاي مذهبي و نيز كوچكي تكيهها، كار اجراي شبيهخواني را با مشكل روبرو ميساخت. از اين رو ضرورت ساخت يك تكيه بزرگ بر همگان آشكار بود. از سوي ديگر تغيير در شرايط و شكلگيري روابط اقتصادي از يك سو و روابط سياسي [قدرت شاه، مردم و مذهب] را بايد مدنظر داشت. با اين حال اغلب محققان، علت ساخت تكيه دولت را تنگي فضاي تكيه حاج ميرزا آقاسي - تكيه دولتي امير كبير- دانستهاند.
البته در دوره ناصرالدينشاه خارجيان به دلايل گوناگون شمارشان افزون و به مناسبتهاي مختلف در تهران حضور داشتند. شاه به دلايل بسياري مايل بود كه آنان در جاهايي كه شكوه سلطنت را ميتوان به رخ آنان كشيد، حضور داشته باشند و نمايش تعزيه يكي از اين مراسم بود. در واقع با ساخت تكيه دولت، مشكل ناصرالدينشاه براي حضور [خارجيها] در مراسم تكيه به اين ترتيب حل شده بود.
برخي كارشناسان معتقدند تكيه دولت را ميتوان نماد تهران دوره ناصري دانست. نظر شما چيست؟
و برخي آن را بلندترين بناي تهران آن ايام دانستهاند به گونهاي كه از پنج فرسخي قابل ديدن بوده است. نكته در خور توجهي وجود دارد و آن مقايسه اين بنا با بناهاي كشورهاي اروپايي چون «آلبرت هال» در لندن و تماشاخانه «ورونا» در ايتالياست. اين مقايسه باعث اشتباهات بزرگي شده است. دكتر مهدي فروغ در همين باره مينويسد: «...ساختمان عظيم تكيه دولت كه بعضي از جهانگردان و نويسندگان مغربزمين آن را شبيه و از حيث عظمت نظير «آمفي تئاتر ورونا Verona دانستهاند، در ضلع شرقي كاخ گلستان و در مجاورت شمسالعماره قرار داشت...». ساموئل پترسون در مقالهاي با عنوان «تعزيه و هنرهاي مربوط به آن» مينويسد: «در سال 1873 وقتي ناصرالدينشاه به انگلستان سفر كرد، براي تماشاي كنسرت «به آلبرت هال Albert hall» دعوت شد و چنان تحتتاثير قرار گرفت كه وقتي به تهران بازگشت از مهندسان خود خواست تا مشابه آن را در كنار كاخ گلستان بسازند كه همان تكيه دربار يا دولت است اما در عين حال برخي از محققان با مقايسه بنا با اسلوب معماري ايران در ديگر بناها و همچنين سال سفر ناصرالدينشاه به فرنگ، فرضيه تاثيرپذيري را رد ميكنند. آنها معتقدند معماري بناي تكيه دولت در تمام جزييات و اصول كلي با در نظر داشتن معماري تكيهها، كاروانسراهاي مدور، مسجدها و مدرسههاي ايراني ملهم از معماري سنتي ايران است و مقدر هم اين بود كه معيرالممالك مامور ساخت «تكيه دولت» شود. دوستعلي خان معيرالممالك، از جمله رجال بزرگ قاجار و به خصوص يكي از نزديكان ناصرالدينشاه بوده است.
شما كتاب «تكيه دولت» را هم پيش از ساخت مستند نوشته بوديد؛ استقبال از كتاب چطور بود و چقدر خواننده داشت؟
كتاب «تكيه دولت» حاصل شش سال تحقيق من در مورد اين بنا بود كه در آذرماه سال 1397 توسط انتشارات علمي - فرهنگي منتشر شد. در اين كتاب با روش تاريخي به چگونگي ساخته شدن و در نهايت از ميان رفتن اين بنا پرداختهام و سعي كردهام برخي از اشتباهات تاريخي را كه سالها تكرار شده بود، اصلاح كنم... از اين كتاب 2000 نسخه منتشر شده كه با توجه به سوالاتي كه از من درباره تهيه كتاب ميشود، به نظرم ناياب شده است.
به نظر ميرسد براي ساخت مستند تكيه دولت صرفا به تحقيقات مندرج در كتاب اكتفا نكرده باشيد و پژوهشهاي مختلفي داشتيد.
هر فيلم مستندي بنا بر شاكله اصلي خودش بر پژوهش استوار است و هرچقدر اين پژوهش جامع ريزبافت و دقيق باشد، فيلمساز يا هر كسي كه ميخواهد از آن استفاده كند با وسعت مطالب بيشتري روبرو خواهد شد و دستش در استفاده از مطالب در جاي خود بازتر خواهد بود. در ساخت فيلم مستند «تكيه دولت» ابتدا با همفكري چند نفر از دوستان وقايع مهم و نكات اساسي در شناخت اين بنا را مشخص كرديم و سپس باز بر اساس همان نگاه تاريخمحور اين مسائل مهم را در كنار هم قرار داديم. روايت من يك روايت توام با درج نكات جذاب است كه بيننده در لحظه لحظه فيلم با سوالاتي مواجه خواهد شد و تا سوال بعدي به دنبال جوابهايي خواهد بود. به اين ترتيب بيننده را همراه فيلم به جلو خواهيم برد و تا لحظه آخر مشتاق ديدن فيلم خواهد بود. بله صرفا در رسانه فيلم مستند بر خلاف كتاب برخي نكات تازهتر را كه از نظر تصويري جالبت بود، آوردهام.
به لحاظ زيباييشناسي در فيلم «تكيه دولت» با دو موضوع يا دو هنر مواجه هستيم؛ اول معماري و دوم تعزيه. با اينكه اساسا فرآيند معماري منفك از مقوله هنر تعزيه است اما توانستيد هر دو را در كنار هم پوشش دهيد ... اين به هم پيوستگي چطور شكل گرفت؟
اساسا تكيه دولت يك بنا است. اين بنا در دوران حيات خود بخشي جداييناپذير و مهم در دوره قاجار به خصوص ناصري و پس از آن بوده است. جداي از اين مساله، همانطور كه گفتم، بخش بزرگي از هنر دوره معاصر در اين بنا متجلي است. در اين مكان نمايش آيين تعزيه به اوج شكوفايي خود رسيد. متنهاي بسيار نوشته شد. تعزيهگردانان و شبيهخوانان بسياري حمايت شده و كار تعزيه را رونق بسيار دادند. در كنار آن موسيقي و آواز ايران با حضور بهترين خوانندگان از سراسر ايران گسترش پيدا كرد و... نه ميتوانستم از معرفي بنا مختصر بگذرم و نه به فرهنگ و هنر به وجود آمده در اين مكان بيتوجه باشم؛ اين تلفيق بر اساس يك تصميم و اجرا در زمان ساخت به وجود آمد.
داستان گويي وجه غالب «تكيه دولت» است؛ آيا براي جلبتوجه بيشتر مخاطب به اين شيوه متوسل شدهايد يا اساسا قصه گويي را دوست داريد؟
البته قصهگويي را دوست دارم اما در نوشتههايم هم هميشه با قصه شروع كردهام. سينماي مستند به واقع خود داستان ميگويد. فقط اين شيوه قصهگويي شبيه آنچه در سينماي داستاني ميبينيم، نيست و تفاوت دارد.
برخي از تحليلگران و سينماگران معتقدند كه از كارشناسان هم ميتوانستيد در فيلم استفاده كنيد.
نكته مهمي است. سوالم اين است كه استفاده از كارشناسان به چه دليل است؟ براي جذابتر شدن فيلم است؟ براي تنوع است؟ اطلاعات تازهاي ارايه ميكنند؟ هنگامي كه شما تحقيق محكم داريد، تصاوير خوب و بينظيري تهيه كردهايد، بايد پرسيد چه كمكي به پيشبرد فيلم ميكند؟
اما نكته جالب اينكه براي دوري از فضاي ملالآور درفيلم مستند، لحظات كميك وجود دارد و هم صداي ايوب آقاخاني به تصاوير جان ميبخشد و براي ترغيب مخاطب به تماشاي ادامه فيلم بسيار موثر است. درباره اين انتخابها هم لطفا توضيح دهيد.
فضاي شاد به دور از روايتهاي خشك و بيروح تحميلي كه در بسياري از فيلمهاي مستند ايران ديده ميشود در اين فيلم به فراموشي سپرده شده و سعي كردهام كه فضايي جالب و جذاب را براي بيننده به وجود بياورم؛ البته مراقب بودهام كه به هيچيك از بخشهاي فرهنگ ايراني در اين زمينه توهين نشود و بيننده به تماشاي لحظه به لحظه فيلم مشتاق باشد. ايوب آقاخاني بازيگر نويسنده و كارگردان ارزشمندي در تئاتر ايران است. او در اين فيلم با صداي خود در حقيقت متن را بازي كرده است. براي اين است كه در هنگاه شنيدن روايت باز هم بيننده با ظرافتهاي نمايشي در گفتار و لحن مواجه ميشود. او بهدرستي فراز و فرود متن را ميشناخت و با صداي خود بيننده را مشتاق ديدار تصاوير ميكرد.
تماشاي فيلم مستند «تكيه دولت» از آن جهت اهميت دارد كه روايتي كه شما از يك ويراني به مخاطب ارايه ميدهيد، ميتواند براي بسياري از بناهاي تاريخي امروز نيز رخ دهد ... اگر چه داستان بناهاي تاريخي امروز كشورمان داستان ويراني تعمدي نيست و ناشي از نبودن مسووليت در برابر تاريخ ايران است.
بله با نظر شما موافقم. هر فيلم، كتاب، موسيقي شعر، ادبيات و... ما را در حفظ خاطره جمعي ايرانيان با تاريخي درخشان كمك ميكند؛ تا باد اينگونه باد.
ميزان استقبال مخاطب از اين فيلم چگونه بود؟
تا آنجا كه من در جلسات نمايش ديدم و دوستانم در جلساتي كه نبودم، گفتند بيننده با سوالات بسيار و دريافت نگاهي متفاوت به تاريخ و فرهنگ دوره معاصر بعد از ديدن فيلم روبرو بوده است.
براساس نوشتههاي محققان، تهرانيها در برگزاري مراسم روضهخواني و سوگواري افراط ميكردند؛ به هر بهانهاي كه شده بود، در هر روز از سال مراسم سوگواري و تعزيه به راه ميانداختند. دوستعليخان معيرالممالك مينويسد: «دو ماهه محرم و صفر تهران عزاخانه واقعي بود... دستكم دويست مجلس سوگواري در نقاط مختلف شهر تشكيل مييافت و دستههاي سينهزن و غيره روز و شب در حركت بود.» در تهران آن دوران، از 40 تا 50 تكيه كه نام محله يا شخص باني را با خود داشت، نام برده شده است
روايت من يك روايت توام با درج نكات جذاب است كه بيننده در لحظه لحظه فيلم با سوالاتي مواجه خواهد شد و تا سوال بعدي به دنبال جوابهايي خواهد بود. به اين ترتيب بيننده را همراه فيلم به جلو خواهيم برد و تا لحظه آخر مشتاق ديدن فيلم خواهد بود. بله صرفا در رسانه فيلم مستند برخلاف كتاب برخي نكات تازهتر را كه از نظر تصويري جالب بود، آوردهام
البته قصهگويي را دوست دارم اما در نوشتههايم هم هميشه با قصه شروع كردهام. سينماي مستند به واقع خود داستان ميگويد، فقط اين شيوه قصهگويي شبيه آنچه در سينماي داستاني ميبينيم، نيست و تفاوت دارد
هر فيلم مستندي بنا بر شاكله اصلي خودش بر پژوهش استوار است و هرقدر اين پژوهش جامع ريزبافت و دقيق باشد، فيلمساز يا هر كسي كه ميخواهد از آن استفاده كند با وسعت مطالب بيشتري روبهرو خواهد شد و دستش در استفاده از مطالب در جاي خود بازتر خواهد بود. در ساخت فيلم مستند «تكيه دولت» ابتدا با همفكري چند نفر از دوستان وقايع مهم و نكات اساسي در شناخت اين بنا را مشخص كرديم و سپس باز براساس همان نگاه تاريخمحور اين مسائل مهم را در كنار هم قرار داديم