خرقِ عاداتِ زندان
محمدرضاجلاييپور
روزهاي اول تجربه زندان، روزهاي شكستنِ اجباري بسياري از عاداتِ بيرون از زندان و جايگزين شدن عادات جديدِ زندان است. اين روزهاي اول، به خاطر محيط و اقتضائات و محدوديتهاي زندان؛ شايد موثرتر از هر تجربه ديگري در زندگي ميتواند عاداتي را كه داشتهايم و بعضا توجه خودآگاهي به آن نداشتهايم به ما بشناساند و آموزگار خودشناسي كمنظيري در اين زمينه شود. كساني كه فراتر از عادت، به هر چيزي اعتياد داشتهاند (از مخدرات تا حتي بالششان) بزرگترين سختي و حتي شكنجه دوران بازداشت انفراديشان همين ترك اجباري اعتيادهايشان است. (اگر فعال مدني و سياسي هستيد تلاش كنيد به هيچ چيزي معتاد نشويد تا اگر ناعادلانه بازداشت انفرادي شديد كمتر اذيت شويد). شخصا فعالاني را ميشناسم كه انواعي از اعتياد و عادات قبلي، انفرادي را برايشان تحملناپذير كرد و منجر به اعتراف دروغ شد). شخصا خوشبختانه به چيز يا رفتاري اعتياد نداشتم اما از حيث عاداتي كه در زندان ميشكنند، تجربه بازداشتهاي انفراديام در ۸۸ و ۹۸ و ۹۷ با تجربه كنوني اولين زندانِ عموميام كاملا متفاوت بود. مثلا در بازداشتهاي انفرادي چند ماهه قبلي فهميدم كه به چيزهايي مثلِ دور (بيش از چند متر كه در انفرادي ممكن نيست)، قهوه صبحگاهي، متنخواني روزانه، موسيقي، نوشتافزار، ديدنِ روزانه خود در آينه (در انفرادي شايد ماهها خودتان را نبينيد)، نشستن بر صندلي، دوستي، مكالمه روزانه با غريبه و آشنا، طبيعت، بوي خوش، لبخند و خنده، رسانه، امكان انتخابِ خوراك و پوشش و تنوع رنگ در پوشش، امكان انتخاب زمانِپيشپاافتادهترين برنامههاي روزانه (حتي زمان حمام)، خوردنِ روزانه شيريني، داستانخواني يا فيلمبيني لااقل چند روز يكبار، دسترسي به كتابخانه كاغذي و ديجيتالِ شخصيام، معاشرتِ گروهي چند روز يكبار، خنده جمعي، ديدار و آغوش عزيزانِ دل، تاريكي (انفرادي هميشه يك چراغ روشن است و هيچ موقعِ شبانه روز تاريكي را تجربه نميكنيد)، خوردنِ روزانه سبزيجات و ميوه و آبِ خنك و ... عادت و حتي حدي از وابستگي داشتهام و تا قبل از محروميت از آنها در انفرادي نسبت به اين عادات خودآگاهي كافي نداشتهام بعد از آزادي هم قدرشان را بيشتر ميدانستم.
در تجربه زندان عمومي كنوني هم كشف كردم كه به چيزهايي از جمله لااقل چند ساعت خلوت و تنهايي روزانه و حريم شخصي (كه در زندان عمومي وجود ندارد)، محبت و ابراز عاطفه عاشقانه روزي چند بار به همسرم سمانه، جستوجوي گوگل و امكان اتصال فوري و روزي دهها بار به گنجينه آنلاين دانش و اطلاعات بشري به زبانهاي فارسي و انگليسي، گفتوگو با دوستان و همكارانِ فرهيخته و همعلاقه در جلسات منظم، تنيس با دوستم اميرحسين، تايپ روزانه پشتِ لپتاپ يا گوشي هوشمند (به جاي خودكار و كاغذ)، امكان داشتنِ حافظه ديجيتال اكسترنال از طريق ثبت ويديو و عكس و يادداشت در نوتپد و ضبط صدا با گوشي هوشمند، خبرخواني از منابع متكثر، شنيدن روزانه چند ساعت كتاب صوتي با كيفيت و پادكستِ غني حينِ ورزش، تردد و كارهاي روزمره، داشتن وسايل بهداشتي شخصي، امكان انتخاب زمان خواب، مراقبه و تماشگري غرقگي در طبيعت، ديدار منظم خواهرزاده و برادرزادههاي دوستداشتنيام، ديدن ماه و آسمان شب (هواخوري روبازِ زندان صرفا روزها باز است)، امكان اظهار نظر درباره مسائل عمومي و فعاليت داوطلبانه جمعي براي بهبود زندگي جمعي، ديدن بازخوردِ فوري محتوايي كه آنلاين منتشر ميكني، امكان انتخاب موسيقي با كيفيتِ دلخواه و شنيدنش در زمان دلخواه و غيره … عادت و تا حدي وابستگي داشتهام و بعد از آزادي بيش از قبل برايشان شاكر خواهم بود و از امكان تجربهشان لذت بيشتري ميبرم.
در كنار چنين عادات دلپذيري كه با زندان ميشكنند و مهمترين هزينه زنداني شدناند، عادات نامطلوبي هم هستند كه زندان ميشكند. در تجربه كنوني خواستنيترين خرقِ عادتي كه با زندان تجربه كردم قطع همهمه بلاوقفه و مدام آنلاين و هياهوي ديجيتال و ارتباطات و رسانههاي الكترونيك است و آرامش و تمركز بيشتري كه ميآورد. به خصوص وقتي مثل چند روز گذشته توالي تعطيلاتِ رسمي حتي روزنامه كاغذي را هم از منابع خبري زندان حذف ميكند، سطحي از سكوت و كنترل ذهن ممكن ميشود كه چنان دلپذير است كه حس ميكني براي تداومش حتي بعد از آزادي هم بهتر است ساعت اتصال به اينترنت و در معرضِ هياهوي خبر و اطلاعات و در دسترس تماس ديگران بودن را محدود و كنترل شده نگه داري. مقايسه اكنون و قبل از زندان را برايم ملموستر ميكند.
همهمه آنلاين و هياهوي رسانههاي اجتماعي و ماهوارهاي، اگر كنترل نشود، واقعا براي بهداشت رواني و بهباشي معنوي مضر است و براي دريافت خبر به ميزان لازم، محدودسازي ساعاتِ مجاز روزانه براي خبرخواني و اكتفا به دو، سه منبع با كيفيتِ معتبرِ كم هياهوي خبر، هم تاثير ملموسي بر افزايش رضايت و تمركز و آرامش ذهنيمان دارد و هم قدرت ذهني و زمان بيشتري را براي متمركز شدن بر آنچه به خود و ديگران خير و لذت بيشتري ميرساند، آزاد ميكند. مگر نه اين است كه زندگي خوبتر محصول شناسايي و ساختنِ عادات خوب و بالنده بيشتر و شناسايي و شكستن عادات مخرب است؟
زندان اوين-15/7/1401