نگاهي به شاخصهاي رفاهي يكي از كمبرخوردارترين استانهاي ايران
سيماي محروميت در سيستان و بلوچستان
مسعود يوسفي
در فضاي كنوني ناآراميها كه با اعتراضهاي اجتماعي شروع شده، برخي ديدگاهها نيز وجود دارند كه شرايط معيشتي را به عنوان يك موتور محركه اعتراضات برميشمارند. سيستانوبلوچستان، استاني بوده كه در يك ماه اخير كانون بسياري از ناآراميها گزارش شده است. فارغ از نگاه سياسي به ابعاد ماجراهاي رخداده در جنوب شرقي ايران، سيستانوبلوچستان در كجاي جغرافياي رفاه ايران ايستاده است؟ در اين گزارش نگاهي داريم به ابعاد مختلف چرخه اقتصادي و فقر و رفاه در يكي ازكم برخوردارترين استانهاي ايران كه كسي در «محروميت» آنها شكي ندارد.
نيمي از خانوارها در دهكهاي پايين درآمدي
«دهك درآمدي» عبارتي است كه بعد از اجراي هدفمندي يارانهها، از فضاي دانشگاهي و مقالات اقتصادي به سطح جامعه آمد. از سال 88 كه دهكبندي افراد جامعه كليد خورد تا امروز، چگونگي تعيين دهك درآمدي با روشهاي گوناگون انجام ميشد. اما براساس آنچه در پايگاه اطلاعات رفاه ايرانيان آمده، حالا براساس تعداد اعضاي خانوار، جنسيت سرپرست خانوار، تعداد خودرو، مجموع ارزش خودرو، تعداد ملك اظهاري، تعداد سفرهاي خارجي، گردش حساب، شغل افراد و... اقدام به محاسبه وسع افراد ميشود. بر اساس آخرين دادههاي مركز آمار متوسط هزينه ماهانه هر خانوار شهري در سال ۱۳۹۹ حدود ۵ ميليون و ۳۰۰ هزار تومان بوده و بر همين اساس، دهكبنديهاي درآمدي شكل گرفته است.اگر هزينه كل يك خانوار (از تمامي افراد خانوار كه بهطور متوسط ۳.۳ نفر در نظر گرفته ميشود) حدود ۷۰۰ تا يك ميليون و ۶۰۰ هزار تومان در ماه باشد، اين خانواده در دهك يك قرار ميگيرد و جزو ۱۰درصد فقيرترين خانوادههاي جامعه است. اگر هزينه خانوار حدود يك ميليون و ۷۰۰ هزار تومان باشد، خانواده را در دهك ۲ قرار ميدهد. خانوارهايي كه بين اين عدد تا 3 ميليون هستند جزو دهك 3 قرار ميگيرند. برگرديم به موضوع سيستانوبلوچستان. مطابق نتايج بررسيهايي كه وزارت تعاون، كار و رفاه اجتماعي تحت عنوان «اطلس رفاه ايرانيان» منتشر كرده، 414 هزار و 206 خانوار در اين استان در سه دهك پايين درآمدي قرار دارند. اين آمار در سال 97 استخراج شده است. به عبارتي نيمي از خانوارهاي اين استان در سه دهك پايين درآمدي بودهاند و زير 3 ميليون تومان در ماه درآمد داشتهاند. از طرف ديگر، نزديك به 38 درصد خانوارهاي سيستانوبلوچستان در دو دهك پايين بودهاند. يعني زير 1ميليون و 700 هزار تومان درآمد داشتهاند.
تورم بالا
طي 6 سال گذشته، 19 استان كشور تورمي بالاتر از ميزان تورم متوسط داشتهاند و بهطور متوسط سطح تورم ايرانيها در اين 6 سال، 5.4 برابر شده است. اين اعداد به روايت مركز آمار است كه به تازگي عنوان كرده در مهرماه 1401 شاخص قيمت مصرفكننده براي خانوارهاي كشور به عدد 541 رسيده است. در اين اعداد و ارقام، قيمت سبد هر استان در سال پايه كه اكنون ۱۳۹۵ است، برابر ۱۰۰ در نظر گرفته ميشود. بنابراين وقتي سبد مصرفي كل كشور در مهر ماه به عدد ۵۴۱ ميرسد، يعني قيمت سبد مصرفي خانوارها از سال ۱۳۹۵ تاكنون 441درصد رشد كرده است.
اما در سيستانوبلوچستان، داستان خرج خانوارها در 6 سال با شوكهاي بزرگي روبرو شده است. در همين مهرماه گذشته، نرخ تورم نقطه به نقطه در اين استان حدود 58 درصد بوده و تورم نقطه به نقطه خوراكيها در يكي از بالاترين سطوح نرخ تورم استانها يعني حدود 81.5 درصد قرار گرفته است. يك بررسي ساده نشان ميدهد كه در 5 سال گذشته، شاخص قيمت مصرفكننده خوراكي 678.5 درصد رشد كرده است. به عبارتي در اين 5 سال، هزينه سبد مصرفي خانوارهاي سيستانوبلوچستان نزديك به 7 برابر شده است!
توزيع فقر مسكن
محاسبه نرخ فقر شديد مسكن بر مبناي جمعيتي انجام ميشود كه داراي بيش از يكي از ابعاد محروميت مسكن هستند. اين محاسبات نشان ميدهد باوجود نرخ 20درصدي براي بدمسكني، فقط يكدرصد از جمعيت كل كشور دچار فقر شديد مسكن هستند و مشمول دو مورد يا بيشتر از ابعاد محروميت مسكن ميشوند. اما در سيستانوبلوچستان شرايط متفاوت است. در اين استان، نرخ فقر شديد مسكن نزديك به 33 درصد است. براي بزرگي اين عدد به نرخ فقر شديد مسكن در تهران نگاه كنيد كه «صفر» است. هرچند در استان تهران هم به دليل شرايط ترسناك بازار اجاره و معاملات مسكن كه بخش بزرگي از آن در اختيار شبكه واسطهگري قرار دارد؛ 79 درصد خانوارها به مسكن مقرون به صرفه دسترسي ندارند و مجبورند هزينه بيشتري براي مسكن خود بپردازند. از طرف ديگر، تصوير كلي به لحاظ رتبهبندي استانها در فقر مسكن با 7 شاخص «مصالح بهكاررفته، دسترسي به آب آشاميدني لولهكشي، سرانه زيربناي واحد مسكوني، تراكم خانوار در واحد مسكوني، دسترسي به امكانات بهداشتي (حمام)، عدمبرخورداري از مسكن مقرونبهصرفه و شاخص حداقل دو محروميت از مسكن» حاكي از اين است كه استان سيستانوبلوچستان با نمره6 (از 7شاخص) وضعيت بدتري از متوسط كشوري داشتهاند.
فقر تامين اجتماعي
وضعيت ايران از نظر عمده شاخصهاي بهداشت و سلامت بهتر از متوسط جهاني و بدتر از متوسط كشورهاي با درآمد بالاتر از متوسط است. اما در استان سيستانوبلوچستان تعداد خانوارهايي كه به بيمههاي اجتماعي دسترسي دارند، بسيار پايينتر از سطح عمومي كشور است. مطابق اطلس رفاه ايرانيان، در سال 97 نزديك به 74 درصد از خانوارهاي اين استان هيچگونه بيمه اجتماعي نداشتهاند. تقريبا 69 درصد خانوارها فاقد بيمه و مستمري بودهاند و فقط حدود 7 درصد خانوارها به دليل فضاي كار دولتي توانستهاند از خدمات بيمه استفاده كنند.اين گزارش ميگويد در همين سال، 62 درصد از خانوارهاي سه دهك پايين فاقد پوشش حمايتي بودهاند و بيش از 86 درصد از خانوارهاي سيستانوبلوچستان محتاج يارانه معيشتي هستند.
آيا تفاوتي كرده است؟
انتشار اين دست آمارها كه نگاه روشن و كمي به وضعيت محروميت استانها ارايه ميدهد، از سال 98 به اين سو متوقف شده و نميتوان با استدلال خاصي درباره ميزان محروميتزدايي از سيستانوبلوچستان به صورت كمي صحبت كرد. عمده اظهاراتي كه ميشود يا در قالب شعارهاي هميشگي است يا در فضاي «گزارش عملكرد» به رسانهها ارايه ميشود و خبري از عدد و رقم در آن نيست.
با اين حال بايد سوال كرد كه آيا از سال 97 به اين سو، اتفاق خاصي در اين استان افتاده است؟ اگر پاسخ به اين سوال مثبت است بايد پرسيد كه چرا اقدامات تازه در قالب يك گزارش ارايه نشده و چرا مردم اين استان همچنان نسبت به وضعيت معيشتي خود معترضند؟ اگر پاسخ به اين سوال منفي باشد چطور؟ آيا فضاي نقد دلايل محروميت سيستانوبلوچستان و فقر چندبعدي اين استان كه تنها بندر اقيانوسي ايران در آن قرار دارد، به وجود ميآيد؟