• ۱۴۰۳ يکشنبه ۴ آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5344 -
  • ۱۴۰۱ دوشنبه ۱۶ آبان

تفاوت‌هاي اصولگرايان با نواصولگرايان

در حالي كه بسياري از ناظران سياسي از اين اتحاد عجيب و غريب حيرت كردند و شاهد اتحادي بودند كه موجب تخريب فضاي عمومي جامعه و مخدوش شدن مرزبندي‌ها شد. آثار اوليه آن در انتخابات ۱۳۸۸ و سپس در جريان خانه‌نشيني سال ۱۳۹۰ خود را نشان داد.  اين دو گروه با هم تفاوت‌هاي جدي دارند، در اينجا به برخي از اين تفاوت‌ها اشاره مي‌كنم. با اين توضيح كه اين تفاوت‌ها به معناي آن نيست كه همه افراد دو گروه واجد اين تفاوت‌هاي فكري و رفتاري هستند، اين تفاوت‌ها به معناي آماري است، يعني اكثريت هر گروه نسبت به گروه ديگر چنين است. اصولگرايان تقيدات مذهبي و اخلاقي جدي‌تري دارند و به نهادهاي سنتي مذهبي ارج بيشتري مي‌گذارند. مبادي آداب و مودب هستند، ميان آنان دروغ يا همان خلاف‌گويي آگاهانه كمتر است، پيش از وارد شدن به عرصه قدرت، مكنت اقتصادي داشته‌اند و آن را از محل قدرت تامين نكرده‌اند هر چند ممكن است بعدا با استفاده از قدرت اين مكنت را افزايش داده باشند. به لحاظ خانوادگي و طبقاتي ريشه‌دار هستند، استقلال نسبي از قدرت دارند و اگر حرف‌هايي را در نقد قدرت نمي‌زنند، ملاحظات مصلحت‌جويانه دارند. نواصولگرايان با آنان تفاوت‌هاي زيادي دارند، براي آنها قدرت اصلي‌ترين ارزش است. از هر چيزي كه آنان را به قدرت برساند، تمجيد مي‌كنند و هر چيزي كه مانع آنها شود، آن را بي‌حيثيت و لجن مال مي‌كنند.  نگاه آنها به وقايع، شخصيت‌ها و امور نگاهي ابزاري است. چيزي براي آنها اصالت ندارد جز قدرت.  در اخلاق هم نگاه آنها ابزاري است، چون ارزش‌هاي اخلاقي آنها را محدود مي‌كند و دست‌شان را مي‌بندد، به آن پايبندي ندارند. دروغگويي براي آنان روش سياسي جا افتاده و مقبولي براي كسب قدرت و از ميدان راندن رقباست. به ادب و متانت علاقه‌اي ندارند.  مذهب براي آنان ابزار است. كار چنداني به محتواي دين ندارند به مذهب تعقلي علاقه ندارند ولي شيفته هيجان و عاطفه‌اند. خرافه‌گرا و ضد علم هستند. با علوم جديد به ويژه با علوم انساني ميانه‌اي ندارند. در امور بهداشتي براي مردم شبه علم را تجويز مي‌كنند، ولي خودشان از پيشرفته‌ترين امكانات پزشكي بهره مي‌برند. در فضاي عمومي به ظاهر و نمايش علاقه دارند. نمايش و ظاهرگرايي در مركز سياست‌ها و روش‌هاي آنها قرار دارد. به تبليغات اعتياد دارند، همه‌چيز را «روايت» مي‌بينند و براي حقيقت ذره‌اي اهميت قائل نيستند. به‌ شدت مناسكي و نمايشي و كارناوالي هستند. مي‌كوشند كه در عرصه عمومي باشند حتي اگر با بدنامي همراه باشد. خشونت براي آنان يك راهبرد و انسان براي آنان ابزار است. لزوما به خودشان هم رحم نمي‌كنند، چه رسد به ديگران. اگر در علم دنبال خرافه‌اند، در سياست هم به نظريه توطئه علاقه دارند.  مساله اصلي آنان قدرت است و ديگر هيچ؛ به همين علت خيلي راحت تغيير موضع مي‌دهند. عموما رانتي هستند و از منابع مالي و سياسي حكومتي ارتزاق مي‌كنند. حلال و حرام براي آنان موضوعيت چنداني ندارد. آنان برخلاف اصولگرايان نقش چنداني در انقلاب نداشته‌اند، بيشتر نوانقلابي هستند، يعني انقلابيون پس از انقلاب، مثل اسلام آوردن‌هاي پس از فتح مكه. در جنگ هم جدي نبودند و نمايشي حضور داشتند. سنت براي آنان يك سكوي پرش است و هيچ تقيدي به آن ندارند. خيلي راحت همه‌چيز را قرباني كسب و حضور در قدرت مي‌كنند.  در يك كلام آنان هيولاي فرانكنشتاين بودند كه براي ترساندن اصلاح‌طلبان و نيروهاي رو به آينده از دل اصولگرايي ساخته شدند، ولي پس از انجام اين ماموريتِ، خودشان وبال حكومت شدند.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون