ادامه از صفحه اول
چه بايد كرد؟
چه اشتباهي مهلكتر از اينكه عموم تحليلگران و كارشناسان جامعه و اقتصاد، رخ دادن بحران را پيشبيني ميكردند، نه پيشبيني پيامبرگونه، بلكه يك پيشبيني عادي و متعارف، ولي هيچكس در ساختار قدرت توجهي نكرد و آنها را ناشي از خودباختگي و عدم درك جامعه دانستند؟ اين سياهه اشتباهات كرانه ندارد. اتفاقات روز پنجشنبه در كرج و سپس بلوچستان ميتواند به منزله بلندتر شدن صداي زنگ خطر براي جامعه ايران باشد. تقليل مسائل به بدخواهي دشمنان و توطئههاي آنان نه تنها هيچ چيزي را از بار مسووليت حكومت كم نميكند كه بيشتر هم ميكند، از اين رو پرسش اساسي اين است كه چه بايد كرد يا چه ميتوان كرد؟ به نظر ميرسد كه ارايه هر گونه طرح و ايده براي برونرفت از اين وضع عملي بيهوده و غيرمفيد است زيرا مشكل ايران فقدان اراده براي اصلاحات است و اين يك امر سياسي محض است و اين ضعفهاي سياست است كه خود را در ساير حوزهها بازتاب ميدهد. پس راهحل نيز در سياست است. راهحل سياسي نيز مسالهاي فني و تكنيكال نيست. اگر يك خودرو خراب باشد، يا مثلا مشكلي در سلامت جسمي باشد، ميتوان آنها را به كارشناس خودرو يا پزشك ارجاع داد. ولي سياست چنين نيست، زيرا كارشناسان سياست نيز، جزيي از مشكل هستند. درحالي كه صاحب خودرو لزوما جزيي از مشكل خودرو نيست. پس راهحل چيست؟ در ابتدا شكلگيري اراده براي حل مساله در سطح ساختار سياسي ضرورت دارد. تا هنگامي كه اين اراده شكل نگيرد، هيچ ايدهاي نميتواند مخاطب خود را پيدا كند، جز ايدهاي كه عملي شدن خود را خارج از متغيرهاي ساختار سياسي و اصلاحات سياسي تعريف كند، يعني تداوم همين وضع اعتراضي كه هست. اگر چنين ارادهاي شكل گرفت، آنگاه ميتوان از خلال گفتوگوهاي جمعي و مشاركت عمومي راهي پيدا كرد، البته شايد و نه لزوما قطعا. تا رسيدن به اين نقطه فرآيند طي شده در ۵۰ روز گذشته يا ادامه پيدا ميكند يا به صورت سينوسي بروز خواهد يافت. چنين مباد.
انتخابات اسراييل و مسووليت دولتمردان
نگارنده توجه به راهكارهاي ذيل را پيشنهاد ميدهم: 1- تداوم سياست گفتوگو در حوزه جنوب و شمال به منظور اعتمادآفريني به خصوص در جنوب، تداوم مذاكرات با عربستان سعودي و در شمال ايفاي نقش ميانجي در بحران روابط ميان آذربايجان و ارمنستان، 2- مخالفت با تغيير مرزهاي ژئوپليتيك در شمال ايران و حضور پايگاههاي اسراييل در اين منطقه و جنوب، 3- مقابله با سياست ايرانهراسي در جنوب از طريق راهكارهاي ديپلماتيك، 4- كمك به حل بحرانهاي منطقهاي مانند بحران يمن، 5- پذيرش واقعيت دستنشانده بودن همسايگان جنوبي و بر اساس مدنظر قرار دادن اين مهم اتخاذ راهكاري براي حضور در ساختار امنيتي منطقه، 6- اطمينان دادن به همسايگان جنوبي كه ملاك اصلي سياست خارجي منطقهاي ايران در جنوب با دولتها و نه گروههاي سياسي و بر مبناي سه اصل احترام متقابل، عدم مداخله و همكاري است، 7- تلاش براي گسترش توريسم ميان ايران و همسايگان جنوبي به ويژه در حوزه سلامت، 8- استفاده از نهادهاي غيردولتي به ويژه دانشگاهيان براي تعميق و گسترش روابط ميان ايران و همسايگان جنوبي، 9- گسترش روابط تجاري با همسايگان جنوبي و تلاش براي ايجاد منطقه آزاد تجاري بين ايران و كشورهاي حاشيه جنوبي خليجفارس و 10- كاهش رقابتهاي منطقهاي و ايدئولوژيك. جان كلام اينكه در شرايط حاضر پس از به قدرت رسيدن راست افراطي در اسراييل تامين منافع ملي ايران در داخل از طريق راهكار گفتوگو ميان دولت و نيروهاي اجتماعي و سياسي و در خارج از طريق ممانعت از شكلگيري اجماع بينالمللي عليه ايران در سطح جهاني و منطقهاي همراه با مقابله با بحران ايرانهراسي است.
افزايش نرخ ارز و سفره هاي خالي مردم
براي اينكه ببينيم ريال بيش از اين ارزش از دست خواهد داد با نه به سه سوا زير بايد فكر كرد
نخست) آيا نقدينگي با همين شيب صعودي خواهد بود؟
دوم) آيا رشد اقتصادي ايران زير ۳درصد خواهد بود؟
سوم) آيا تورم در همين سطح پايا خواهد شد؟
پاسخ به هر كدام از اين پرسشها شرايط جديدي را در اقتصاد ايران ايجاد ميكند و مسيرهاي متفاوتي را ميگشايد.
تاريخ انكار زنان ايران به پايان رسيده است
اين عامليت مهم است، چراكه اگر همچنان اصرار بر حذف زنان از فرآيند پيشرفت و توسعه كشور وجود داشته باشد، يكي از دلايل و علتهاي اصلي اين جنبش ناديده گرفته شده و بر آنها سرپوش گذاشته شده است. به رسميت شناختن اين عامليت از جانب سياستگذاران كشور مهم است، چراكه بدون ايجاد فرصتهاي برابر براي نيمي از جمعيت كشور و تامين حقوق انساني آنها، زنان ايران، به خصوص دختران جوان ايران، در برابر قوانين سلبي موجود كه محدودكننده زنان ايران، به خصوص سلب آزاديهاي آنهاست روز به روز مقاومت بيشتري از خود نشان خواهند داد. چه اين قانون، قانون حجاب باشد و چه هر قانون ديگري. زنان ايران به دنبال تامين حقوق انساني خود هستند و تا عامليتي براي آنها در قدرت و سياست و اقتصاد و كسب و كار و... قائل نشويد، يعني صورتمساله را هم انكار كرديد و هم بر واقعيتهاي موجود با قوه قهريه سرپوش گذاشتهايد. تاريخ مصرف اين انكار كردنها و سرپوش گذاشتنها به پايان رسيده است.