ديوارها رد كامبيز را دنبال ميكنند
ايسنا| درست يك سال از نبود كامبيز درمبخش در فضاي هنري ميگذرد؛ جاي خالياش واضح حس ميشود اما علاقه گالريدارها به نمايش آثارش، باعث شده كه در اين ۳۶۵ روز، كمتر زماني ديوارها خالي از آثار اين هنرمند باشد. ۱۴۰۰ براي هنرهاي تجسمي گويي سال رفتن بود و انصافا كه كرونا هم در اين روند كم بيتاثير نبود. سال گذشته رفتن بزرگاني چون كامبيز درمبخش، ايران درودي، مهرداد ذوالنور، ايرج يكهزارع، علي گلستانه و جمشيد سماواتيان در تقويم هنر ثبت شد. درمبخش اگرچه يكي از دهها هنرمندي بود كه سال گذشته از دنيا رفت اما مرگش داغ بزرگي بر سينه هنر ايران نشاند و جاي خالياش در دنياي كاريكاتور همچنان حس ميشود. جشن تصوير سال يكي از برنامههايي بود كه در سال ۱۴۰۰ براي بزرگداشت كامبيز درمبخش برگزار شد. در اين مراسم كه افراد مختلفي براي بزرگداشت اين چهره هنري حاضر شده بودند، خاطراتي را از او بيان كردند. احمد مسجدجامعي در سخناني چهار ويژگي را براي آثار درمبخش برشمرده و چنين گفته بود: «آثار او پر از تنهايي است. ديگر ويژگي او سادگي است. كمتر در آثار خطهاي اضافه و زياد ديده ميشود. كامبيز با برگشتن دوبارهاش به وطن، زمينه ارتباط نسل گذشته و جديد را فراهم كرد و اجازه نداد انقطاع نسلي صورت بگيرد. زماني كه دانشجو بودم، استاد شفيعي كدكني برخي سرودهها را ميخواند و ميگفت، اينها ظاهر شعر دارند اما شعار هستند. شعار مستقيمگو است و ماندگاري ندارد. اما شعر تفسير و تاويلپذير است. آثار بسياري از كاريكاتوريستها شعار است اما آثار كامبيز به شعر نزديك است.» محمود كلاري، عكاس و فيلمبردار نيز خاطرهاي را از زندهياد درمبخش چنين روايت كرده بود: «عكسهايم ذوقي و از روي علاقه بود و هنوز حرفهاي نشده بودم تا اينكه درمبخش دستم را گرفت و مرا به روزنامه آيندگان برد و به كاوه گلستان معرفي كرد. كامبيز در لحظه زندگي ميكرد و به فكر اندوختن چيزي براي آينده نبود. حتا خانه و خودرو شخصي نداشت؛ يكبار به او گفتم، اگر روزي دستت از كار بيفتد يا چشمت نبيند، چه ميكني؟ گفتم كركره را ميكشم پايين و يك كاغذ ميچسبانم كه تا اطلاع ثانوي تعطيل است. گفتم يعني فكر ميكني بعدي هم وجود دارد. با همان آرامش و بيخيالياش گفت كسي چه ميداند شايد دكه ديگري پيدا كردم و كار جديدي راه انداختم.» كامبيز درمبخش همواره از زبان افراد مختلفي روايت شده است. جواد عليزاده يكي از همكاران اين هنرمند است كه پيشتر با منتشر شدن خبر فوتش درباره او چنين گفته بود: «ايشان مشوق همه كاريكاتوريستها بودند. كرونا چه بيماري شوم و وحشتناكي است كه ديگر به هيچكس رحم نميكند. اصلا مرگ به استاد درمبخش نميآمد. ايشان آنقدر سرشار از سوژه و خلاقيت بود كه خودش هم ميگفت من هيچوقت مشكل كمبود سوژه ندارم فقط مشكل زمان دارم كه تا چه زماني ميتوانم براي سوژهها و كارم زنده باشم.» او همچنين گفته بود: «به يكي از دوستانم چند روز پيش زماني كه عكس ايشان را در بيمارستان ديده بودم، گفتم براي او خيلي سخت ميگذرد چون چند روزي هست كه در بيمارستان كاغذ و قلم را از او گرفتهاند. آرزو كردم كه ايشان دوباره به زندگي هنريشان بازگردند كه متاسفانه اين اتفاق رخ نداد.»
امروز اما زمان نسبتا قابلتوجهي از رفتن درمبخش سپري ميشود و بايد گفت هنرهاي تجسمي هنرمندي را از دست داد كه در سن ۷۹ سالگي و آن هم در شرايطي كه شيوع ويروس كرونا تبديل به قاتل انگيزه در هنرمندان شد، فردي پُركار در عرصه كاريكاتور شناخته ميشد.