• ۱۴۰۳ شنبه ۳ آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5336 -
  • ۱۴۰۱ شنبه ۷ آبان

دل شاد در وطن به كار مي‌آيد

نيوشا طبيبي

اين روزها، ايرانيان دور از وطن بيش از هميشه به ياد سرزمين مادري‌شان هستند. آنها با هر گرايشي در هر جا كه هستند، از نيوزيلند تا كاليفرنيا، به ياد وطن و هموطنان‌شان، به‌ شدت متاثر و غمگين هستند. اضطراب و ترس تبديل به جزيي از زندگي بسياري از مهاجران و از وطن دورماندگان شده است. بسياري از مهاجران در جست‌وجوي نظم، به رسميت شناخته شدن، اميدواري، احترام و برخورداري از حقوق شهروندي تن به سختي و رنج هجرت دادند. اقليتي از مهاجران دلايل ديگري داشتند. عرض من درباره شهروندان عادي ايراني است، نه آنانكه برخوردار از رانت و سهميه و اندوختن ثروت از اختلاس و روابط خارج از ضوابط، راحت خارج نشيني را به سختي‌هاي داخل ترجيح دادند و رفتند تا «ژن خوب‌شان» دست نخورده تكثير شود و بچه‌هاي‌شان در مدارس و دانشگاه‌هاي فرنگ درس بخوانند. مسوولي محترم، استفاده فرزندان مديران از امكان ويژه زندگي و تحصيل در خارج از كشور را نوعي فداكاري براي وطن بيان فرموده بودند! فرستادن جوانان براي تحصيل علوم به سرزمين‌هاي ديگر بي‌ترديد كار مهم و لازمي است. اساس تجدد در صنعت و تجارت و به‌روزرساني آنچه از قديم به‌جا مانده بود، توسط كساني ريخته شد كه فرصت آموختن دستاوردهاي نوين جهان را پيدا كردند. فرستادن دانشجو به خارج از كشور، با استفاده از بورسيه‌هاي دولتي به همين دليل شكل گرفت. چندين دهه، دانشجويان با استعداد و درس خوان براي گذراندن دوره‌هاي عالي به كشورهاي ديگر فرستاده مي‌شدند تا در زمينه‌هاي مختلف به آموختن  و  پژوهش مشغول و در بازگشت،  مصدر خدمت  شوند. 
مرحوم دكتر مجتهدي مدير دبيرستان البرز، سهميه‌اي را به دانش‌آموزان با استعداد ولي تنگدست اختصاص داده بود. آنها را به رايگان پذيرش مي‌كردند و در شبانه‌روزي البرز اسكان مي‌دادند. بسياري از اين دانش‌آموزان بعدا در بهترين دانشگاه‌هاي ايران و جهان درس خواندند و در بازگشت به ميهن خدماتي انجام دادند. آيا اكنون نظير دبيرستان البرز وجود دارد؟ آيا آن فرزندان مسوولان كه از خودگذشتگي فرموده و در حال تحصيل در اروپا و امريكا هستند، در يك نظام عادلانه تحصيلي و اجتماعي توانسته‌اند  از  چنين امتيازي  برخوردار بشوند؟ 
طبيعي است كه وقتي فرصت‌هاي تحصيلي و شغلي عادلانه و بي‌توجه به جايگاه سياسي و اجتماعي دراختيار افراد مستعد قرار بگيرد، هيچ بيگانه‌اي فرصت دلربايي از جوانان مستعد براي كار و تحصيل در كشوري ديگر را به دست نمي‌آورد. هيچ كلاهبرداري فرصت دزدي از مردم به بهانه خريد ملك و اخذ پاسپورت در كشورهاي درجه دو  و  سه اطراف را  به  دست نمي‌آورد.
موج مهاجرت بيش از هر چيز ديگر محصول نااميدي و بي‌نظمي و بي‌عدالتي است. هيچ ايراني مهاجري براي نوشيدن الكل و رقصيدن در كافه و كاباره سختي‌هاي زندگي دور از سرزمين مادري و گرفتاري و رنج نديدن خانواده و دوستان را بر خود هموار نكرده. بيشتر مهاجران در جست‌وجوي كيفيات معنوي و فرصت‌هاي اطمينان‌بخش و اميدواري به آينده، به هجرت تن دادند. عده زيادي از اين مهاجران مصداق «نه در غربت دلم شاد و نه رويي در وطن دارم» هستند. آنچه را مي‌جستند در وطن مي‌خواستند، احترام و حق شهروندي در كشور ديگر به چه كار مي‌آيد؟ وقتي زبان و فرهنگ و اقليم و محيط غريبه باشد؟ همه اين كيفيات، در وطن و درحالي كه همه هموطنان مشمول آن باشند، به دل مي‌چسبد، تبديل به كيفيت مي‌شود، اميد را در دل زنده مي‌كند. غير آن مانند اين است كه سفره‌اي پهن شده براي ديگران، ضيافتي برپاست كه آشنايان و خانواده‌هايي كه با هم سوابقي دارند دور آن گرد آمده‌اند و مهاجر حكم طفيلي و مهمان ناخوانده را دارد. در مهربان‌ترين و سهل‌گيرترين جوامع هم كم و بيش همين احساس در مهاجر شكل مي‌گيرد. چنين است كه مهاجر ايراني، حتي آنها كه چند دهه است از خانه و خانواده به دور مانده‌اند، هر روز با نام ايران بيدار مي‌شوند و با نام ايران به خواب مي‌روند. من كسي از مهاجران را نمي‌شناسم كه براي وطن بد بخواهد. آن اقليت بسيار بسيار كوچكي كه محرك جنگ و اشغال هستند را ايراني به حساب نياوريد. صحبت درباره اكثريت جامعه چند ميليون نفري ايراني است. كساني كه امروز حدود ۱۰درصد جمعيت ايران را تشكيل مي‌دهند و نمي‌شود آنها را  ناديده  گرفت.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون