اين جام جهاني براي مردم فقط حسرت به دنبال داشته
دو و چهارصد براي يك تيشرت؟ جنگ است مگر؟
يك بار بايد تكليف خودمان را با «توليد داخلي» مشخص كنيم. آيا منظور از توليد داخل صرفا ساختن يك چيزي ولو به هر شكل و قيمتي است يا بحث سر رساندن محصول درست با قيمت مناسب به دست مشتري است؟ اگر گزينه اول مد نظر است كه هيچ. ولي اگر بحث بازار است و مقوله عرضه و تقاضا يك نفر پاسخ بدهد قيمت دو ميليون و چهارصد هزار توماني كيت اورجينال تيم ملي كه توليد داخلي هم هست چه معنايي دارد؟ بگويد اين لباس براي چه كساني توليد شده و قرار است به دست چه كساني برسد؟ آيا طبق انتظار اكثريت طرفدار فوتبال كه از قشر متوسط رو به پايين جامعه هستند توانايي خريد پيراهن تيم ملي كشورشان را دارند يا نه؟
گرچه اين مساله قابل تعميم به همه محصولات داخلي ميشود و سالهاست مردم ميپرسند چرا پرايد بايد هم قيمت يك خودروي باكيفيت خارجي از يك برند معتبر باشد ولي مساله پيراهن تيم ملي و قيمت بالاي آن يك جورهايي اعصاب خردكنتر است. بالاخره بحث فوتبال است و دستكم تا چند وقت پيش تصور ميشد اين ورزش پولدار و فقير نميشناسد.
كمپاني مجيد قيمت كيت اورجينال معمولي هواداري را يك ميليون و پانصد هزار تومان و قيمت كيت اصلي را دو ميليون و چهارصدهزار تومان معين كرده است. رقمي كه واكنشهاي زيادي در شبكههاي اجتماعي و بين اهالي فوتبال به راه انداخته است. عده زيادي با تعجب ميپرسند واقعا دو ميليون و چهارصد هزار تومان بابت يك تيشرت؟
وقتي قرار بر اين شد كه تيم ملي در جام جهاني براي نخستينبار از محصولات توليد داخل استفاده كند عملا رقابت از بين رفت و در نهايت قرار بر اين شد بازيكنان در قطر از محصولات برند «مجيد» استفاده كنند .
با اين حال خيليها معتقد بودند به هر حال همين كه يك كمپاني داخلي لباسها را توليد كرده و طبيعتا هواداران تيم ملي ميتوانند صاحب كيت اورجينال شوند و بالاخره بازار سالم فروش اقلام هواداري شكل خواهد گرفت اتفاق خوبي است. تا اينكه مجيد قيمت پيراهنهاي تيم ملي را براي خريد هواداران منتشر كرد و آن موقع بود كه برق از سر مردم پريد.
در مورد لباسي كه مجيد توليد كرده ابهامات زيادي وجود دارد. يكي از ابهامات اين است كه اين چه توليد داخلي است كه پارچهاش از تايلند آمده و دستگاههاي برش و دوختش از كشورهاي ديگر؟ آيا مونتاژ به معناي توليد داخل است؟ اين ابهام در مورد خودروهاي توليد داخل هم وجود دارد. به اين معنا كه اگر ما صاحب تكنولوژي توليد پارچههاي باكيفيت مخصوص نيستيم و دستگاههاي برش و دوخت را نداريم پس چطور رييس شركت مجيد ادعاي برابري با نايك و آديداس را مطرح ميكند؟
ابهام بعدي مساله طراحي است. هفته گذشته از لباس تيم ملي رونمايي شد و هنوز هم بحثهاي زيادي در مورد طراحي آن وجود دارد. منتقدان لباس تيم ملي را به زيرپوش مردانه سفيد تشبيه كردهاند كه فاقد هرگونه خلاقيتي در طراحي است. البته رييس كمپاني مجيد ميگويد فدراسيون اصرار داشته كه لباس ساده باشد وگرنه ما طراحيهاي مختلفي براي پيراهن تيم ملي فرستاده بوديم كه در نهايت همگي رد شد. در نهايت هم كه بحث قيمت آن مطرح شد. قيمتي برابر با يك دست لباس كامل (پيراهن و شورت) اورجينال تيم بارسلونا يا رئال مادريد كه با قيمت بين 75 تا 85 دلار فروخته ميشود. اگر پيراهن مجيد توليد داخل است چرا بايد هم قيمت نمونه خارجي باشد؟ و اگر قيمت تمام شده محصول توليد داخل آن هم با آن كيفيتي كه شرح داده شد هم قيمت يا حتي گرانتر از نمونه خارجي تمام ميشود چه اصراري به توليد كردن آن در داخل كشور وجود داشته؟
در تمام دنيا وقتي بحث قيمت يك محصول يا خدمات مطرح ميشود قبل از هر چيز مشتري بايد بداند دقيقا پول چه چيزي را ميدهد. خوب است كمپاني مجيد هم رسما اعلام كند رسيدن به قيمت دو ميليون و چهارصد هزار تومان با چه فرمولي صورت گرفته. هزينه پارچه، دوخت، كارگر و حملونقل را چطور حساب كرده كه به چنين رقمي رسيده. طبيعتا پيراهن توليد امسال مشمول گذشت زمان و ارزش افزوده هم نميشود.
جام جهاني قطر، جام جهاني پولدارهاست. بسياري از مردم ايران كه تصور ميكردند با توجه به نزديكي قطر ميتوانند آرزوي ديرينه خود را براي تماشاي يك جام جهاني از داخل استاديومها به واقعيت تبديل كنند، خيلي زود با واقعيت مواجه شدند و يكي يكي از خريد بليت و سفر به دوحه كنار كشيدند. مردمي كه سهمشان از جام جهاني حتي لباس تيم ملي هم نخواهد بود. همانطور كه چند ماه پيش و با اعلام قيمت بليتها و هزينه رفتوآمد و هتلينگ مشخص شد چه كساني توانايي سفر به جام جهاني را دارند، با انتشار قيمت كيت تيم ملي هم معلوم شد اين لباس براي چه كساني توليد شده.