• ۱۴۰۳ يکشنبه ۴ آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5330 -
  • ۱۴۰۱ شنبه ۳۰ مهر

نگاهي به كتاب «جامعه‌شناسي تئاتر» اثر ژان دووينيو

سرريز شدن تئاتر به جامعه

مرتضي غفاري

 

يان كات مي‌گويد: هر اتفاقي كه روي صحنه تئاتر بيفتد، تماشاگران به دنبال يافتن مابه‌ازايي بيروني (اجتماعي) براي آن هستند. تنيدگي و ارتباط تئاتر و جامعه امري است روشن، اما چگونگي و كيفيت اين ارتباط محل بحث است و درست در همين جاست كه ژان دووينيو با كتاب جامعه‌شناسي تئاتر وارد صحنه مي‌شود. او ناظري خلاق است كه با نگاهي متفاوت در تاريخ تئاتر سير مي‌كند تا بزنگاه‌هايي را كشف كند كه ارتباط زنده، پرخون و پوياي تئاتر و جامعه در آن به منصه ظهور رسيده است. اما كار به همين جا ختم نمي‌شود، او بارها با مردود شمردن رايج‌ترين و مقبول‌ترين نظريات تاريخ تئاتري ما را غافلگير مي‌كند. در كتاب دووينيو نه تئاتر يونان باستان هماني است كه مي‌شناختيم و نه تئاتر شكسپير و ديگران. او با ادله‌اي روشن پته باورهاي رايج را روي آب مي‌اندازد. دووينيو به دنبال اثبات ارتباط تئاتر و جامعه در لايه‌هاي بيروني و عيان آن نيست كه اين كار اصلا نيازي به اثبات ندارد؛ ليكن كتاب ارتباطاتي پنهان و عميق ميان تئاتر هر دوران با جامعه آن دوران را نمايان مي‌كند و ما را به اين باور مي‌رساند كه عملا نمي‌توان هيچ‌كدام را بي‌ديگري فرض كنيم. دووينيو صرفا به يكي از نظريات «بازتاب» يا «شكل‌دهي» اختيار تام نمي‌دهد تا تمام اتفاقات را تفسير كنند و بر اين نظر است كه جامعه و تئاتر در ارتباطي ديالكتيكي پيوسته در كنار هم و مشغول ساختن   همند.
نكته ديگر كه مترجم فقيد كتاب، جلال ستاري در مقدمه خود به آن اشاره مي‌كند، نگاه اجرامحور دووينيو است. او بارها در كتابش از عبارت «سرريز شدن تئاتر» از متن مكتوب استفاده مي‌كند، به اين معني كه تئاتر هرگز در قالب يك متن ادبي نمي‌ماند. اين نيز نويد كتابي را مي‌دهد كه برخلاف بيشتر كتاب‌هاي تاريخ تئاتري از سيطره ادبيات نمايشي نه تنها بيرون آمده است كه اصلا بررسي شكل فيزيكي صحنه تئاتر در هر دوران يكي از محورهاي اصلي آن است. با اين بررسي درخواهيم يافت بسياري از تفاوت‌هاي سبكي در تاريخ تئاتر ريشه در مكاني دارد كه آثار نمايشي در آن اجرا مي‌شدند.
مفهوم «ناهنجاري» دوركيم يكي از مهم‌ترين آبشخورهاي فكري دووينيو در تاليف اين كتاب و تامل درباره مقاطع مختلف تاريخ تئاتر است؛ وقتي جامعه در گذار از مرحله‌اي به مرحله ديگر است و ديگر نه به گذشته يقين دارد و نه دركي از آينده دارد، سردرگمي و هراسي هولناك را تجربه مي‌كند؛ شگفت آنكه همواره صحنه تئاتر همان جايي بوده كه انسان تمام اين هراسش را روي آن آشكار و منعكس كرده و به‌زعم دووينيو به همين علت است كه صحنه تئاتر بارها و بارها آبستن جنايتكاران و قهرمانان و شاهان عاصي و پريشان و هيولاوش مي‌شود، چراكه اينها قرار است نقش تشويش پنهان زمانه را بازي كنند؛ اما اين تمام ماجرا نيست. گاهي در هنگامه تغيير اجتماعي، صحنه تئاتر خالي مي‌ماند، آن هم به اين علت روشن كه خود جامعه صحنه تئاتر شده است. آگوستو بوال همواره تاكيد داشت كه تئاتر تمريني است براي حركتي واقعي كه در جامعه و خارج از صحنه اتفاق مي‌افتد. باري دووينيو بر اين باور است كه تئاتر در تنگناي متن مكتوب باقي نمي‌ماند و به عبارتي زيبايي‌شناسي در آن به عملي اجتماعي بدل مي‌شود. اين عمل اجتماعي در مناسك خود تئاتر و ارتباط تماشاگران با آن و واكنش‌هاي زنده آنها به تئاتر روشن است و قدرت اجتماعي تئاتر را عيان مي‌كند. به نظر دووينيو هيچ هنر ديگري چون تئاتر نمي‌تواند با نمايش نقش‌هاي اجتماعي اينچنين برانگيزنده اعتراض و انكار و تصديق و مشاركت مخاطبانش باشد. بنابراين تئاتر بده‌بستاني دايمي با تماشاگران دارد. صحنه نمايش تنها جايي نيست كه تماشاگران درگير تئاتر هستند. كاربندي اجتماعي تئاتر تمام جامعه و نهادهايش را تحت تاثير قرار مي‌دهد و موجب برقراري ارتباط ميان زيبايي‌شناسي و حيات اجتماعي مي‌شود. در زندگي اجتماعي مي‌توان اشكال مختلف تئاتري كردن هستي را يافت كه از اعمال حياتي تا مناسك سياسي و عرفي يك جامعه را در برخواهد گرفت. 
كاربندي تئاتر يا به كاربستن زيبايي‌شناسي تئاتر در زندگي اجتماعي موجب يقين يافتن انسان از هستي و حيات اجتماعي‌اش مي‌شود. گاهي اين كاربندي براي بعضي جوامع حياتي است. مثال دووينيو بردگان سياهپوست در امريكاست كه با اين وسيله در تنهايي و بي‌كسي‌شان در ديار غربت، آفريقايي موهوم باز آفريدند. حال اگر به جشن‌ها، انتخابات، مراسم‌ها و ساير مناسك اجتماعي نظر كنيم،  درخواهيم يافت كه زندگاني اجتماعي تا چه حد به تئاتر پيوند خورده است .
اما اين نياز به كاربندي تئاتر از كجا به وجود آمده است؟ دووينيو عقيده دارد انسان از رهگذر تئاتر و تئاتري كردن فعاليت‌هاي اجتماعي، خود را مي‌سازد. او به سخن شيلر ارجاع مي‌دهد كه مي‌گفت: «تراژدي يونان، يوناني را شكل داده و ساخته است بدين معنا كه آن تراژدي نمايشگر آرمان زندگاني‌اي است كه فقط پاره‌اي از خواست‌هايش تحقق يافته‌اند ولي آن آرمان زندگاني كلا در هنر است كه محقق مي‌شود و هنر است كه به مرور آن زندگاني را تغيير مي‌دهد.»
كتاب جامعه‌شناسي تئاتر، ميداني است براي تفكر درباره زندگي توامان خلاقيت هنري و حيات اجتماعي و ژان دووينيو عقيده دارد در هر دو اينها جرياني مشترك وجود دارد؛ باري شايد بتوان تمام جست‌وجوي انتقادي و خلاقانه دووينيو را كوششي براي شناسايي و تعريف اين جريان مشترك دانست. به هر رو براي ما علاقه‌مندان تئاتر، خوانش اين كتاب پاسخي است به پرسش‌هاي‌مان پيرامون نسبت تئاتر و جامعه.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون