زلزله آبان 96 ازگله سرپل ذهاب و مديريت بحران
مهدي زارع
امسال به پنجمين سالروز زلزله در غرب ايران ميرسيم. زلزله در ساعت ۲۱ و ۴۸ دقيقه شب يكشنبه ۲۱ آبان 1396، در ۳۰ كيلومتري شمال غرب سرپل ذهاب، در نزديكي شهر كوچك ازگله، با بزرگاي 7.3 موجب 640 كشته شد و هفت نفر كشته نيز در سليمانيه عراق گزارش شد. گسيختگي پي سنگي مسبب اين رخداد در پهنه خميدگي جبهه كوهستان زاگرس و گسل پي سنگي ذهاب مربوط بود. زاويه شيب ملايم گسل - حدود شانزده درجه به سوي شرق - و موقعيت كانون در ژرفاي 18 كيلومتري، امكان ايجاد يك منطقه لغزش وسيع و بزرگاي 7.3 را فراهم كرد كه اندازهاي نادر در زلزلههاي زاگرس چين خورده است و در اين منطقه گسلهاي بيشتر قائم در ژرفاي كمتر با لايههاي رسوبي ضعيف پوشيده ميشوند. در زاگرس پسلرزههاي اوليه در اطراف لبههاي جنوبي و غربي ناحيه لغزش اصلي متمركز بود. بعد از وقوع اين زلزله بحثهايي در مورد پيشبيني آن مطرح شد. البته زمينلرزه كوچكي كه در ساعت 21:05 با بزرگاي 4.5 رخ داد با توجه به كانون آن، ميتواند پيشلرزه زلزله اصلي با بزرگاي 7.3 تلقي شود. همين رخداد موجب شد تا بيشتر مردم با پيشآگاهي با رخداد لرزه اصلي مواجه شوند. 8 روستا در سليمانيه عراق، 1 بند آسيب جدي ديدهاند و از ساكنان نزديك سد آسيبديده دربنديخوان از سوي مقامات خواسته شد تا شهركهاي مجاور را تخليه كنند. همچنين برق در سليمانيه به همراه اينترنت و تلفن قطع شد. خسارات شديدي در شهرستان سرپل ذهاب در استان كرمانشاه در 15 كيلومتري مرز عراق رخ داد. در اين رخداد از نماينده مجلس تا استاندار و البته مديران محلي و موسسات مردمنهاد، همگي قصد كمك داشتند. چيزي كه كمبودش مجددا حس شد لزوم برقراري نظم از سوي فرمانده كاردان واحدي است كه بايد پيش از سانحه مشخص باشد و تمامي نيروهاي گروههاي مختلف در ذيل اين فرمانده واحد عمل كنند. مركز عمليات اضطراري (EOC) از سوي هلال احمر و اورژانس تشكيل شد و عمل كرد..
ولي چنين مركزي براي كنترل كل عمليات مديريت بحران در صحنه حادثه وجود فني و عيني نداشت، گرچه به لحاظ اداري و استاني چنين تيمي در استانداري تشكيل شد. هماهنگي بين تيمهاي اضطراري هوايي و زميني در منطقه زلزلهزده وجود نداشت. بخشي از اين هماهنگي مثلا از پرواز بالگردهاي سازمانهاي پزشكي، نظامي و هلال احمر گزارش شد، به نحوي كه هركدام از سازمانهاي خود فرمان ميگرفتند. فقدان يك برنامه نظاممند براي دسترسي به نيروي متخصص از مشكلات همچنان مهم است. پرسنل آموزشديده اغلب جابهجا ميشوند و امكان انباشت تخصص و تجربه در يك پست را كمتر مييابند. در چند سال قبل از سال ۱۳۹۶ چنين بحراني در اين منطقه رخ نداده بود، تمرين مهمي نيز قبل از زمينلرزه ۱۳۹۶ به صورت منظم برگزار نشده بود.
به همين سبب بعضي از پرسنل نميدانستند كه چگونه و با چه شرايطي ايفاي نقش كنند. ترياژهاي پيشبيمارستاني و بحراني بهخوبي انجام نگرفت و اولويتبندي مجروحان براي انتقال با اختلال مواجه شد. در موارد اضطراري، اولويت حملونقل براي بيماران بحراني است كه بايد در اسرع وقت براي مراقبتهاي پيشرفته به مراكز درماني منتقل شوند. تخليه مجروحان با مشاركت سازمانهاي مختلف انجام ميشود. اما اين سازمانها قوانين و دستورالعملهاي خاص خود را دارند. بنابراين اجراي رويههاي خاص اين سازمانها در پاسخ به سوانح (بعد از رخداد) منجر به عدم هماهنگيهايي شد. در شرايط اضطراري، با استفاده از سيستم آنلاين و ماهوارهها، منطقه حادثهديده توسط مديران سازمانهاي مختلف كنترل ميشود.
اين روند هماهنگي باعث افزايش دانش و آگاهي مديران در مورد وضعيت منطقه ميشود. اجراي يك سيستم فرماندهي واحد و يكپارچه در محل حادثه ميتواند هماهنگي سازماني را افزايش دهد. سامانه فرماندهي حادثه (ICS) يك ابزار مديريتي يكسان براي هماهنگي و كنترل تيمهاي پاسخدهنده و دخيل در عمليات در حوادث بزرگ است. گزارش بررسيهاي انجامشده بعد از زلزله آبان ۱۳۹۶ نشان ميدهد كه بخشي از اختلال در عمليات مديريت بحران به اختلال در عملكرد «سامانه فرماندهي حادثه» يا كمكيفيت بودن آن براي هدايت كل عمليات (در مورد مركز عمليات اضطراري) وابسته بوده است.