انسان فرهيخته
پرويز پيران
در اين سرزمين عزيز و يگانهاي كه بدان بيمهري ناروايي ميكنيم، از ديرباز بعد عرفاني به وديعه نهاده شده در درون تمامي آدميان و تمامي جوامع، حساستر و تيزتر شده، با زبان عشق در قالب شعر كوشيده و ميكوشد تا دد و ديوهاي درون و بيرون آدميان را سركوب و كنترل كرده به انسان بودن، انسان شدن و انسان ماندن، امان و ميدان دهد. از اين رهگذر عميقترين، پرمايهترين، پرمعناترين و شورانگيزترين نوع عرفان آن هم در ميان ملل عالم، به كوشش عاشقان فرهيخته بسياري و با جانفشانيها و دليريهاي بيمانندِ آنان كه بارها جان خويش در طبق اخلاص و عشق به برترين يار و عزيزترين دوست نهاده و نثار كردهاند و از سختيهاي جانكاه خم به ابرو نياوردهاند، پديد آمد، باليد و به درختي تنومند و سايهگستر بدل شد.
امروزه با برآمدن سرمايهداري قماري، باز هم انسان بودن، انسان شدن و انسان ماندن در تندباد حرص، آز و شرزگي، زرنگي به هر قيمت اگر نه غيرممكن كه كمياب، پرهزينه و به شدت دشوار شده است. از اينرو بايد نه تنها آناني كه پرچم انسان بودن را در اهتزاز نگه داشتهاند را قدر شناخت، بر صدر نشاند، به افتخارشان كلاه از سر برداشت و براي ايفاي اين نقش بزرگ در برابرشان سر تعظيم فرود آورد، همچنين بايد در اين سالهاي دمشقي اخلاق و انسانيت آنهم در جهاني كه به خزان و ريزش ارزشها نشسته است، در رثاي فرهيختگاني كه در اين مسير كوشيده و همچنان خدنگ قامت و استوار ميكوشند، اسب راهوار قلم اين سلاح بيهمتا را در ميدان فراخ تمجيدي نه از سر چاپلوسي يا گدايي حقارتآميز كفي نان، بل از سر مهر و حقشناسي، به تاخت در آورد.
استاد واقعي عزيزم دكترِ با تلاش و زحمت، دود چراغ خوردن و استخوان تركانيدن، مدرك اخذ كرده، ناصر تكميل همايون ازجمله چنان فرهيختگاني بود. نگاهي به زندگياش گوياي وطندوستي، مبارزهاي شرافتمندانه، هزينهدهي و آبروداري است. در كنار آن توليد دهها اثر در باب وجوه مختلف تاريخ اين سرزمين عزيز، عجيب و اثيري، آثاري كه با استقبالي درخور روبهرو شدهاند، سالهاي سال با صبوري و عشق به معلمي پرداختن كه خود كيميا شده ديگري است و دهها ويژگي درخور توجه و سپاس.
استاد جامعهشناسي
منبع: همايوننامه: نكوداشت كارنامه علمي
دكتر ناصر تكميل همايون، با تلخيص