• ۱۴۰۳ چهارشنبه ۵ دي
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 5354 -
  • ۱۴۰۱ شنبه ۲۸ آبان

زهرا نژادبهرام؛ فعال حوزه زنان در واكنش به تداوم برخوردهاي قهري با معترضان:

از خانواده جانباختگان دلجويي كنيم

44 سال است زنان ايران براي لباس و شغل و دوچرخه‌سواري و موتورسواري با تحديد و محدوديت مواجهند

گروه اجتماعي| با گذشت بيش از دو ماه از آغاز اعتراضات شهروندان، يك فعال حوزه زنان، توجه ديرهنگام به مطالبات شهروندان معترض را «غلط» خواند و خواستار دلجويي از خانواده جانباختگان شد و گفت: «بايد اعتماد عمومي را جلب كنيم.»
زهرا نژادبهرام در ميزگردي كه با عنوان «راه گفت‌وگو، بررسي نقش زنان در تنش‌هاي اجتماعي اخير»، هفته گذشته در محل روزنامه اطلاعات و با حضور فاطمه قاسم‌پور؛ رييس فراكسيون زنان مجلس برگزار شد، گفت: «گفت‌وگو راهكار است، اما هدف نيست. گفت‌وگو ملزومات خود را نياز دارد و بايد در شرايط برابر انجام شود. چشم اميد من به نمايندگان مردم است و از نمايندگان تقاضا دارم از راهكار گفت‌وگو استفاده كنند و به راه‌حلي برسند.لازم است به تفاهم برسيم تا گفت‌وگو كنيم، اول آنكه اعتراض را بايد بپذيريم، اعتراض يك حق است و قانون اساسي كشور نيز اين امر را پذيرفته است. بايد نيازها و مطالبات انباشته شده زنان را باور كنيم. اينها در طول چهل سال گذشته وجود داشته و بايد باور كنيم زنان مطالبات خود را جست‌وجو مي‌كنند. همچنين در خصوص پيشگيري از خشونت و جلوگيري از خشونت نيز بايد به تفاهم برسيم. خشونت دايره‌اي به وسعت حذف يك كشور دارد و براي جلوگيري از خشونت راهكار لازم است.»
اعتراضات شهروندان از 25 شهريور آغاز شد. 25 شهريور سال جاري، مهسا اميني؛ دختر 22 ساله سقزي كه در سفري به تهران، روز 22 شهريور توسط عوامل گشت ارشاد در ايستگاه متروي شهيد حقاني دستگير و با اتهام «بدحجابي» به بازداشتگاه وزرا منتقل شد، در حالي كه طبق تصاوير منتشر شده در شبكه‌هاي مجازي و همچنين فيلمي كه پليس امنيت اخلاقي به شهروندان نشان داد، پوشش اين دختر جوان نه‌تنها هيچ كم و كاستي به معناي بدحجابي نداشت، بلكه به‌زعم بسياري از چهره‌هاي متعصب، حتي اين دختر جوان مصداق يك دختر محجبه بود. با اين حال، اين دختر جوان بعد از انتقال به بازداشتگاه وزرا، دچار مرگ مغزي شد كه به گفته اعضاي كميته حقيقت‌ياب در مجلس، ماموران بازداشتگاه در درخواست اورژانس و انتقال ديرهنگام اين دختر جوان به بيمارستان هم تعلل كردند. مهسا اميني، روز 25 شهريور در بيمارستان كسري جان باخت و از همان روز اعتراضات شهروندان نسبت به برخوردهاي غيرقانوني عوامل گشت ارشاد آغاز شد. طي دو ماه اخير چهره‌هاي مختلف از گرايش‌هاي سياسي متفاوت نسبت به برخوردهاي سليقه‌اي با مساله حجاب اعتراض كرده و خواستار اصلاحات اساسي در رفتارهاي دولتي و حكومتي شده و بر ضرورت جدي توجه به مطالبات و خواسته‌هاي شهروندان تاكيد كرده‌اند. عذرخواهي از شهروندان، خواسته اغلب چهره‌هاي سياسي، اقتصادي و اجتماعي بوده، اما تا امروز هيچ ‌كدام از اعضاي بدنه دولت سيزدهم، به خاطر رخدادهاي دو ماه گذشته از شهروندان عذرخواهي نكرده‌اند. طبق آمارهاي پراكنده، در رخدادهاي دو ماه اخير بيش از 330 شهروند در استان‌هاي مختلف جان باخته‌اند كه تعدادي از جانباختگان هم كودك و كمتر از 18 سال هستند. 
نژادبهرام در ادامه صحبت‌هاي خود ضمن اشاره به سرچشمه اعتراضاتي كه منجر به رخدادهاي اخير شد خطاب به مسوولان گفت: «دلايل از دست دادن جان دختر ۲۲ ساله در تهران كه مهمان شهر ما بود هنوز هم قابل بحث است. يك نهادي به دلايلي كه به گفته دبير شوراي عالي انقلاب فرهنگي، حتي قانوني براي آن وجود ندارد، اين دختر را دستگير كردند، اين دختر وارد نهاد شد و مسائلي برايش ايجاد شد و جانش از دست مي‌رود. اين امر باعث شد مطالباتي كه دهه‌ها انباشته شده و در قالب نظرسنجي‌هاي گوناگون، اعتراضات مختلف و مطالعات پژوهشي متعدد و نيز كم‌توجهي ما ناديده انگاشته شده است، بيان شود.»
نژادبهرام كه در دوره پنجم شوراي شهر تهران هم عضو شورا بود، گفت: «با جريان انباشته شده‌اي از مطالبات و كم‌توجهي به آن از سوي تمام بخش‌هاي مديريتي و سيستمي مواجهيم. طبق نتايج پژوهشي كه در سال ۹۶ در ۸ كلانشهر در خصوص مطالبات زنان انجام شد، اولين مطالبه زنان تبعيض و سپس اشتغال بود. انتظارات زنان پس از انقلاب دستيابي به مطالبات‌شان بوده است، اما با موانع عجيبي مواجه شدند كه هر روز رنگ تازه‌اي به خود مي‌گيرد. روزي براي لباس، روزي براي كار، روزي براي دوچرخه‌سواري و موتورسواري و روزي براي فرزندآوري با تحديد و محدوديت مواجه مي‌شوند. در حال حاضر در مجمع تشخيص مصلحت نظام، مجلس و شوراي كلانشهرها چند زن را مي‌بينيم؟ در عرصه اشتغال چند زن حضور دارند؟ نرخ اشتغال زنان چقدر است؟ با فيلتر شدن واتس‌آپ و اينستاگرام بيش از ۶۰ درصد مشاغل كه حدود ۱۰ ميليون نفر از آن بهره مي‌بردند، محدود شدند. با حجم كثيري از نابرابري مواجهيم و بعد از حضور پرشكوه زنان در عرصه دانش و دانشگاه دايم به عقب رانده مي‌شويم و براي تصميم‌گيري آنها در عرصه خانواده تحديد و محدوديت ايجاد مي‌شود. هنوز هم نرخ ديه زنان نصف نرخ ديه مردان است. اينها همگي عناصري هستند كه آن نابرابري و تبعيض را در قوانين و رفتارهاي اجتماعي روز‌به‌روز بيشتر مي‌كند.قرار است بار اخلاقي جامعه را زنان به دوش بكشند، اما در عين حال از هيچ مواهبي برخوردار نشوند. زنان اخلاق‌مداراند و در اخلاق‌مدار بودن آنها مشكلي نيست، اما براي اين اخلاق‌مداري جايزه نمي‌خواهند و مي‌خواهند تبعيض‌ها رفع شود و در تمام بخش‌هاي جامعه مشاركت داشته باشند. زنان مي‌خواهند تبعيض رفع شود.»
اين سياستمدار با بيان اينكه نمادهايي نظير برداشتن و كشف حجاب، آتش زدن حجاب و... حركت نمادين براي رفع تبعيض است و اگر اين امر را به حجاب تقليل دهيم مرتكب ظلم اجتماعي شده‌ايم، افزود: «مساله زنان تبعيض است. مي‌گويند من اگر لازم ببينم روسري را سر مي‌كنم. سيستم پاسخي براي اين رفع تبعيض نداده است، زن براي شنيده شدن صدايش و ديده شدنش داد مي‌زند، در خيابان چيزي را بلند مي‌كند كه او را ببينيم، اما نوع مواجهه ما با اين اعتراض مهم است. رخدادهاي اخير، يك حركت اعتراضي بوده و پيشگامان اين حركت اعتراضي زنان بودند و بعد بقيه افراد از جمله مردان به آن پيوستند، اما در مسير حركت اعتراضي با خشونت فراگير روبه‌رو شديم. امروز شكل اعتراض با نوعي تقابل روبه‌رو شده است‌. بايد روي واقعيت قدم‌ برداريم. اين زنان، جانباختگان، جاندادگان و... مردم ايران هستند. «اغتشاش» بار معنايي بدي براي اعتراض مردم دارد. اعتراض مردم به خشونت كشيده شده، چراكه عده‌اي كه قدرت بيشتري داشتند با لباس و سلاح و قانون بودند و قدرت عده‌اي ديگر هم شعار و دست و تحصن بود.بايد براي حركت اعتراضي بستر‌سازي و ظرفيت امنيت مناسب ايجاد شود. امنيت مناسب به اين معناست كه پليس بايد امنيت مردم را تامين مي‌كرد. اگر پليس تقابل نمي‌كرد و امنيت معترضين را تامين مي‌كرد، شايد به اينجا نمي‌رسيديم.»
اين فعال حوزه زنان با بيان اينكه نگران اين هستم كه برخي نيروها «كوركورانه» تيراندازي مي‌كنند و تير به سر مادري مي‌خورد كه فرزندش در كنارش است، تصريح كرد: «چرا ما در مواجهه با اعتراض از قدرت خود استفاده و ضريب خشونت‌زايي را افزايش مي‌دهيم؟ اينها درد ماست. چه اشكال دارد خانواده جانباختگان چهلم بگيرند و منِ استاندار در مراسم آنها حاضر شوم و عرض تسليت بگويم؟ چرا هر روز براي اين جانباختگان سناريو ساختيم كه يا بيماري زمينه‌اي داشتند و فوت كردند يا از ارتفاع سقوط كردند يا سگ آنها را گاز گرفت؟ منزل من نزديك زندان اوين است. هر روز آنجا كلي مادر و خواهر مي‌بينم‌. چرا بايد آنقدر زنداني داشته باشيم؟ بايد اعتماد عمومي را جلب كنيم. هزينه كردن قدرت از خودش گام نخست است. معترض ابزاري جز خيابان ندارد. همه جانباختگان، «ساعده» و «نيكا» و «ناهيد» و «آرمان» فرزندان كشورند و مردم مي‌خواهند بشنوند كه بپذيريد اينها فرزندان كشورند و در مراسم اينها شركت كنيم. درست است ما تفاوت نظر و فرهنگ داريم، اما در يك چيز مشتركيم و آن هويت ايراني، منافع ملي و آزادي‌خواهي ما در سال ۵۷ است.»
نژادبهرام افزود: «۵۵ روز است كشور در التهاب است و بخش‌هاي شرقي و غربي كشور ملتهب شده و هر روز با عزيزاني كه فرزندان‌شان را از دست داده‌اند و خود را داغدار مي‌دانند و ما نيز داغدار آنها هستيم، مواجهيم. هر قدر دير‌تر به مطالبات زنان توجه كنيم، هر قدر بيشتر نسبت به خانواده‌هايي كه عزيز از دست داده‌اند، بي‌توجهي كنيم و رويكرد تقابلانه داشته باشيم و هر قدر ديرتر بررسي كرده، حقيقت را جست‌وجو كنيم و فردي كه تصميم غلط گرفته را شناسايي كنيم، غلط است.»

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون