عراق و ساخت و پاختهاي پشت پرده
خود ميتواند هدايت او را در دست داشته باشد. سوم اينكه مالكي احساس ميكند با توافقي كه با مسعود بارزاني بر سر تشكيل دولت داشته است پس همراهي او را نيز حتي اگر تمايلي به اين كار نداشته باشد، خواهد داشت. چهارم، شياع السعوداني، نخست وزير مكلف به تشكيل كابينه، عضو حزب الدعوه است، حزبي كه مالكي رياست آن را برعهده دارد و كل دوران رشدش را در دولت مالكي سپري كرده است، بنابراين لاجرم به مالكي به عنوان يك مرشد مينگرد كه بايد احترام او را حفظ و به توصيههايش عمل كند. شكي نيست كه مالكي با وجود اينكه محبوبيت چنداني ندارد، اما چهره كاريزماتيك و اثرگذاري محسوب ميشود كه اين ويژگي را خودش به خوبي ميداند. براي همين مالكي گمان ميكند امور دولت آينده صرفا در دست او خواهد بود و ميتواند مرد اول قدرت عراق شود، حتي اگر افكار عمومي با او همراه نباشند. تصور مسعود بارزاني- در معادله به وجود آمده، مسعود بارزاني خود را برنده ميبيند؛ اولا، آنچه حزبِ رقيبِ كرد ميخواست تحقق پيدا نكرد و اينگونه وانمود كرد كه اين حزب به قدري ضعيف است كه نميتواند اراده خود را به كرسي بنشاند. ثانيا، او تاثيرگذارترين چهره سياسي كرد عراق است كه توانايي تغيير بازي دارد و ميتواند زمام امور را در دست داشته باشد. ثالثا، در بر هم زدن بازياي كه باب ميلش نيست و منافع او را تامين نميكند، توانايي دارد. بارزاني خوب ميدانست كه ريبر احمد به عنوان نامزد او نميتوانست از پارلمان راي بگيرد، چراكه اجماع همه گروههاي سياسي از شيعه و سني بر انتخاب برهم صالح بود، براي همين در لحظه آخر يار نزديك خود در حزب اتحاد ميهني كردستان را به عنوان نامزد توافقي، بدون مشورت حزب اتحاد ميهني، مطرح كرد و با توافقي كه با مالكي رسيده بود، او را به رياستجمهوري رساند. مسعود بارزاني كه از توافق خود با مقتدي صدر و جريان پيروز اهل تسنن در عراق نتوانست دولت اكثريت را بدون احزاب نزديك به ايران تشكيل دهد، اكنون درصدد است دولتي ضعيف تشكيل شود كه منافع حداكثري اقليم كردستان تامين شود. گفته ميشود او با مالكي به توافق رسيده است تا تكليف پيوستن كركوك به اقليم كردستان، ماده 140 قانون اساسي، پولهاي پرداخت نشده به اقليم كردستان به دليل اختلافات موجود بر سر صادرات نفت و گاز اقليم و بودجه اقليم را به سود كردها هر چه سريعتر روشن كند. اين را هم بايد يادآور شد كه مسعود بارزاني همچنان كينه شكست رفراندوم استقلال كردستان را در دل دارد و از هيچ فرصتي براي تلافي آن اتفاق خودداري نميكند، او در اين راستا شيعيان را عامل اصلي شكست طرح خود ميداند. چه خواهد شد؟ بايد ديد آيا شياع السوداني با اين امتيازات عريض و طويلي كه مالكي به همه داده است، ميتواند دولت تشكيل دهد؟ آيا مقتدي صدر اجازه ميدهد دولت به راحتي تشكيل شود؟ او شنبه 23 مهر بيانيه شديداللحني عليه ماموريت تشكيل دولت جديد صادر كرد و نسبت به هر گونه مشاركت در آن هشدار داد، اين نشان ميدهد كه او براي روند تشكيل دولت نقشه دارد و نميگذارد به آساني سوداني دولت تشكيل دهد. معمولا دولتي كه به اين شيوه تشكيل ميشود، ضعيف و با حداقل كارآمدي خواهد بود، به ويژه كه در افكار عمومي عراق اينگونه مطرح شده است كه بازندگان انتخابات ميروند دولت تشكيل دهند. واقعيت اين است كه افراد تشكيلدهنده دولت جديد از محبوبيت چنداني در عراق برخوردار نيستند، اگر هماكنون توانستهاند به اكثريت برسند به دليل استعفاي نمايندگان جريان صدر بوده است. وانگهي، مشاركت حداقلي در انتخابات خود گواه غيرمقبول بودن گروههاي سياسي عراق نزد افكار عمومي است. حالا بايد ديد چنين دولتي چقدر دوام خواهد آورد.