نادر نوربخش نتیجه انتخابات ایتالیا را بررسی کرد
نارضایتی از مهاجران، کلید پیروزی راست افراطی
بالاخره انتخابات سراسري ايتاليا با تمام فراز و فرودها و اما و اگرهايش برگزار شد و خروجي آن به قدرت رسيدن جناح راستافراطي در اين كشور بود. جناحي كه سه حزب برادران ايتاليا، حزب ليگ و حزب فورزا ايتاليا شاكله آن را تشكيل ميدهد و حالا قدرت را به دست گرفته است. اينكه چه اتفاقي در ايتاليا رخ خواهد داد و دولت جديد چه زماني تشكيل خواهد شد و دست به چه كارهايي خواهد زد، امري است كه بخشي از آن تا حدودي مشخص است ولي مابقي آن را بايد به نظاره بنشينيم. آنچه در اين ميان بر اساس راهبرد راستهاي افراطي بايد موردنظر قرار دهيم بحث مهاجرت، چسبندگي به روسيه و همچنين مدل برخورد آنها با اتحاديه اروپاست. سيد نادر نوربخش، كارشناس ارشد مسائل در گفتوگو با خبرگزاري ايلنا به بررسي اين موضوعات پرداخته است. اين گفتوگو را در ادامه ميخوانيد.
راست افراطي چگونه پيروز ميدان انتخابات اخير ايتاليا بود و اين نتايج چه اهميتي خواهد داشت؟
بر اساس نتايج، جناح مجموعه ائتلاف احزاب راستگرا شامل حزب برادران ايتاليا (ملوني)، حزب ليگ (سالويني) و حزب فورزا ايتاليا (برلوسكني) با كسب ۴۲ درصد آرا به موفقيت كمسابقهاي دست پيدا كردند و در اين بين سهم حزب راست افراطي برادران ايتاليا نسبت به دو متحد ديگر خود به مراتب بيشتر بود و اين امر جورجيا ملوني را به اولين نخستوزير زن ايتاليا مبدل خواهد كرد. تاكيد بر خانواده، ارزشهاي مسيحي و ملي و سنتها از ويژگيهاي مهم اين حزب محسوب ميشود. با اين حال هيچيك از اين ويژگيها به اندازه مخالفت با ورود مهاجران به ايتاليا اهميت ندارد. دو حزب ديگر راستگرا اگرچه تحت ائتلاف به پيروزي رسيدند اما ميزان آراي آنها نسبت به قبل كاهش پيدا كرد و حالا از منظر سياسي وابسته به حزب برادران ايتاليا خواهند بود.
حزب ليگ به رهبري ماتئو سالويني كه يكي از احزاب راست افراطي قدرتمند در ايتاليا محسوب شده و پيش از اين با نام ليگ شمال شناخته ميشد، در اين انتخابات دچار كاهش آرا شد. حزب فورزا ايتالياي برلوسكني هم كه به جناح راست ميانه و محافظهكار تعلق دارد، حالا هر دوي آنها به عنوان متحد كوچكتر در كنار برادران ايتاليا حضور خواهند داشت. لازم به ذكر است حزب برادران ايتاليا توانست به تنهايي به حدود ۲۶ درصد آرا دست پيدا كند در حالي كه در دور پيشين سال ۲۰۱۸ تنها ۴ درصد را به خود اختصاص داده بود. با اين حال اهميت اصلي اين نتايج را در آن بايد دانست كه بعد از دههها يك دولت با اكثريت راست افراطي در ايتاليا روي كار ميآيد و اين امر براي ايتاليا كه سومين اقتصاد اتحاديه اروپا و از اعضاي اصلي بنيانگذار اين اتحاديه است، اهميت بسياري دارد.
فراموش نكنيم كه مدت زمان بسيار اندكي از انتخابات سراسري در سوئد سپري ميشود كه در آنجا هم حزب راستافراطي اين كشور با كسب نتايج بيسابقه به دومين حزب بزرگ سوئد مبدل شد. از سويي بايد توجه داشت ايتاليا از جمله كشورهايي بوده كه بعد از جنگ جهاني دوم، احزاب مختلف راست افراطي در پارلمان اين كشور حضور داشته و حتي گاهي به عنوان شريك كوچكتر به جايگاه اجرايي ائتلافي هم راه پيدا كرده بودند، اما چنين پيروزي يكدستي براي اين جناح امري بيسابقه محسوب ميشود. نتايجي كه مورد استقبال دولتهاي دست راستي ديگر در ورشو و بوداپست هم قرار گرفته است. بهطور كلي افزايش سختگيري عليه ورود مهاجران يكي از پيامدهاي تغيير دولت خواهد بود. بايد توجه داشت ايتاليا به دليل موقعيت ژئوپليتيكي خود در جريان بحران پناهجويي سال ۲۰۱۵ در مسير ورود مهاجراني قرار داشت كه از طريق درياي مديترانه سعي در ورود به اروپا را داشتند و اين امر باعث افزايش حساسيت افكار عمومي به پديده مهاجرت هم شد و باعث شد موضوع مهاجرت به يكي از هستههاي اصلي كمپينهاي انتخاباتي مبدل شود و ملوني توانست با تكيه بر نارضايتي ناشي از ورود مهاجران نظر بسياري از رايدهندگان را به خود جلب كند.
آيا ما شاهد تغيير در روابط خارجي ايتاليا و رويكرد جديد به اتحاديه اروپا خواهيم بود؟
ملوني اگرچه بهطور مستقيم از خروج ايتاليا از اتحاديه اروپا سخن نميگويد اما بر سر بسياري از موضوعات همچون مساله مهاجرت با بروكسل اختلافنظر جدي دارد و اين امر ميتواند الگويي همانند روابط مجارستان و لهستان با اتحاديه اروپا را يادآور شود. بنابراين بهطور كلي براي حاميان اتحاديه اروپا خبر پيروزي جناح راست افراطي خبر خوشايندي نخواهد بود. در مورد روابط با روسيه، حزب برادران ايتاليا برخلاف عرف احزاب راستافراطي اروپايي كه معمولا رابطه نزديكي با روسيه دارند، از موضع اوكراين حمايت كرده است. اگرچه دو شريك كوچكتر ديگر يعني حزب سالويني و برلوسكني معمولا رويكرد نزديكي به مسكو را دنبال كردهاند. بهطور كلي مهمترين پيامد قدرتيابي راستافراطي در ايتاليا را ميتوان تقويت محور بوداپست - ورشو - رم در برابر بروكسل دانست كه ميتواند به وزنه قدرتمندي عليه اتحاديه اروپا مبدل شود.
برخي اين نتايج را بازگشت فاشيسم ناميدهاند، نظر شما در اين مورد چيست؟
بهطور كلي طي دهههاي متمادي جريان چپ افراطي از برچسب فاشيسم براي اعتبارزدايي رقباي سياسي خود استفاده كرده است. لذا در فاشيست ناميدن احزاب راست افراطي امروزي بايد احتياط كرد؛ خصوصا اينكه توجه داشته باشيم اين احزاب از برخي ويژگيهاي فاشيسم فاصله گرفتهاند. از جمله اينكه ساختار دموكراتيك را پذيرفته و در چارچوب آن فعاليت ميكنند يا اينكه برخلاف فاشيستها از خشونت و بازوي شبهنظامي براي كسب قدرت بهره نميبرند. اما مهمترين تفاوت را بايد در كنار گذاشتن نژادپرستي بيولوژيك يا برتري نژادي علني دانست كه اين احزاب آن را با مسائل فرهنگي و هويتي جايگزين كردهاند. حزب برادران ايتاليا هم تا حدودي از سابقه نئوفاشيستي خود فاصله گرفته است با اين حال اظهارنظرهاي مرتبط به موسوليني و خصوصا تاريخ ايتاليا در بين دو جنگ جهاني، برخي را بر آن داشته تا آن را با به قدرت رسيدن فاشيستها مقايسه كنند.