• ۱۴۰۳ جمعه ۲ آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5354 -
  • ۱۴۰۱ شنبه ۲۸ آبان

گفت‌وگو با عباس عسگري كارگردان انيميشن «لوپتو» به مناسبت اكران در سينماها

كودك شادي مي‌خواهد كودك ايراني بيشتر

تينا  جلالي

درحالي‌كه به نظر مي‌رسد سينماها روزهاي نگران‌كننده‌اي را به لحاظ جذب مخاطب سپري مي‌كنند و در يك ماه اخير با افت گيشه و ريزش چشمگير تماشاگر همراه شده (كه اتفاقا نظر درستي هم هست) اما در ميان همين معدود فيلم‌هاي اكران‌شده، قصه‌ها و موضوعاتي هستند كه به دليل پتانسيل جذابي كه در خود دارند، در دل همين روزهاي ناآرام و سخت، با استقبال خوبي از جانب تماشاگر همراه شده‌اند. فيلم انيميشن «لوپتو» يك نمونه از اين نوع فيلم‌هاست. قصه فيلم درباره ساخت اسباب‌بازي است و فضاي موزيكال و مفرح آن براي كودكان بسيار جذاب است. طوري‌كه در روزهاي گذشته، ارتباط خوبي با آن برقرار كرده‌اند؛ نكته‌ ديگر در مورد فيلم انيميشن «لوپتو» روح كلي حاكم بر فيلم است كه بزرگسالان را هم دربر مي‌گيرد. اسباب‌بازي‌هايي كه به دست بيماران يك آسايشگاه رواني ساخته مي‌شود و اتفاقاتي كه در ميان بيماران رواني مي‌افتد و معروف شدن اسباب‌بازي‌ها و چالش‌ها و دردسرهايي كه آقاي كمالي مسوول آسايشگاه و مدير پروژه‌ ساخت لوپتو با آن درگير مي‌شود، همه و همه براي تماشاگران بزرگسال هم جذاب است. با عباس عسگري، كارگردان «لوپتو» درباره اين فيلم انيميشن گفت‌وگو كرديم. 

   اگر موافق باشيد بحث را از ارتقاي كيفيت انيميشن‌سازي در ايران آغاز كنيم؛ فيلم‌هاي انيميشني كه در چند سال اخير ساخته شده‌اند، نسبت به دهه‌هاي قبل از سطح باورپذيري و خلاقيت بالايي برخوردارند، موافقيد؟ تحليل شما چيست؟
انيميشن، به ويژه انيميشن سه‌بعدي در تكنيك بسيار پيشرفت كرده؛ گرچه هنوز فيلم‌هاي انيميشن سه‌بعدي كه موفق به اكران شده‌اند انگشت‌شمار هستند و ما همچنان در حال تجربه‌ايم؛ با اين حال كارهاي خوبي ساخته شده است. براي من كه از سال 84 شروع به كار كردم در آن سال‌ها يادگيري خيلي سخت بود.
  چرا؟ 
براي اينكه بخش‌هاي سخت‌افزاري، نرم‌افزاري و اينترنت در آن سال‌ها به راحتي در دسترس نبود؛ به علاوه اينكه شركت‌هاي فعال انيميشن كمتر بودند؛ ولي هرچه گذشت، همسن‌وسال‌هاي من و ديگر جوان‌ترها باتجربه‌تر شديم و همچنين نرم‌افزار‌ها و سخت‌افزار‌ها خيلي قوي‌تر شدند؛ طوري‌كه روز به روز در حال پيشرفت هستند و بي‌نهايت آموزش در بستر اينترنت در دسترس است. به نظر من همه اينها به علاوه افراد مستعد و سختكوش باعث شده كه سطح انيميشن ايران ارتقا پيدا كند. فكر مي‌كنم الان فرصت خيلي خوبي براي استوديوهايي مثل ماست كه تمركز عمده را روي داستان، روايت آن و كارگرداني بگذاريم تا يك سبك و فرم ايراني ساخته و به دنيا معرفي شود.
  با در نظر گرفتن اين نكته كه پيش از اين هم در ساخت انيميشن تجربه داشتيد، قصه فيلم انيميشن «لوپتو» چگونه انتخاب شد؟ به عبارتي تركيب عناصر اسباب‌بازي، كودكان، خلاقيت و قهرمان را چطور در قالب انيميشن قرار داديد؟
ما در موسسه فراسوي ابعاد تيم طرح و برنامه داريم كه به بررسي ايده‌ها و انتخاب قالب اثر و ... مي‌پردازد و كار داستان‌نويسي به صورت گروهي پيش مي‌رود. ما دور هم جمع مي‌شويم و هر كسي ايده داستاني خودش را ارايه مي‌كند؛ اگر جذاب و گيرا بود، توسط بقيه پر و بال مي‌گيرد و چه بسا در اين فرآيند ايده به كلي تغيير كند. در مورد «لوپتو» ايده مركزي داستان ملاقات يك پسر بچه با يك فرشته و ارتباط با او بود و مابقي داستان مثل پازلي كه هر كسي گوشه‌اي از آن را پر كند، كامل شد. خُب، اين ايده نياز به بستري براي پرورش داشت كه كارگاه اسباب‌بازي‌سازي و آسايشگاه براي آن انتخاب شد و قهرمان هم كه معلوم بود و مابقي شخصيت‌ها حول اين ايده و بستر ساخته شدند. ذات اسباب‌بازي هم براي كودكان جذاب است؛ خصوصا ساخت اسباب‌بازي‌هاي خاصي كه نياز به خلاقيت دارند، ذهن كودك را مشغول مي‌كند و دوست دارد خودش را در اين موقعيت تصور كند.
  فضا و موقعيت‌‌هاي به نمايش‌درآمده در انيميشن «لوپتو» برخلاف بعضي انيميشن‌ها كاملا ايراني است؛ آيا اين تعمدي بود؟
كاملا تعمدي بود. 
  به اين دليل پرسيدم كه بعضي سازندگان انيميشن‌هاي ايراني تلاش زيادي مي‌كنند تا به الگوهاي مورد‌استقبال واقع شده جهاني نزديك شوند.
ما از ابتدا تاكيد داشتيم كه معماري كارگاه و آسايشگاه معماري سنتي ايراني باشد و رفرنس معماري ما هم از يكي از خانه‌هاي خيلي قديمي كرمان الهام گرفته شد كه متاسفانه با بي‌تدبيري، آن خانه الان ديگر وجود ندارد و تخريب شده است. در مورد شهر هم خيلي تاكيد داشتيم كه نماي شهر القاكننده يك شهر ايراني باشد كه كودكان هر جاي ايران نسبت به آن احساس غريبي نداشته باشند و حتي براي پلاك ماشين‌ها پلاك 45 را كه پلاك كرمان است، انتخاب كرديم.
  نكته جالب اينكه همچنين در طراحي كاراكترها و شكل و شمايل آنها به نمونه‌هاي خارجي توجهي نداشتيد؛ شكل كاراكترها كاملا ايراني است.
بله. در مورد شخصيت‌ها هم همين‌طور بود. انتخاب رنگ پوست، مو، چشم و نوع لباس‌ها حتما بايد ايراني مي‌بودند. كار طراحي كاراكترها از همه زودتر شروع شد. زماني كه هنوز فيلمنامه كامل نشده بود، براي هر كاراكتر اتودهاي زيادي زده مي‌شد و از بين آنها يا المان‌هاي هركدام يك تركيب براي يك كاراكتر مي‌ساختيم.
  خب، بفرماييد اين ميزان تاكيد بر ايراني بودن فضاي انيميشن «لوپتو» به چه دليل بود؟ و چرا مشخصا شهر كرمان را انتخاب كرديد؟
همان‌طوركه گفتم در مرحله اول تاكيدمان اين بود كه شهر يك شهر ايراني باشد و در اين مسير هم اصلا از المان‌هاي شهر كرمان، مثل بناهاي قديمي شاخص كرمان استفاده نكرديم؛ مگر مورد جزيي مثل شماره پلاك‌ها. اين تاكيد از آن جهت براي ما مهم بود كه مي‌خواستيم بچه‌ها ايران را در يك انيميشن با فضايي شاد ببينند؛ چون اگر دقت كنيد اين اتفاق بسيار كم در انيمشين‌ها مي‌افتد و همچنين وقتي شما كاري را در محيطي شبيه محيط زندگي خودتان ببينيد، قطعا همراهي بيشتري با اثر خواهيد داشت. 
  در سال‌هاي اخير در خيلي از انيميشن‌هايي كه ويژه كودك ساخت مي‌شوند، خشونت بالايي ديده مي‌شود اما «لوپتو» اگرچه هيجان را به مخاطب كودك منتقل مي‌كند اما با خشونت همراه نيست. در اين باره توضيح بدهيد.
در ابتدا ما مخاطب هدف را دو رده سني ۶ تا ۹ سال و ۹ تا ۱۲ سال انتخاب كرديم و همچنين اين را هم در نظر گرفتيم كه ساختار فيلم بايد طوري باشد كه براي خانواده‌اي هم كه همراه كودك به سينما مي‌آيد، جذاب باشد. با توجه به اينكه مخاطب در رده سني ۶ تا ۱۲ سال است، به كار گرفتن خشونت كاري غيراخلاقي است و به لحاظ قانوني هم ممكن است براي پخش در داخل و خارج از كشور دچار مشكل شود. در ضمن نظرم اين است كه براي مخاطب بزرگسال هم به كار بردن خشونت بايد معطوف به امر اخلاقي باشد.
  شما در اين انيميشن به موضوع اختلال رواني و تاثير سرگرمي و تاثير كارگاه‌هاي خلاقيتي و مباحث تربيتي بر بيماران رواني اشاره داشتيد كه نمونه متفاوت و جديدي است. چطور به اين ايده رسيديد؟ آيا به قصه‌ها و داستان‌هاي خارجي در اين زمينه توجه داشتيد؟
فكر مي‌كنم داستان‌ها و حتي فيلم‌هاي نسبتا مشهوري با موضوع آسايشگاه رواني نوشته و ساخته شده‌اند؛ چون موضوع جذابي است. همان‌طور هم كه گفتم، قصه به صورت گروهي نوشته شد. در همين جلسات داستان، مثال‌هاي خيلي زيادي از داستان‌ها و فيلم‌ها براي مقايسه بين ما رد و بدل مي‌شود كه ببينيم يك ايده كار مي‌كند يا نه و به ياد ندارم كه در آن جلسات اشاره مستقيمي به اين نوع داستان‌ها كرده باشيم. گرچه منكر اين هم نمي‌توان شد كه ممكن است به‌طور ناخودآگاه از داستاني بهره برده باشيم.
  يكي از شاخصه‌هاي مهم فيلم قصه‌گو بودن آن است. يعني كودك را ترغيب مي‌كند كه تا انتها فيلم را دنبال كند و اينكه روح كلي حاكم بر فيلم شاد و مفرح و اميدوار‌كننده است. درباره اين دو‌ مشخصه كمي توضيح بدهيد؟ از آنجايي كه بسياري از روانشناسان معتقدند كودكان نبايد در جريان خشونت اين روزهاي ايران قرار بگيرند به نظر مي‌رسد اكران چنين فيلم‌هايي براي سرگرمي و روحيه‌بخشي به آنها مفيد باشد.
به نظر من اين دو شاخصه بسيار مهم هستند. هيچ‌كس اهميت قصه‌گويي را منكر نمي‌شود. همچنين شاخصه شاد بودن براي مخاطب كودك ايراني يك ضرورت است. گرچه در دنيا هم به‌طور عمده انيميشن‌هاي روز دنيا فضاي شادي دارند. كودك نياز به تفريح شاد دارد و نياز كودك ايراني به شادي و سرگرمي، با توجه به شرايط، قطعا بيشتر هم هست. از آنجايي كه تفريحات كودك و خانواده زياد نيست، انيميشن مي‌تواند يك تفريح خانواده به همراه كودك باشد؛ به خصوص كه فيلم‌هاي رئال ما عمدتا اجتماعي با فضايي تاريك هستند و كمدي‌ها هم ممكن است مناسب كودكان نباشند. پس حيف است كه اين تفريح كوچك خانوادگي شاد و مفرح نباشد.
  البته اينجا به نقد بعضي از منتقدان هم اشاره كنيم كه ‌نظرشان اين بود كه انيميشن «لوپتو» از مضمون تكراري برخوردار است. به عبارتي همان تقابل نيروي خير و شر كه به سادگي در فيلم پرداخت شده. نظر شما چيست؟
ما سازندگان لوپتو، فرم كلاسيك داستان‌نويسي را براي قالب انيميشن كودك مي‌پسنديم؛ چرا كه از زياده‌گويي و اطوارهاي هنري دور است و ساده‌فهم است. فرم داستان كلاسيك هم به‌طور عمده كمدي يا تراژيك است كه فكر مي‌كنم در اين زمان، كودكان بيشتر به كمدي نياز داشته باشند تا تراژدي. مشخصه‌هاي كمدي طنز بودن، قهرمان شاخص، پيروزي قهرمان، پايان خوش و ... است.
  ولي به هر حال نمي‌توان منكر حال خوب بچه‌ها و به‌طور كل مخاطب شد. در سالن سينما مي‌ديدم كه بچه‌ها از تماشاي فيلم خوشحال بودند.
لوپتو با شعار «شادي ساختني است» به سينما آمد و فكر مي‌كنم در تبليغات نوع قالب فيلم نمايان است و اميدوارم براي كودكان راضي‌كننده بوده باشد.
  نكته ديگر اينكه امروز تاثير اسباب‌بازي در پرورش ذهن و پويايي و خلاقيت كودكان اهميت زيادي دارد، درباره گنجاندن اين المان به فيلم كمي براي ما توضيح مي‌دهيد؟ گويا اسباب‌بازي‌هاي لوپتو هم در كنار اكران فيلم منتشر كرديد؟
به‌طور خاص فكر مي‌كنم هنوز اسباب‌بازي‌اي برگرفته از فيلم توليد انبوه نشده. همانطور كه مي‌دانيد بخشي بسيار قابل توجه از درآمد كمپاني‌هاي انيميشن‌سازي از محصولات جانبي اين شركت‌هاست كه هم باعث تداوم توليد به لحاظ اقتصادي و هم محصول فرهنگي براي زنده نگه داشتن برند مي‌شود براي مثال كاراكتر قديمي ميكي‌موس هنوز عروسك‌هاي آن يا لباس و لوازم‌التحرير آن توليد مي‌شود. البته اين حوزه مربوط به فعاليت تهيه‌كننده مي‌شود اما مي‌دانم در اين موارد كارهايي شده و فكرهايي دارند و عمده كار مربوط به بعد از شهرت يك برند مي‌شود.
  در چند وقت اخير اكران فيلم انيميشن‌ها باعث تنوع در ميان فيلم‌هاي در حال اكران شده و اتفاقا با استقبال خوبي روبرو بوده؛ از جهتي به نظر مي‌رسد تداوم پخش انيميشن گامي باشد در جهت ارتقاي اين صنعت در ايران؛ نظر شما چيست؟
مخاطب سينماي ايران حتي در بهترين دوران هم زياد نبوده است؛ شايد پرمخاطب‌ترين فيلم‌هاي ايران را فقط حدود ۵ درصد از مردم در سينماها ديده‌اند. پس كلا وضع خيلي خوب نيست و فكر مي‌كنم انيميشن‌ها به علت اينكه ديدن آنها در سينماها يك تفريح سالم خانوادگي محسوب مي‌شود، مي‌توانند مخاطب زيادي را به سينما بياورند و ناجي اين وضعيت سينما باشند.
  ولي بحث مهم اين است كه آيا اكران اين فيلم براي بچه‌ها اطلاع‌رساني شده؟ يعني مي‌دانند كه اين فيلم مناسب سن بچه‌هاست؟ اگر فيلم در زمان مناسبي اكران مي‌شد، طبعا مخاطب بسيار بيشتري مي‌داشت. موافقيد؟
توليد «لوپتو» از سال 95 شروع شد و تا 97 به پايان رسيد و براي اكران عيد سال 98 آماده بود كه چند سال به خاطر كرونا و شرايط اجتماعي اكرانش عقب افتاده بود و اين عقب افتادن به ضرر فيلم بود. به هر حال تهيه‌كنندگان و پخش‌كننده تصميم گرفتند پاييز اكران شود. وضعيت اكران سينما خوب نيست ولي «لوپتو» در دو هفته گذشته صدرنشين فروش بوده است؛ اكران در شرايط ديگر احتمالا به نفع فيلم بود، ‌گرچه با اطمينان نمي‌توان گفت.
  صداي حسين عرفاني در دوبله فيلم نشان مي‌دهد كه توليد اين انيميشن مربوط به گذشته است. به هر حال چيدمان دوبلورها جذابيت كار را بيشتر كرده.
يكي از خوشبختي‌هاي ما در مسير توليد «لوپتو» كار كردن با پيشكسوتان دوبله ايران بود. البته همه دوبلورها توان واقعا بالايي داشتند ولي حضور كساني مثل آقايان نصر، پزشكيان، مناني و به خصوص مرحوم حسين عرفاني باعث افتخار بود. به ياد دارم مرحوم عرفاني با اينكه آن روزها حال خوشي نداشتند و عمل قلب باز كرده بودند، واقعا انرژي خيلي زيادي براي كار گذاشتند. جمع‌كننده اين تيم خوب، مدير دوبلاژ كار آقاي سعيد شيخ‌زاده بودند و خانم حجت هم بسيار پرانرژي به ‌جاي شخصيت اصلي داستان صحبت كردند.
  و نكته پاياني؟ 
در پايان بگويم كه توليد انيميشن لوپتو در شهر كرمان و با عوامل كرماني انجام شد و فكر مي‌كنم اولين سينمايي توليد كرمان است كه موفق به اكران سراسري شده است.


   شاد بودن براي مخاطب كودك ايراني يك ضرورت است. گرچه در دنيا هم به‌طور عمده انيميشن‌هاي روز دنيا فضاي شادي دارند. كودك نياز به تفريح شاد دارد و نياز كودك ايراني به شادي و سرگرمي، با توجه به شرايط، قطعا بيشتر هم هست.
   تاكيدمان اين بود كه در انيميشن «لوپتو» شهر يك شهر ايراني باشد. اين تاكيد از آن جهت براي ما مهم بود كه مي‌خواستيم بچه‌ها ايران را در يك انيميشن با فضايي شاد ببينند چون اگر دقت كنيد اين اتفاق بسيار كم در انيمشين‌ها مي‌افتد. 
   يكي از خوشبختي‌هاي ما در مسير توليد «لوپتو» كار كردن با پيشكسوتان دوبله ايران بود. البته همه دوبلورها توان واقعا بالايي داشتند ولي حضور كساني مثل آقايان نصر، پزشكيان، مناني و به خصوص مرحوم حسين عرفاني باعث افتخار بود. به ياد دارم مرحوم عرفاني با اينكه همان روزها حال خوشي نداشتند و عمل قلب باز كرده بودند، واقعا انرژي خيلي زيادي براي كار گذاشتند.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون