بازسازي آرامگاه فردوسي
محمود فاضلي
در عصر فردوسي اديبان و دانشمندان براي آنكه آثار خود را به واسطه قدرت پادشاه حفظ كرده و به دنبال آن امكان انتشار آنها را پيدا كنند، آثار خود را افزودن سطوري در مدح پادشاه به آنها هديه ميكردند و به اين شكل ضمن دريافت پاداشي از او براي گذراندن زندگي، آثار خود را حفظ و به نسلهاي پس از خود منتقل ميساختند. فردوسي در آغاز كار به واسطه تمول و نيز حمايت مالي فرزند حاكم طوس، نيمه نخست دوران سرودن شاهنامه را در آسودگي ميسرود، لكن در سالهاي بعد به دليل تهي شدن كيسه شاعر و نيز گرفتار آمدن حامي مالياش به دست دشمنان استاد طوس اندكاندك از زندگي آسوده دور افتاده و به اين انديشه ميافتد كه آن را به پادشاهي كه لايق آن باشد، هديه كند. از آنجا كه حاسدان اجازه نماز گزاردن و دفن فردوسي را در گورستان مسلمانان نميدادند، پيكر او را در باغ خودش در طوس كه امروز محل آرامگاه اوست به خاك سپردند. مرگ فردوسي پايان كار او نبود، چراكه پس از او ميراث جاودانش شاهنامه مورد توجه خاص و عام قرار گرفت. حكايتهاي شاهنامه بخشي از فرهنگ مردم شد به گونهاي كه برخي در كوچه و بازار به شاهنامهخواني شهره شدند. گرچه همين امر باعث برخي ابيات شاهنامه و رواج يافتن برخي حكايات نادرست درباره فردوسي نزد عامه شد.استاد طوس به بهانه نقل داستان پادشاه، تاريخ و فرهنگ و زبان اين مردم و سرزمين را براي آيندگان ثبت كرد و شعر را با عبور از جنگها و يورشهاي بيگانگان ميراث گذشتگانمان به عصر ما رساند. در دوره معاصر برخلاف زمانه فردوسي، اين شاهان بودند كه از كيسه شاعران ميخواستند براي خود آبرويي برپا كنند. با سقوط قاجاريه، ديكتاتوري رضاخان آغاز شد. او از اين فرهنگ و ادب بيبهره بود. اين بيبهرگي از پيشينه فرهنگي باعث شد تا آناني كه دور او را گرفته بودند توجه به بزرگان گذشته را براي پركردن اين خلأ دستمايه كار حكومت قرار دهند و در اين مسير نسبت به ايجاد ابنيه جديد با تقليد از معماري ايران باستان و برپا كردن بناهاي آرامگاهي براي بزرگان و شاعران گذشته از جمله فردوسي اقدام كنند. از اينرو در 1301 با وجود آمدن جمعيتي به نام «انجمن آثار ملي» نخستين گام براي ايجاد آرامگاه فردوسي در 1302 برداشته شد. پيش از اين بر مزار فردوسي بناهايي كوچك و آجريني ساخته شده بود كه از ميان رفت يا تخريب شد. اين انجمن با استفاده از منابع مالي مردمي و در اواخر كار منابع دولتي در 1306 كار ساخت آرامگاه فردوسي را در زمين اهدايي حاج ميرزا علي قائم، از تجار خراسان با مساحت حدود سي هزار متر آغاز كرد. نقش بنا كه به اصرار انجمن شبيه آرامگاه كوروش بود، پروفسور «آندره گدار» فرانسوي و پروفسور «هرتسفلد» آلماني طراحي كردند و مهندس كريم طاهرزاده بر ساخت آن نظارت كرد. معمار ساختمان نيز حسين لرزاده بود. همچنين «حسين حجار باشي زنجاني»، سنگتراشي سنگهاي بنا و قبر را برعهده گرفت و با همراهي بهترين حجاران، تصاوير و اشعاري از شاهنامه را بر ديوارهاي بنا حك كردند. مساحت ساختمان 945 متر بود. بناي اين آرامگاه در 1313 به پايان رسيد و تصميم گرفته شد، همزمان با گشايش آن، جشن هزاره فردوسي نيز برگزار شود. اين كنگره در مهر 1313 تشكيل شد و آرامگاه فردوسي در 20 مهر با حضور «رضاشاه»، مستشرقين و ايرانشناسان سراسر جهان، مقامات فرهنگي و ادبي، وزيران، نمايندگان مجلس، مديران جرايد، نمايندگان سفارتخانههاي خارجي و روساي دواير و ادارات دولتي گشايش يافت تا به اين ترتيب توجه به مقام فردوسي به نام او تمام شود. رضاشاه طي سخناني اظهار داشت: «بسيار مسروريم از اينكه به واسطه پيشامد جشن هزار ساله فردوسي موفق ميشويم كه وسايل انجام يكي از آرزوهاي ديرين ملي ايران را فراهم آوريم و با ايجاد اين بنا، درجه قدرداني خود و حقشناسي ملت ايران را ابراز كنيم. رنجي را كه فردوسي طوسي در احياي زبان و تاريخ اين مملكت برده است، ملت ايران همواره منظور داشته و از اينكه حق آن مرد به درستي ادا نشده متاسف و ملول بوده است.» بعد از اداي اين سخنان «ارباب كيخسروشاهرخ» قيچي مخصوص كه در سيني سنگي گذارده شده بود را تقديم و با قطع نوار سه رنگ، بناي باشكوه فردوسي با بازديد شاه و مدعوين رسما افتتاح شد و پس از يادداشت در دفتر يادبود از سوي ميهمانان، مراسم در ساعت 5 بعدازظهر به پايان رسيد. آرامگاه در سال 1343 به دلايل مختلف ازجمله نبود محاسبه دقيق وضعيت آبهاي زيرزميني ناحيه طوس و ناآشنايي سازندگان به فنون بررسي جنس خاك و استفاده نكردن از مصالح مناسب، شروع به نشست كرد و در نتيجه انجمن دستور تخريب و بازسازي آن را صادر كرد. بناي فعلي را مهندس هوشنگ سيحون طراحي كرد و در 1347 گشايش يافت. ساختمان فعلي آرامگاه در نماهاي بيروني برگرفته از معماري هخامنشيان است. فضاي داخلي نيز از معماري دوره اشكاني و اسلامي اقتباس شده و شكل كلي ساختمان همچنان شبيه بناي مقبره كوروش در پاسارگاد است. در قسمت داخلي بنا داستانهايي از شاهنامه مانند پيكار رستم و اشكبوس جنگ ايرانيان و تورانيان به صورت نقش برجسته سنگي، بر ديوارها نصب شده است. پس از پيروزي انقلاب، شاهنامه از سوي ناشران مختلف در تيراژ بالا انتشار يافت. برجستهترين نگارگران، داستانهاي آن را در قالب زيباترين نگارهها تصوير كردند.تنديسهاي فردوسي در ايران و جهان برپاست و در اغلب شهرهاي ايران ميدان و خياباني به نام او نامگذاري شد. بزرگترين دانشگاه خراسان به نام اوست. در سال 1369 اديبان و دانشمندان ايران و جهان، هزاره ديگري براي بزرگداشت فردوسي در ايران برپا كردند.