ميدانداري سلبريتيها در غياب مصلحان
عباس محمديان
ما به چهرههاي وجيهالمله و مصلح نياز داريم. كساني كه وقتي ميان گروههايي از ملت و حاكميت، چالشي، شبه قهري، برخوردي پيش ميآيد به ميدان آيند و نظام خانه- كشور- را به تنظيمات اوليه مهر و رأفت برگردانند. علماي دين، دانشگاهيان صاحبنام، امرا و سرداران پيشكسوت، فرهيختگان اجتماعي و همه كساني كه در گذر زمان و به سابقه خدمت صادقانه، صاحب شان شدهاند، در اين شمارند و توقع اينكه با آبروي خويش بسان سرمايهاي موثر در ميدان باشند و جلوي تند شدن فضا را بگيرند.
سرمايه اگر زايا نشود در خدمت جامعه، راكد خواهد ماند. از ركود هم جز رخوت و سستي نميزايد. امروز وقت به ميدان آمدن و دست گرفتن از مُلك و ملت است. مردم همچنين توقعي دارند. اين را مكرر شنيدهام كه سراغ بزرگان را ميگيرند در روزگاري كه «كوچك»ها ميداندار شده و مطالبات ملت را به حضيض كشاندهاند. تنازل سطح كنشگران و خواستههاشان، وزن ملي ما را سبك ميكند. وقت است بزرگان ميدان را از سبكوزنان بگيرند.
به قول عزيزي اگر امروز به كمك نيايند پس كي ميخواهند بيايند؟ هرچند اززبانهاي ديگر هم شنيدهام كه انگار گرفتار حساب و كتاب و سنجش سود و زيانند كه سكوتشان چنين دامنهدار شده است. ياد آن شعر ميافتد آدم كه «ادعاي انتظار» ما را به نقد ميكشد و ميگويد؛
اين جمعه نيا، اميرمان ميآيد / آن جمعه نيا وزيرمان ميآيد
داريم حساب ميكنيم آقا جان / با آمدنت چه گيرمان ميآيد؟!
انگار امروز هم درگير حساب و كتابند و سنجه سود و زيان در دست دارند كه نشستهاند
و الا بايد خيلي پيشتر برميخاستند براي ميدانداري «و اصلاح ذاتالبين» ملي...