• ۱۴۰۳ جمعه ۲ آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5320 -
  • ۱۴۰۱ دوشنبه ۱۸ مهر

حرف جوانان را بفهميم

منوچهر- محمد شميراني

در جامعه‌اي كه تعداد جوانان آن، به گروه‌هاي سني ديگر مي‌چربد و چندين برابر گروه‌هاي سني ديگر هستند؛ در جامعه‌اي كه جوانان آن با وجود طي كردن مدارج تحصيلي بالا، طعم تلخ بيكاري، تحقير شدن و مبهم بودن آينده خويش را، هر روز و هر لحظه مي‌چشند و مزمزه مي‌كنند دور از ذهن نيست كه مي‌بينيم آنقدر، بي‌توجهي ديده‌اند كه يا افسرده، در گوشه خانه رها شده باشند يا عاصي و برافروخته، اين روزها، حرف‌شان را در كف خيابان و با زبان خشم بيان كنند. به نظر مي‌رسد در شرايط خاموشي و بي‌توجهي دستگاه‌ها و مراجع ذي‌ربط براي دريافت و شنيدن و توجه به حرف‌ها و خواسته‌هاي جوانان، اين مهم بر عهده جامعه‌شناسان، مردم‌شناسان، روانشناسان و كارشناسان ارتباطات هم باشد كه تلاش كنند شناخت و تحليل واقعي و درستي از ساختار فكري جوان ايراني، خواسته‌ها و تمايلات او و راه‌هاي نزديك شدن به او به دست بدهند؛ هر چند نتيجه اين كوتاهي‌ها و بي‌توجهي‌ها در اين روزها كاملا مشخص شده است: دوري و فاصله بيشتر بين جوانان و حكومت، پاسخگو نبودن نهادهاي مسوول براي پاسخگويي صريح و سريع به مردم و اكتفا كردن به انكار و استفاده كردن از زبان زور و تهديد. شرايطي كه در زبان جامعه‌شناسان، از آن به عنوان گسست بين نسلي نام برده و در نهايت، به تقابل بين نسلي منجر مي‌شود.
دور شدن نسل‌ها 
فاصله بين نسلي، شكاف بين نسلي، گسست بين نسلي و ... را زياد شنيده‌ايم. پديده‌هايي كه بيشتر، ناشي از گسترش شهرنشيني و پيشرفت تكنولوژي است. اين پديده‌ها، مختص به كشور ما نيست و به عنوان يك پديده بين‌المللي، در تمامي كشورهاي جهان مشاهده مي‌شود.
مي‌توان گفت در حول و حوش انقلاب مشروطه بود كه برخي ايرانيان، به خارج از كشور رفتند و با افكار نوين دنيا آشنا شدند و روزگار ايرانيان را، با شرايط زندگي در كشورهاي ديگر مقايسه كردند.از همان زمان، كليد تلاش مردم براي دستيابي به زندگي بهتر شروع شد. تحصيلكردگان و روشنفكران ايران، خواستار حكومت مشروطه و برقراري حقوق حقه مردم شدند و در اين راه، با تشكيل انجمن‌هاي سري و نوشتن مقالات آزاديخواهانه در مطبوعات داخل و خارج از كشور، انقلاب مشروطه را به ثمر رساندند.البته از همان زمان، اين فاصله بين نسلي، رفته رفته خود را بيشتر نشان داد. فاصله‌اي كه وجود آن به گفته كارشناسان تا حدي، معقول و طبيعي است به خصوص در سال‌هاي پس از انقلاب اسلامي، شدت بيشتري به خود گرفت و موجب شد نسل‌ها، بيشتر و بيشتر از يكديگر فاصله بگيرند و نتوانند همديگر را به خوبي درك كنند .
عوامل بروز شكاف
اگر بخواهيم نسل‌هاي كنوني كشور را تقسيم‌بندي كنيم شايد بتوان گفت تنها نزديك به ۱۵ درصد از جمعيت كشور را، نسل پيش از انقلاب تشكيل مي‌دهد و با توجه به تركيب جوان جمعيت كشور، بيشترين تعداد جمعيت ميانسال كشور را كساني تشكيل مي‌دهند كه در سال ۵۷، جزو جوانان آن زمان محسوب مي‌شدند و به آنان، نسل انقلاب گفته مي‌شود. يا كساني هستند كه اصلي‌ترين درصد جمعيت كشور را تشكيل مي‌دهند و به عنوان جوانان كنوني كشور، هيچ تصويري از دوران گذشته ندارند ولي با توجه به تحصيلات بالايي كه دارند و استفاده فراوان از تكنولوژي‌هاي روز و به ويژه اطلاعات فراواني كه از طريق اينترنت و فضاي مجازي به دست مي‌آورند تصوير كاملا متفاوتي از زندگي كردن، نسبت به نسل‌هاي پيش از خود دارند .با توجه به اين حرف‌ها، مشكل از آنجايي جدي مي‌شود كه اين جوانان، در گفتار و كردار زمامداران كشور، رنگ و بويي از صداقت و يكرنگي نبينند و متوجه شوند حرف و عمل آنان، از زمين تا آسمان تفاوت دارد .
شكافي از پايين تا بالا
بررسي پديده شكاف بين نسلي، حاكي از آن است كه مشكل عدم تفاهم و عدم موفقيت براي زندگي مسالمت‌آميز نسل‌ها در كنار هم، چندان ارتباطي به سطح سواد و نوع شغل افراد ندارد. همان‌گونه كه فرزند يك كارگر و كارمند، حرف‌ها و زبان بزرگ‌ترهايش را متوجه نمي‌شود و نمي‌تواند يا نمي‌خواهد به زبان بزرگ‌ترهايش سخن بگويد و رفتار كند اين معضل را، به خوبي و فراواني، در ميان فرزندان طبقات بالاي جامعه نيز مي‌توان مشاهده كرد.تاريخ ۴۴ ساله انقلاب اسلامي، نمونه‌هاي فراواني از دوري و گسست و حتي رودررويي و تقابل بين مسوولان تراز اول با فرزندان‌شان را به ما نشان مي‌دهد. مسوولاني كه افراد موثري در عرصه دين و سياست كشور بوده‌اند و انتظار داشته‌اند ملتي، به حرف‌هاي آنان گوش دهند حتي موفق نبوده‌اند فرزند خود را توجيه و اقناع كنند. به عبارتي، با توجه به اين نمونه‌ها مي‌توان گفت شايد كار، از فاصله و گسست نسلي فراتر هم رفته باشد . حرف آخر اينكه يكايك اين جوانان، فرزندان ما و اين مرز و بوم هستند و مسووليت شنيدن حرف‌ها و حفظ سلامت و جان‌شان، با مسوولاني است كه روزي، خود جوان بوده‌اند و طغيانگر. 
كمي تامل كنيم؛ شايد اشكال از ما، بزرگ‌ترها باشد كه هيچ‌گاه نخواسته‌ايم جوانان را باور كنيم، آنها را ببينيم و به حساب آوريم .
اين تلنگر را، خيلي جدي بگيريم  !

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون