مرتضي محمدخان كه بود؟
درگذشت چهره اقتصادي اعتدالگرايان
مرتضي محمدخان وزير اقتصاد دولت ششم و از مديران اقتصادي كشور دار فاني را وداع گفت. مرتضي محمدخان وزير اقتصاد دولت هاشميرفسنجاني بود. مرتضي محمدخان از بازماندگان انفجار در دفتر حزب جمهوري اسلامي و از موسسان حزب اعتدال و توسعه به شمار ميرفت و مسووليت رياست كل گمرك را در دولت پنجم و وزارت اقتصاد را در دولت ششم برعهده داشت. محمدخان در دوران حضور امام خميني در نوفل لوشاتو از همراهان ايشان و جزو بنيانگذاران انجمن اسلامي دانشجويان در اروپا بود. محمدخان دانشآموخته كارشناسي مهندسي صنايع و كارشناسي ارشد اقتصاد از دانشگاه ايالتي سن خوزه و دكتراي انتقال تكنولوژي از دانشگاه پونه است.
وي از ۱۳۶۱ تا ۱۳۶۸ معاون سياسي وزارت كشور بود و در فاصله سالهاي ۱۳۶۸ تا ۱۳۷۲ به عنوان رييسكل گمرك جمهوري اسلامي ايران فعاليت ميكرد. محمدخان در دولت ششم از ۱۳۷۲ تا ۱۳۷۴ عهدهدار وزارت امور اقتصادي و دارايي شد. او با اينكه جزو هيات موسس حزب اعتدال و توسعه بود؛ اما همچنان در مركز تحقيقات استراتژيك مجمع تشخيص مانده بود و ترجيح ميداد از فضاي سياسي روز دوري كند. حال آنكه حزبي كه وي پايهريزي كرده بود؛ 8 سال قدرت را در پاستور به دست داشت. از وي كتابها و مقالاتي به جاي مانده كه مشي اقتصادي وي را به خوبي نشان ميدهد. او در مقالهاي با عنوان «فقرزدايي در دولت هاشميرفسنجاني» كه 5 سال پيش ارايه كرده، عنوان ميكند كه «رويكرد حمايتگرايي دولت در مقابل فقرا همواره لازم است؛ ولي وقتيكه به فقر بهمثابه محروميت از درآمد نگاه ميكنيم، نميتوانيم درك بالايي از فقر بهمثابه محروميت از قابليتها داشته باشيم و ازايننظر، مشكل رويكردهاي حمايتي همواره اين بوده است كه نگاهِ محروميت از درآمد به فقر داشتهاند. البته اتخاذ برخي سياستهاي حمايتگرانه، جنبه سياسي هم داشته است و دولتها فقط بهخاطر اينكه كاري كرده باشند، نگاه سادهانگارانهاي نيز به مسائل فقر داشتهاند.» او همچنين مينويسد: «فقرزدايي نيازمند سلسله اقدامات موازي در عرصههاي اقتصادي و البته برنامه مدون در حوزه فرهنگ كاهش محروميت است. ازطرفديگر، تجربه نشانداده هرچه چتر حمايتي دولت با شيوههايي مانند پرداخت پول نقد به محرومان بيشتر شود، تنها به تعميق فقر كمك شده است.» 4 سال پيش هم او در گفتوگويي مفصل از بروز كسري بودجه دولت بهشدت اظهار نگراني كرده و گفته بود: «كسر بودجه از نظر اقتصادي يعني بدهي ملت در آينده. يعني وقتي دولت بدهكار است بايد پولش را از مردم بگيرد تا اين بدهي را بدهد. از بانك مركزي ميگيرد. دولت از بانك مركزي استقراض ميكند و پول پر قدرت وارد ميشود و اين پول در سيستم بانكي تكاثر پيدا ميكند و تقريبا شايد به شش يا هفت برابر برسد. در بانكهاي تجاري ممكن است تا ده دست بگردد و ضريب تكاثري پيدا كند. بنابراين خود بودجه مقوله بسيار مهمي است كه در اقتصاد مهم است و يكي از سياستهاي كلان دولت بودجه است كه آن را تهيه و تنظيم ميكند.»